در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی،دیالوگ بسیار معروفی وجود دارد که همه علاقهمندان سینما به خوبی آن را به یاد دارند. دیالوگی که خسرو شکیبایی به بیتا فرهی میگوید: «اگر میخواهی اونجوری که تو دوست داری باشم،این دیگه من نیستم ....»
این روزها در فضای مجازی و در میان محافل سینمایی، انتقادات و حملههایی به حاتمیکیا میشود که چرا حاتمیکیا از فرهادی انتقاد کرده است. آخرین نمونه آن اظهار نظر آقای علی معلم سردبیر و مدیر مسئول ماهنامه معتبر دنیای تصویر است که در گفت وگویی که روز گذشته با روزنامه بانی فیلم کرده با تمجید از فیلمهای فرهادی و سینمای او،به انتقاد از ابراهیم حاتمیکیا پرداخته و گفته است :"ما باید برای آقای فرهادی، گروه سازنده آن و از همه مهمتر مجموعه سینمای ایران خوشحال باشیم. چرا که سینمای ایران جزو موجوداتی است که با تمام مصایب و مشکلاتش کسی به آن کمک نمیکند و خودش به سختی سرپا ایستاده است. در همه جای دنیا برای سینما احترام زیادی قایل هستند، امّا در اینجا فیلمسازی که جایزه میگیرد نه تنها مورد احترام واقع نمیشود، بلکه همکارانش نیز به او ناسزا میگویند و این رسم جدیدی است که در سینمای ایران توسط آقای حاتمیکیا پایهگذاری شده است. این رویکرد بسیار ناپسند است."
به عنوان کسی که علاقه بسیاری به آقای معلم و نشریهاش دارم باید بگویم که متاسفانه او ذرباره حاتمیکیا دچار قضاوت اشتباهی شده است. به نظرم باید از انتقادات تند و تیز حاتمیکیا درباره سینمای فرهادی و دیگر فیلمها به شدت استقبال کرد. اتفاقا نگارنده از عاشقان سینمای اصغر فرهادی است و حتی فیلمهای اولیه او یعنی «رقص در غبار» یا «شهر زیبا» را بسیار دوست دارم، چه برسد به فیلمهایی چون «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» که بیشک از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هستند و از همین الان دعا میکنم که «جدایی نادر از سیمین» در اسکار موفق باشد و همه سینما دوستان را شاد کند.
اما به نظرم اصلا برخوردهای خوبی با اظهار نظرهای حاتمیکیا درباره سینمای فرهادی نمیشود. این نوع انتقادها را آقای حاتمیکیا درباره فیلمهای بیضایی و کیمیایی نیز داشته ودر زمان خودشان هم مطرح کرده،شاید کمتر کسی بداند که خود او در زمان اکران فیلمی مثل «آبادانیها» ساخته کیانوش عیاری از فیلم عیاری و از مضمون آن نیز به همین شکل که از فیلم فرهادی انتقاد کرده است. خوب شاید رواج استفاده از اینترنت باعث حاشیه دار شدن موضوع انتقاد حاتمیکیا از سینمای اصغر فرهادی شده است.
همانطور که در ابتدای این نوشته به دیالوگی از فیلم هامون اشاره شد، باید گفت چرا برخی دوست دارند حاتمیکیا همانی باشد که آنها دوست دارند. بسیاری از منتقدان مواضع فعلی حاتمیکیا درباره فرهادی دوست دارند یا او از فرهادی انتقاد نکرده و یا اگر انتقادی هم دارد ساکت باشد. شاید آنها دوست دارند حاتمی کیا حتی از سینمای اصغر فرهادی تمجید کند. مثلا اگر حاتمیکیا بخواهد این کار را کند یعنی به ستایش از سینمای فرهادی کند که دیگر حاتمی کیا نیست.
