فرمانده بلندپایه سپاه به مهمانان برای شام املت داد +عکسی از سردار هور در کنار حاج قاسم

در خاطرات شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه نصرت آمده است: دخترم زینب به دنیا آمده بود. به خواهرم گفتم اقوام را برای مهمانی و شام دعوت کند. شام اُملت درست کرده بودم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شهید علی هاشمی را به عنوان سردار هور می‌شناسیم. فرمانده‌ای که حفظ جزیره مجنون را مدیون فرماندهی او و مقاومت همرزمانش هستیم. کتاب راز گمشده مجنون برگرفته از یادداشت‌های روزانه شهید هاشمی است که داستان‌های خواندنی از روزهای دفاع مقدس را به ثبت رسانده است.

بنابر روایت فارس، در بخشی از این خاطرات شهید هاشمی ماجرای مهمانی دادن به مناسبت تولد اولین فرزندش در روزهای جنگ تحمیلی را روایت می‌کند، مهمانی بی‌ریا و دور از تجملات.

فرمانده بلندپایه سپاه به مهمانان برای شام املت داد +عکسی از سردار هور در کنار حاج قاسم

خواهرم قمر تماس گرفت تا خودم را به بیمارستان برسانم. به بیمارستان رفتم. بیرون در نگران بودم و مثل همیشه دانه‌های تسبیح را می‌چرخاندم. قمر با ذوق و شوق جلو آمد و گفت: «علی مبارکه. بچه دختره» دستم را رو به آسمان گرفتم و گفتم: «الحمدلله، اسمش را می‌گذارم زینب، اگر خدا یک پسر هم به من داد، اسمش را می‌گذارم محمدحسین!»

رسیمه و دخترم را به قمر سپردم و رفتم دنبال شناسنامه. در ثبت احوال کارهای شناسنامه زینب را پیگیری کردم. کارت بسیجی هم برای دخترم گرفتم و ضمیمه شناسنامه‌اش کردم. می‌خواهم دخترم از لحظه اول زندگی‌اش بسیجی باشد. رسمیه و زینب را از بیمارستان مرخص کردیم. به قمر گفتم به همه را خبر بدهد تا فردا شام بیایند خانه ما مهمانی. قمر ذوق زده شد. کم پیش می‌آمد در خانه باشم چه برسد به اینکه بخواهم مهمانی بدهم.

برای شام اُملت درست کردم. ولی انگار اندازه دستم نبود. همه آمده بودند و دور تا دور اتاق نشسته بودند.

خودم شروع به کشیدن غذا کردم. در هر بشقاب ۲ قاشق اُملت ریختم و پخش کردم تا زیاد به نظر بیاید و به همه برسد. بالاخره قمر صدایش درآمد و گفت: «این چیه داداش؟ این یک ذره اُملت برای این همه آدم گرسنه. مثلا داری مهمونی میدی دیگه؟»

گفتم: «آره بابا، خوبه دیگه به همه‌تون می‌رسه.»

خیلی شرمنده شدم. اما نمی‌شد کاری کرد. همه شروع به خوردن کردند و حرفی نزدند.

۲۷۲۱۹

کد خبر 1894638

برچسب‌ها

خدمات گردشگری