بهراد مهرجو: کيلومترها دورتر از تهران و در شهرک صنعتي نيمه ورشکسته، چهار نفر موسسان بزرگترين کارخانه صنعتي کاشي و سراميک کشور، همگي کت شلوار پوش دور هم جمع شدهاند. از ميان جمع تنها يک نفر به زبان انگليسي تسلط دارد. طي شش ماه گذشته جوان مسلط به زبان انگليسي به دستور سه عضو ديگر پنج بار به اسپانيا سفر کردهبود تا مذاکرات با يکي از کارشناسان مهم نصب تجهيزات مدرنترين خط توليد کاشي و سراميک را به انجام برساند. در ميان جمع يک نفر مسنتراز ديگران به نظر ميرسد. او موسس کارخانه است. روي صندلي چرمي لم داده وبا صدايي گرفته ميگويد:« جلسه داريم. يک فکس يا ايميل بزنيد و تمامش کنيد. خلاص.» بازهم از ميان جمع همان مردجوان مامور ارسال ايميل مي شود. چندباري سعي ميکند به ديگران بفهماند که توان انتقال چنين پيامي را ندارد. او بارها به ديدار مهندس صنايع در کاتالان رفته بود و هفتهها ميهمان مهندس 60 ساله بود. اما پس از شش ماه مذاکره از گوشه دورافتاده شهرک صنعتي ورشکسته بايد مرد 60 ساله اسپانيايي را نااميد کند. مديرعامل از تاخيرکارمندش ناراحت شده و ميگويد:« همين را بنويس. متاسفانه در ايران به دليل افزايش قيمت يورو و دلار ما ديگر توان پرداخت حقوق شما را نداريم. مبلغ توافقي بين ما 18 هزار يورو بود با توجه به افزايش قيمت اين ارز در ايران رقم قرار داد ماهيانه شما و همکارتان ميشود 39 ميليون تومان. گردش مالي ما اجازه چنين پرداختي را نميدهد. در ضمن بهتر است بدانيد به دليل همين نوسان ارزي ما حتي موفق نشديم خط کاشيسازي ايتاليايي را به کشور وارد کنيم.» در پايان نامه تاکيدي هم مي کند:« آخرش هم بنويس يک ورشکسته با چهل سال سابقه کار اقتصادي.» حرفش که تمام ميشود، کارمندانش متوجه ميشوند که بايد با صداي بلند به نقل قول آخر رئيس خود بخندند. همه با صداي بلند ميخندند ولي او خود سکوت ميکند.
کمي دورتر از کارخانه صنعتي کاشي، شيشههاي شکسته يک سوله صنعتي در کل شهرک صنعتي به شهرت رسيدهاست. وروديهاي اصلي کارخانه را با قفل بستهاند، اتاقک نگهباني بدون نگهبان مانده و شيشههاي تمامي کارخانه شکستهاست. اهالي شهرک نقل ميکنند، مدير کارخانه يک ماه است که پس ازمصادره تمامي اموالش، در حياط متروکه اين کارخانه زندگي ميکند. او تنها روزانه براي خريد مواد غذايي از حياط کارخانه خارج مي شود. دو ماه قبل رئيس کارخانه، دويست کارگر را سرپرستي ميکرد. او سه ماه حقوق عقب مانده همين کارگران را هم پرداخت نکردهاست. فروشنده سوپرمارکتي که همين رئيس کارخانه در شهرک صنعتي اشتهار از آن خريد مي کند، ميگويد:« مشتريهاي من در قياس با يک ماه قبل نصف شدهاست.» کارگران دست از کار کشيدهاند و صنعتگران هم اموالشان را به آنسوي مرزها انتقال ميدهند.
نوسان نرخ ارز طي روزهاي گذشته سبب شده تا بسياري از صنعتگران کشور فعلا قيد واردات ماشين آلات و مواد اولیه را بزنند. از کارخانههاي ورشکسته شهرک صنعتي اشتهارد گرفته تا شهرک صنعتي نيمه جان يزد يا شهرک صنعتي به گل نشسته بيرجند، همگي دچار بحران واردات مواد اولیه و ماشين آلات شدهاند. براساس گفتههاي يکي از فعالان صنعتي شهرک صنعتي بيرجند، طي يک سال گذشته 110 واحد صنعتي در اين شهرک ورشکسته شدهاند. اطلاعات تکميلي نشان ميدهد، دو سوم فعاليت کارخانههاي صنعتي شهرک صنعتي اشتهارد هم متوقف شدهاست.
افزايش قيمت دلار و يورو واردات کالاهاي صنعتي و حتي مصرفي را در خطر قرار داده است. براساس گفتههاي يکي از صنعتگران، هزينه حمل و نقل ماشين آلاتي که تا يک ماه قبل به قيمت 700 ميليون تومان براي واردکننده تمام ميشد، تنها به دليل افزايش قيمت دلا رو يورو به يک ميليارد و 500 ميليون تومان براي همان نوع کالاها رسيدهاست.
همچنین نوسان قيمت ارز موجب شده تا بسیاری از واردکنندگان کالا به دلیل عدم ثبات قیمت ها در بازار تا مدت نامعلومی از انجام هرگونه ثبت سفارش منصرف شوند. در همین حال هر گونه ارسال حواله ارزی در شرایط ناآرام بازار می تواند، موجب زیان آنها شود. بر این اساس بسیاری از فعالان بازار از هم اکنون نگران بروز یک دوره کمبود کالا و افزایش قیمت مقطعی در آینده ای نزدیک هستند.
برخي از تجار حتي براي دريافت بهاي ارز کالاهايي که صادر کردهاند، دچار مشکل شده اند. آن هایی که واردات به شرط صادرات انجام داده اند در حال حاضر برای دریافت ارز حواله شده خود از سوی طرف خارجی با موانعی مواجه شده اند. چون گاه گفته می شود، ارایه ارز ممکن نیست و تنها امکان پرداخت معادل ریالی آن آن هم بر مبنای نرخ رسمی بانک مرکزی وجود دارد.
لذا تجار برای تحمل هزینه تبدیل دوباره این ریال به ارز، ناگزیر از افزایش قیمت کالاهای وارداتی خود هستند.
بررسی های میدانی خبرآنلاین هم حکايت از معامله کالا در برخی بازارهاي داخلي به نرخ دلار دارد. به عنوان نمونه برخی فروشندگان بازار رایانه پايتخت بهنگام نوسان بالای نرخ ارز در بازار آزاد، براي عرضه کالاهاي خود به جاي ريال از مشتريان خود تقاضاي دلار ميکنند. همزمان کاغذ فروشان بازار تهران از عرضه کاغذ خودداري ميکنند چراکه آنها کاغذ را با دلار گران وارد کردهاند و در حال حاضر نگران زيان شدهاند و منتظر افزایش سود هستند. به همین دلیل، سولههاي اطراف تهران به انبار کاغذ بدل شدهاست.
در مجموع، در صورتي که روند بي ثبات بهاي ارز ادامه پيداکند، واردات کالا، مواد اولیه و ماشین آلات به کشور با وقفه مواجه می شود. وقفه ای که در میان مدت دوره ای از کمبود و گرانی در بازار مصرف و رکود و بیکاری در بخش تولید را رقم خواهد زد. در چنین شرایطی همه چشم ها به وعده روز گذشته بانک مرکزی مبنی بر بازگرداندن ثبات به بازار ارز دوخته شده است.
/3131
نظر شما