بدون تردید، رفتار الگوی مصرف مشترکان انرژی خصوصاً مشترکان خانگی بایستی تغییر کند اما درصورت تغییر مثبت رفتار مصرفکنندگان بهسمت مصرف بهینه، این، کافی به مقصود جهت رسیدن به رفاه اقتصادی و اجتماعی بهنظر نمیرسد. زیرا تغییر و اصلاح رفتار اقتصادی دولت با منطق رفاه سازگارتر است. چراکه؛
یک. نیازی به تغییر رفتار مشترکان انرژی و خصوصاً اصلاح الگوی مصرف مشترکان خانگی نیست.
دو. زیست شبانه، الگوی رفتاری مناسبی نیست و نباید ترویج شود. زیرا اساساً زمان بدن با اوقات کار و نوع کار، نسبتبه هم اثرپذیری دارند.
سه. دولت بایستی رفتار اقتصادی خود را اصلاح و بازنگری کند.
مردم، وقتی طعم شیرین رفاه اجتماعی دا میچشند که دولت رفتار اقتصادی خود را اصلاح و بازنگری کند و بهسمت آزادسازی قیمتها بهویژه قیمت تمامشدهی انرژی حرکت کند.
مردم (که نگارنده جزو ایشان است)، اگر مجبور باشند که هزینهی واقعی انرژی را بپردازند، بهیقین، درست و بهینه مصرف میکنند.
بهعنوان مثال، وقتی برق ارزان به منِ مصرفکننده میرسد، تنبلی لحظهای غلبه میکند و یکساعت بیشتر، مثلاً کولر روشن میماند. و صنعت برق هم کولری نمیسازد که مثلاً ریموت کنترل داشته باشد و یا روی درجهی ۲۴ کولر بهطور خودکار خاموش شود.
بنا بر این؛ حذف یارانهی انرژی و ازجمله برق، به منِ شهروند کمک میکند تا طعم رفاه واقعی را بچشم و در مصرف انرژی صرفهجویی کرده و بهینه مصرف کنم. و نیز متناسب با مصرف و هزینههای زندگی، کار و تلاش بیشتری کنم. مصرف بهینه، درآمد بیشتر را نتیجه نمیدهد اما به تلاش و کار بیشتر میانجامد. بخش تولید هم باید نوسازی شود تا هزینهی کمتری بابت مصرف انرژی موردنیاز بپردازد. دولت، به بازسازی و نوسازی دستگاههای بخش تولید کمک کند. انشاءالله
.............................................
*. مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی
نظر شما