انتشار یادداشت ابراهیم حاتمیکیا در مورد فیلم «یه حبه قند» سیدرضا میرکریمی ، واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت. او در این یادداشت، ضمن تجلیل از فیلم میرکریمی به انتقاد از اصغر فرهادی و فیلم «جدایی نادر از سیمین پرداخته بود. او پس از مدتها سکوت در گفت و گو با چلچراغ پاسخ منتقدانش را داد.
بخشهایی از این مصاحبه بدین شرح است:
· من در آخر نامه به اقای میرکریمی نوشتم"این عصر وارونگی پایانی دارد برادر" چیزی که من به آن اشاره داشتم هیچ ربطی به سینما به مفهوم هنر سینما ندارد. دردی است فراتر از دنیای سینما که در آن وادی دیگر دوست و همکار و برادر نمی شناسند.
· این فریادی بود و اگر مماشات می کردم، آیندگان این بزدلی را بر من نمی بخشیدند. برای من ایران و ایرانی نامی نیست که صرفا در شناسنامه ام ثبت شده باشد. هشت سال از عمر جوانیام را به بهای جانم هزینه دادم و به عنوان یک سرباز بر خودم حقی قائلم که از آن دفاع کنم. حتی اگر همه دوستدارانم از من برنجند. وارونگی همین بس که متهم به حسادت شدم.
· در حیرتم عزیزی که این اتهام را کلید زد، چگونه سال های پایانی مرتضی آوینی هم نفسش بوده و درکی از مرام این نسل پیدا نکرده است.
· من تاجر نیستم که به ضرر و زیان جیب و آبرویم فکر کنم. بی پرده بگویم که این خرس و پلنگ و شیر و حتی سیمرغ استعداد گوساله سامری شدن را دارد و کجاست آن مفسر شجاع همچون مرتضی آوینی که با بیانی حکمیمانه این وارونگیهای معنا را توضیح دهد.
· قدرت قلم من به حدی نیست که بتوانم تشریحی عقلانی از این فریادم داشته باشم. و همین مبهم بودن اشاراتم عزیزانی را از من دلخور میکند. می فهمم که باعث این سرشکستنها از میل این لیلی نسبت به این مجنون بوده و من باید قدر دان باشم. و البته عزت از آن خداست و باقی هر چه هست عرصه امتحان اوست.
· شما با فیلمسازی صحبت میکنید که آخرین ساختهاش در محاق توقیف است وخوب میدانید چرا. این نگاه آزارم میدهد.
· احساس میکنم بعد از نامه به میرکریمی پیاده نظام در اینترنت آرایش جنگی گرفته که متاسفانه حافظهشان مثل ماهی سه ثانیه است و هیچ حریم و حرمتی به گذشته قائل نیست.
· چرا تا این حد دیکتاتور مطلق نگر میشویم. البته خوشحالم که هیچ حاشیه امن و هاله قدسی اطرافم نیست و همگان میتوانند نقد و لعن و تقدیرم کنند. ولی با همه اینها من هم انسانم.
· عزیزان، من اشاره به فیلمی کردم که از جشنواره فجر دولت آقای احمدی نژاد تا خانه سینما و شهرداری و جشنواره های اروپایی و آمریکایی و آفریقایی و آسیایی جایزه ها گرفته و همچنان می گیرد. پس چرا تا این حد کم تحمل از شنیدن یک صدای دیگر؟
· عجبا این حکایت شباهت غریبی دارد با حکایت پادشاه و خیاط که یک جور دیگری گفت. البته زمان بهترین مرهم این آلام است.
· مسئله حاتمی کیا ماندن خودم است که هزینه دارد. بخشی با توقیف فیلم هایم، بخشی با همین فریادها.
5757
نظر شما