صبح روز گذشته متهمان یک پرونده جنایی هولناک در شعبه پنجم دادگاه کیفری خراسان رضوی محاکمه شدند. در این جلسه که به ریاست قاضی صدرزاده برگزار شد، نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست صادره و با توجه به اعلام نظر پزشکی قانونی، اشد مجازات را برای متهمان خواستار شد. در ادامه، پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و با اعلام شکایت از متهمان پرونده گفت: روزی که پسرم را ربودند و من در جست وجوی فرزندم بودم، محمد (یکی از متهمان) با من تماس گرفت و گفت ناصر (متهم اصلی که در سانحه درگیری به هنگام دستگیری جان باخت) را ببینید ...
در این هنگام رئیس دادگاه از شاکی پرسید انگیزه ناصر از قتل و آدم ربایی چه بود؟ پدر مقتول در پاسخ گفت: او از اهالی روستای خودمان بود و او را از دوران کودکی می شناختم و با آن ها رفت و آمد داشتیم. او از من به دلیل تصادفی که کرده بود و باید دیه می داد پول خواست ولی من پولی به او ندادم. به همین دلیل او مرا تهدید کرد که بلایی به سرت می آورم و بعد از آن هم تهدید خود را با گروگان گرفتن و قتل فرزندم عملی کرد. او فرزندم را در تاریخ 1388.12.9 هنگامی که از مدرسه بر می گشت ربود که چند روز بعد جسد او را در منطقه سیس آباد پیدا کردیم ولی من از محمد برای این که ماجرای آدم ربایی را به من اطلاع نداده و موجب قتل فرزندم شده است شاکی هستم و از خلیل نیز به دلیل پنهان کردن متهم به قتل شکایت دارم.
این گزارش حاکی است: سپس محمد یکی از متهمان این پرونده به جایگاه احضار شد و در دفاع از خود گفت: من داخل گاراژ بودم که ناصر زنگ زد و گفت کجایی؟ بعد از آن با مقتول به گاراژ آمد و موتورش را داخل گاراژ گذاشت سپس با خودروی خودم آن ها را به آرایشگاه بردم و قرار شد بعد از 2 ساعت به دنبالشان بروم. من هیچ شکی درباره آدم ربایی نکردم چون بیش از 20 بار آن نوجوان را با ناصر دیده بودم. بعد از 2 ساعت ناصر دوباره با من تماس گرفت و من به دنبال آن ها رفتم که گفت مرا سر بولوار ببر می خواهم به مغازه خلیل بروم. وقتی به آن جا رسیدیم من از خودرو پیاده شدم و خلیل را از داخل مغازه صدا زدم که ناصر با او کار دارد. بعد از آن سوار خودروی خلیل شدند و من با خودروی خودم به گاراژ برگشتم که بعد از آن ماجرای آدم ربایی را از ماموران پاسگاه هلالی شنیدم.
پس از اظهارات وی، خلیل متهم دیگر پرونده گفت: ناصر و نوجوان 14 ساله (محمد) سوار خودرویی که از دوستم به امانت گرفته بودم شدند که ناصر 700 هزار تومان از جیب کتش بیرون آورد و به من داد تا آن را به پدر همسر برادرش در روستای قصر تحویل بدهم که به اتفاق به روستای مذکور رفتیم و من از پشت فرمان خودرو پیاده شدم و به طرف منزل پدر همسر برادر ناصر رفتم، پول را به او دادم و برگشتم. هنگامی که داخل خودرو نشستم و در را بستم شیشه آن فرو ریخت به صندلی عقب که نگاه کردم دیدم محمد (مقتول) درازکش است. ناصر که متوجه موضوع شده بود اسلحه کلت را روی سرم گرفت و گفت: من او را کشتم حرکت کن وگرنه تو را هم می کشم. وی اضافه کرد: در حالی که من به شدت ترسیده بودم ناصر مرا تهدید کرد و گفت: اگر از موضوع چیزی به کسی بگویی تو و خانواده ات را هم خواهم کشت!
وی ادامه داد: پس از آن به دستور ناصر به طرف منطقه سیس آباد رفتیم و جسد را در آن جا انداختیم که در مسیر برگشت من، ناصر را از خودرو پیاده کردم و خودرو را برای تعویض شیشه و شست و شوی خون ها به دوستم سپردم که بعد از شنیدن خبرمرگ ناصر وقتی از تهدید او خلاص شدم به مراجع انتظامی رفتم و ماجرای قتل را توضیح دادم.
سپس متهم ردیف آخر این پرونده در جایگاه قرار گرفت و به عنوان مالک خودروی پژو که در اختیار خلیل بود، گفت: من از هیچ چیز اطلاعی نداشتم وقتی خودرو را خلیل به امانت گرفت دیدم شب شد. اما او خودرو را نیاورده بود که شب را خوابیدم اما صبح روز بعد خودرویم را مقابل منزل یکی از دوستان خلیل دیدم و تحویل گرفتم .
در پایان جلسه دادگاه قاضی صدرزاده با اخذ آخرین دفاعیات متهمان ختم جلسه رسیدگی را اعلام کرد.
شایان ذکر است، در تاریخ 88.9.14 جسد نوجوان 14 ساله ای به نام محمد در جاده گاز منطقه سیس آباد مشهد در حالی کشف شد که اجزای بدن وی توسط حیوانات وحشی و درنده خورده شده بود.
بررسی های قاضی صفائیان (قاضی ویژه قتل عمد در زمان حادثه) که به محل کشف جسد رفته بود، نشان داد که این نوجوان با شلیک گلوله کشته شده است و کیف مدرسه وی نیز در کنارش قرار دارد. چند روز پس از کشف جسد ماموران سپاه هنگام ایست و بازرسی در صدمتری فجر به خودروی پژو206 مظنون شدند اما 4 جوان که سوار بر خودرو بودند فرار کردند. سپس ماموران با شلیک حدود 25 گلوله آنان را تعقیب کردند که ناگهان خودروی متهمان واژگون شد و 2 نفر که یکی از آنان متهم اصلی پرونده به نام ناصر بود کشته شد که ادامه تحقیقات مشخص کرد ناصر با شلیک گلوله از اسلحه خودش جان باخته است.
47282
نظر شما