دکتر وحید عالمیان مولف کتاب های درس ریاضی معتقد است به جای غر زدن و جنگیدن با ریاضی، ریاضیوار فکر کنیم و این پیغامش را به بچهها برسانیم که با تلاشی که در دفتر تالیف کتابها میشود از این به بعد ریاضی شیرینتر از همیشه میشود
کتاب ریاضی شاید دوست نداشتنیترین کتابی باشد که بیشتر دانشآموزان چارهای جز خواندن آن ندارند. همان کتابی که هر کس به زعم خود انتقادهایی نیز به آن وارد میکند. یک کتاب ریاضی برای نوشته شدن چه مراحلی را طی میکند؟
برای تالیف تمام کتب درسی از جمله کتاب ریاضی ابتدا باید یک سند وجود داشته باشد. این سند میگوید چه محتوایی را با چه هدفی باید طراحی کرد و نگاهمان به یادگیری باید چگونه باشد. بنابراین یک مولف کتاب درسی باید با این مولفهها آشنایی داشته باشد و براساس آن مدلسازی کند.
پس نقشه کار خیلی مهم است چون به مولف کمک میکند محتوا را به صورت طولی و عرضی ببیند و نگاه مولف را هدفمند کند. از طرف دیگر، یک مولف باید علم مربوط به رشتهای که در آن قصد تالیف کتاب دارد، داشته باشد یعنی توان تجزیه و تحلیل موضوعات مربوط به آن علم را داشته باشد. یک مولف باید دانشآموز را هم خوب بشناسد و خودش را در فضای یادگیری دانشآموز قرار بدهد، یعنی حتی اگر با دانشآموز روبهرو نمیشود ولی بتواند خودش را جای او بگذارد و دغدغههای ذهنی یک دانشآموز را مجسم کند. اما مهمتر از این موضوعات، این است که مولف باید به نوع یادگیری دانشآموزان هم توجه کند، چون نوع یادگیری بچهها با هم فرق دارد و مطلبی که ممکن است برای یک دانشآموز مفید باشد برای دانشآموز دیگر مفید نباشد یا مثلا آن کتاب برای دانشآموز تهرانی مناسب باشد، ولی برای دانشآموزان سیستان و بلوچستانی نه.
پس مولف باید به تمام جوانب محیطی توجه داشته باشد، حتی بداند مطلبی که مینویسد ممکن است از لحاظ فرهنگی در یک منطقه تناقض ایجاد کند. تالیف کتاب، ظرافتهای زیادی دارد.
شاید بعضیها فکر کنند نوشتن کتاب درسی ساده است، اما واقعا اینطور نیست. برای نوشتن یک خط باید تمام جوانب و ریزهکاریها را در نظر گرفت. باید برای کلمه به کلمه آن فکر کرد و برنامه داشت و دانست که میخواهیم بچه را با این اطلاعات به کجا برسانیم. باید دقیقا طبق برنامه درسی اعلام شده پیش رفت. ضمن این که دانشآموزان حین خواندن کتاب، قدرت تجسم هم داشته باشند و درک کنند مولف برای توضیح یک مطلب پا به پای آنها در حال حرکت است.
یکی از دغدغه های دانشآموزان این است که ریاضی به چه دردمان میخورد. واقعا خواندن ریاضی به چه کار ما میآید؟
بله، این واقعا یک دغدغه است. این یکی از چالشهای آموزشی است که دانشآموزان احساس نمیکنند مطالب درسیای که با آنها کار میکنند در زندگی به دردشان میخورد. این مساله خود به خود باعث ایجاد اضطراب و برقرار نشدن ارتباط و انس با کتاب درسی میشود. وقتی میگویم یک مولف حین نوشتن کتاب باید به همه چیز توجه کند دلیلش همین است. دانشآموز باید احساس کند ریاضی در جای جای زندگیاش کاربرد دارد و حالا سوال این است که ما چگونه این کار را انجام دهیم؟ مثلا اگر من به عنوان مولف بگویم 2 سیب میشود 5 سیب میتواند این احساس را به دانشآموز بدهد که ریاضی در زندگیاش ساری و جاری است؟ ما میگوییم نه. ما در برنامه کتاب ریاضی اول دبستان آمدیم هر 6 صفحه را یک نگاره قرار دادیم، یعنی به آنها گفتیم شما بیایید یک قسمت از زندگیتان را تجسم کنید، همان تصاویری که بشود مفاهیم ریاضی را در آن پیادهسازی کرد.
