گروه اندیشه: «الناس علی دین ملوکهم»، این جمله ای از امیرالمومنین علی (ع) است. به ویژه زمانی که زنجیرهای اخلاق نهادینه شده مذموم، از سوی برخی حاکمان به راحتی نادیده انگاشته می شود. چای دبش و اخیر جعل امضاء یکی از ائمه جمعه معروف تهران، (اگر روایت جعل امضاء درست باشد) آن گونه زخم های عمیقی بر پیکر جامعه وارد کردند که با توجه به گذشته فسادهای رخ داده، رهایی از این وضعیت و رفتن به سوی توسعه را بسی دشوار می کند. یکی از سخنان رایج این است: «اگر من نخورم دیگری می خورد». این سخن در افکار عمومی همان شباهت مردم به خوی خصلت های فساد در سیستم می شود که امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند. در مطلب زیر دکتر محمد فاضلی تلاش کرده نتایج فاسد نهادینه شدن شتر دزدی و سپس تخم مرغ دزدی را به بررسی بنشیند. این مقاله قبلا منتشر شده بود. ولی به دلیل فضای این روزها دوباره بازنشر شده است.
***
آتیلا آمبروش (Attila Ambrus) معروف به دزد ویسکی، آدم کمسواد، ناتوان و درماندهی یهلاقبایی بود که در رومانی کمونیستی و فقیر دوران چائوشسکو با بدبختی بهشکل غیرقانونی از مرز گذشت و به امید زندگی بهتر راهی مجارستان شد. آتیلا بدن ورزیدهای داشت. آتیلا در زمان فروپاشی کمونیسم و شیرتوشیر شدن اوضاع مملکت که مقامات رژیم سابق و رژیم بعد از فروپاشی هر کدام به نحوی داشتند فساد و اختلاس و دزدی میکردند، استعداد خاص خودش را کشف میکند؛ استفاده از قابلیت و توانمندی بدنی برای دزدی از بانکها، دفاتر پست و هر جایی که در آن پول نقد وجود داشت. به این ترتیب او راه دزدی از این مراکز را پیش میگیرد و بعد از چند دزدی به مجرم سریالی سرقت بانکها، بیمهها، دفاتر پست و ... تبدیل میشود.
نکته جامعهشناختی جالب داستان این است که وقتی پلیس مجارستان در مقطعی، تصویری بازسازیشده از او را منتشر میکند تا مردم هر اطلاعی درباره او را به پلیس منتقل کنند، با بازخورد منفی مردم مواجه میشود. روایتی در بین مردم شکل گرفته بود مبنی بر اینکه شاید این دزد ناشناخته، رابینهودی عمل میکند و پولها را بین فقرا تقسیم میکند. گروههایی از مردم میگفتند باز هم دم این دزد گرم که مردانه میدزدد، مقامات که خیلی شیک و مجلسی اختلاس میکنند. خلاصه، پلیس نتوانست از حمایت مردمی برای مقابله با آتیلا آمبروش برخوردار شود. آتیلا حتی به گونهای قهرمان مردمی هم میشود.

نتیجه جامعهشناختی داستان آتیلا آمبروش را با عبارت سندروم آتیلا میتوان نشان داد؛ وقتی جامعهای بر اثر شدتگرفتن "ادراک فساد" یا "مشاهده فساد" رهبران سیاسی، مقامات دولتی و کارگزاران حکومت، به ستایش دزدی و فساد شهروندان عادی روی میآورند. شاید این ستایش را آشکارا بیان نکنند، اما پیش خود میگویند مقامات که با ناجوانمردی، در مقیاس کلان، از جیب میلیونها نفر، در پناه حمایت قانونی و بدون پاسخگویی دزدی میکنند، پس من چرا باید از برداشتن سهمام از منابع کشور خجالت بکشم؟
سندروم آتیلا میتواند به نقطهای برسد که دزدان خردهپا مثل آتیلا را تقدیس و ستایش کند، و حتی افسانههایی حول خیرخواهی و شجاعت آنها بسازد. دستگیری آتیلا معلوم کرد که همه پولهای دزدی را برای قمار و مشروب مصرف میکرده و هیچ کنش رابینهودی هم نداشته است، اما افسانههای رابینهودی حول او شکل گرفته بود.
جامعه وقتی دچار سندروم آتیلا میشود که بر اثر شدت مشاهده کردار ناشایست حاکمان، هر فردی شروع میکند توانایی ذهنی تبدیلشدن به یک آتیلا را در خود تقویت کند. سندروم آتیلا نقطه آغاز و البته بخشی از فرایند فروپاشی اخلاقی، کارآمدی و همهگیرشدن فساد است؛ لحظهای است که اخلاق انسجامبخش رو به نابودی میرود.
سندروم آتیلا نقطه بیبازگشت نیست اما بازگشتن از آن هم دشوار است. سندروم آتیلا بیان معکوسی از یک ضربالمثل هم هست؛ تخممرغ دزد شتر دزد میشود.روایت معکوس و جامعهشناختیتر این است: "شتردزدها مردم را تخممرغ دزد میکنند." وقتی شتردزدی پدیده رایج قدرتمندان شود، آنچه به ذهن شهروند درماندهای در سطح آتیلا میرسد، تخممرغ دزدی است. خودش و بقیه نیز تار و پود ذهنی توجیه آنرا فراهم خواهند کرد. مراقب باشیم به دام سندرم آتیلا نیفتیم.
نظر شما