آذرجزایری: شاید قطع عرضه روزانه 2 میلیون و 100 هزار بشکه نفت به بازار جهانی آن چنان تاثیری در تامین تقاضا نداشته باشد اما شرایط موجود در بازار همیشه نشان داده است که عوامل روانی در بازار نفت بسیار تاثیرگذارتر از عوامل بنیادی و اصولی بوده است.می توان بر فرض محال تصور کرد که اگر روزی و به هر دلیلی عرضه نفت خام ایران به بازار متوقف شود عربستان و عراق کشورهایی باشند که کمبود بازار را پوشش دهند و حتی در بدبینانه ترین حالت اتحاد میان کشورهای دارنده نفت برای پوشش همه جانبه کمبود بازار را تصور کنیم.
اما قطعا این امر نیز نمی تواند شوک ناشی از این اتفاق را آنچنان کمرنگ کند که قیمت نفت سیرصعودی به خود نگیرد. شاید همین تحلیل است که این روزها باعث دودلی اروپایی ها برای تحریم نفتی ایران شده است. تحریمی که به شدت از سوی آمریکا پیگیری می شد و کار به جایی رسید که مقامات این کشور در هر سفر خارجی خود از کشورها می خواهند تا نفت ایران را تحریم کنند. اخیرا نیز آمریکا دست به دامن کره جنوبی شده تا شاید با مجاب کردن این کشور بتواند تحریم ها علیه ایران را آنچنان افزایش دهد که به قول خودشان راه مذاکره در پیش گرفته شود. با این حال اروپا در شرایطی که 18درصد نفت خود را از ایران تامین می کند برای قطع واردات نیاز به زمان دارد.
براساس نظرات تحلیلگران غربی اگر کشورهای اروپایی همین امروز تصمیم به قطع واردات نفت ایران بگیرند در خوشبینانه ترین حالت به 6 تا 12 ماه زمان نیاز دارند تا شرکتی را جایگزین کنند و بتوانند تقاضای خود را از آن طریق پوشش دهند.
دراین بین در شرایطی فشارها در خصوص قطع واردات نفت از ایران افزایش می یابد که اخیرا رستم قاسمی هم از استفاده از نفت به عنوان یک اهرم سیاسی تاکید کرده است. با این حال تحریم نفت ایران در شرایطی که جهان با بحران اقتصادی دست به گریبان است بعید به نظر می رسد اما مسوولان نفتی باید به فکر ایجاد تمهیداتی برای برخورد ضروری با احتمالات باشند.
شاید تشکیل ستاد ویژه برای بررسی روش های مختلف در جهت دورزدن تحریم نفتی بتواند در چنین شرایطی به ما کمک کند. چراکه شاید اروپا در تلاش است تا با وقت کشی و گذراندن زمستان و کاهش تدریجی تقاضا در بازار زمانی نفت ایران را مورد تحریم قراردهد که فروشنده ای دیگر را جایگزین کرده و مشکلی در تامین نفت خود ندارد. اما شاید پیش دستی ایران در قطع صادرات نفت این بازی را برهم بزند که این کار نیز چندان به صلاح نخواهد بود. بنابراین بهترین روش ایجاد تمهیداتی برای مقابله احتمالی با این اتفاق است. چراکه قطع صادرات نفت از سوی ایران اگرچه شوک بزرگی در بازار ایجاد خواهد کرد ولی می تواند تبعات اقتصادی و سیاسی بیشتری به همراه داشته باشد.
براساس این گزارش، ایران به عنوان سومین کشور صادر کننده نفت در جهان، بعد از عربستان و روسیه، روزانه حدود 2.2 میلیون بشکه نفت صادر می کند. بر اساس آمارها، اتحادیه اروپا در سال گذشته حدود 450 هزار بشکه، معادل یک پنجم کل صادرات نفت این کشور، از ایران نفت وارد کرده است. ایتالیا و اسپانیا به تنهایی 70 درصد کل واردات نفت اتحادیه اروپا از ایران را به خود اختصاص دادند، در حالی که یونان، فرانسه، آلمان، هلند و انگلیس 30 درصد باقی مانده را از آن خود کردند.
بر اساس برآورد آژانس بین المللی انرژی، تقاضا برای نفت در اروپا در سه ماه انتهایی سال 2011 به اوج خود یعنی به رقم 15.1 میلیون بشکه خواهد رسید و سپس در سه ماهه دوم سال 2012 همزمان با تعمیر و بهسازی پالایشگاه ها بعد از فصل زمستان به 14.6 میلیون بشکه کاهش خواهد یافت. مقامات اروپایی امیدوارند تا سه ماه سوم 2012 که مصرف مجددا افزایش می یابد، بتوانند جایگزین های مناسب را برای تامین نفت خود بجای ایران بیابند.
اما این زمان بندی دقیق، می تواند همین فردا با تحریم احتمالی نفتی اروپا از سوی ایران به کلی به هم بریزد.
برهمین اساس روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز با ارائه گزارشی از زمان بندی اتحادیه اروپا برای تحریم نفت ایران پیش دستی تهران را یک نگرانی عمده مقامات غربی در این زمینه دانست.
درعین حال بسیاری از مدیران شرکت های نفتی به شدت نگران پیش دستی ایران در این زمینه هستند.دراین بین اتحادیه اروپا در خصوص اصل اعمال تحریم به توافق دست یافته، اما برخی کشورها برای یافتن جایگزین مناسب ایران برای تامین نفت مورد نیاز خود، احتیاج به زمان دارند. با به تاخیر افتادن این تصمیم تا اواسط ژانویه، اتحادیه اروپا به ایتالیا، اسپانیا و دیگر کشورها اجاره داده تا با تولید کنندگان دیگر همچون عربستان برای جایگزینی به جای ایران مذاکره کنند. همچنین با به تاخیر افتادن اتخاذ این تحریم اروپا قصد دارد زمان بیشتری را در اختیار لیبی قرار دهد تا با بازسازی صدمات وارده به تاسیسات نفتی خود در نتیجه جنگ داخلی، بخشی از بار تامین نیاز بازار نفت را به دوش بکشد.
در همین حال، به تعویق انداختن این تصمیم تا سال آینده از این جهت که در این فصل اروپا با افت فصلی تقاضا برای نفت مواجه می شود، می تواند مفید باشد. چون مصرف منطقه ای نفت در اواخر فوریه و یا اوایل مارس هر سال با پایان یافتن فصل زمستان در نیمکره شمالی کاهش می یابد.
/221/39
نظر شما