این کار کمک میکند تا وقتی دانشآموز در خانه مثلا روی فرش نشسته احساس کند ارتباط ریاضی در این فرش وجود دارد. پس ما در کتاب درسی بچهها را مجبور میکنیم به این نگارهها برگردند و یک مفهوم ریاضی را در برشهایی از زندگی برایشان معنادار کنیم.
این مساله شاید برای ریاضی اول ابتدایی شدنی باشد ولی فکر نمیکنم برای موضوعات پیچیده در مقاطع بالای درسی، شدنی باشد.
نه این طور نیست. ما در دبیرستان آمدیم دست به داستانسازی زدیم مثلا مفهوم اشتراک که از مفاهیم ریاضی است را طی یک داستان بیان کردیم. در بحث تابع نمایی هم که از مفاهیم ریاضی است، همین کار را کردیم و نشان دادیم یک تکثیر سلولی که اتفاق میافتد، موجب شکلگیری یک تابعنمایی میشود.
این کتابها با این تغییرات که میگویید الان در مدارس تدریس میشوند؟
بله. کتابهای نسل جدید ریاضی 1 و 2 و حسابان دبیرستان و کتاب اول ابتدایی این موضوعات را در خودشان دارند.
این تغییرات تاثیری هم در یادگیری دانشآموزان داشته است؟
آنچه معلمان میگویند این است که نگاه و نگرش دانشآموزان به ریاضی مثبتتر شده، یعنی احساس میکنند ریاضی در جاهایی به روند زندگیشان کمک میکند که این اتفاق کوچکی نیست.
ولی با این حال کتابهای خودآموز ریاضی طرفداران زیادی دارد. اگر واقعا نگاه به کتابهای درسی ریاضی مثبت شده، چرا هنوز این خودآموزها تولید میشود و دانشآموزان به سراغشان میروند؟
کتاب خودآموز یعنی این که دانشآموز به معلم احتیاج ندارد و خودش میخواهد یاد بگیرد، اما در کتاب درسی ما نقش معلم را محوری میدانیم، این تفاوت اصلی کتاب خودآموز و کتاب درسی است. پس وقتی ما نقش معلم را محوری میدانیم فرآیند طراحی محتوا باید به گونهای باشد که معلم نقش خودش را ایفا کند، چون خیلی چیزها از ناحیه معلم میآید. او میتواند فرهنگسازی کند. یک کتاب درسی یک قالب آشکار و یک قالب پنهان دارد که نقش معلم در آن بسیار مهم است.
در طول روزهایی که شما در تیم تالیف مشغول کار روی تغییرات کتب درسی بودید، آیا به این نتیجه رسیدید که فلان موضوع ریاضی دیگر به درد نمیخورد و ضرورتی ندارد به دانشآموزان تدریس شود؟
بله. یکی از موضوعات هم این است که ما گفتیم در طرح موضوعات باید به فرهنگ ریاضی خودمان توجه کنیم. از طرف دیگر هم گفتیم شاید دیگر پرداختن به فلان موضوع به صلاح نباشد که البته این موارد خیلی ناچیز است؛ ولی به هر حال ما سعی کردهایم تا آخرین مفاهیم و جدیدترین روشهای یادگیری را در کتابهای درسی بگنجانیم تا وقتی دانشآموز دیپلم گرفت، یک سری اطلاعات و مفاهیم را که در همه دنیا دانشآموزان باید یاد گرفته باشند، بداند.
30145
نظر شما