نکته دیگری که بین طرفداران آقای فرهادی و آقای حاتمیکیا به شدت مورد اختلاف است، این است که طرفداران آقای فرهادی معتقدند حاتمیکیا اظهاراتش توهین آمیز است، مثلا آقای معلم که مدعی است حاتمی کیا به فرهادی ناسزا گفته و از سویی دیگر طرفداران آقای حاتمی کیا نیز مدعیاند حاتمیکیا انتقاد تند وتیز انجام داده است . فعلا دراین زمینه که آیا اظهارات حاتمیکیا انتقاد بوده یا توهین و ناسزا بین علمای سینمای ایران اختلاف است.
تا آنجایی که اطلاع دارم نظرات آقای حاتمیکیا درباره سینمای آقای فرهادی و مضمون فیلمهایش و فیلمهای دیگری از کارگردانان سینمای ایران نظرات تند و تیزتر وصریحتری است. این نظرات با توجه به شناختی که از حاتمیکیا وجود دارد نه از روی حسادت و بغض و کینه بلکه از روی دغدغه است.
بالاخره او دغدغههای جدی درباره تفکر و مضمون این فیلمها دارد. خود آقای حاتمیکیا مطمئنا مشکلی با سینمای فرهادی ودیگر فیلمسازان ندارد، شاید از نظر او هم فیلمهای فرهادی و دیگران، فیلمهای بسیار خوش ساخت ومنسجمی باشند؛ ولی انتقادات صریح وتند وتیزی درباره اندیشههای این فیلمها دارد که باید اجازه داد راحتتر حرفهایش را بزند. جالب است بدانید در حالی که آقای معززینیا یکی از معترضان جدی به اظهارات اخیر آقای حاتمیکیا است همین چند وقت پیش به خاطر پروندهای انتقادی که در باره سینمای آقای کیمیایی در ماهنامه همشهری 24منتشر کردند با چه حملهها و تهدیدهایی او و دوستانش مواجه نشدند. از انتقاد تند در برنامه هفت گرفته تا انتقادات شدید در جشنهای سینمایی. حتی تا جایی تهدید به حمله فیزیکی هم شدهاند! خب همانطور که همشهری 24به درستی حق دارد سینمای مسعود کیمیایی را بیرحمانه نقد کند، چرا نمیگذارند فیلمسازی مثل حاتمیکیا دغدغههایش را درباره فیلمهای فیلمسازانی چون فرهادی و دیگران به راحتی مطرح کند؟ آنها هم میتوانند محترمانه و بدون رودربایستی و خیلی متمدنانه دغدغههای حاتمیکیا را نقد کنند، اما زدن این اتهام که حاتمیکیا حسود است وبغض دارد راهش نیست.
در پایان باید به نکته مهمی اشاره کنم و آن این است که این روزها همه شاید فکر کنند که با برخی حملاتی که به ابراهیم حاتمی کیا میشود او در موقعیت«ابراهیم در آتش» قرار گرفته است. البته حاتمیکیا قبلا با توقیف فیلمهایی چون «به رنگ ارغوان» و یا همین گزارش یک جشن بارها در موقعیت «ابراهیم در آتش» بودن قرار گرفته (این تیتری است روزنامهنگاران در سالهای اخیر در مطالب خود بارها در توصیف وضعیت حاتمی کیا به آن اشاره کردهاند) ولی باید گفت این روزها حاتمی کیا نه تنها ابراهیم در آتش نیست بلکه او ابراهیم در گلستان است و رستگار شده است، چون شجاعت و جسارت این موضوع را داشته که نظرات تند و تیز وانتقادی خود را بدون هیچ ترس و واهمهای ابراز کند. نظراتی که ممکن است اشتباه باشد و حاتمیکیا هم فردی است که ممکن است مانند هر فرد دیگری اشتباه کند یا ممکن است هم واقعا درست عمل کرده باشد.
57244
خبرگزاری سینمای ایران نوشت:
کد خبر 189026
نظر شما