۲ نفر
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
انقلابی یا انتحاری، مسأله این است!

۱- امروز مهم ترین مسأله جمهوری اسلامی، مرزبندی میان انقلاب و انتحار است!. یک مرزبندی بسیار سرنوشت ساز که هم می تواند متضمن آینده و دوام نظام اسلامی شود و هم -خدای نکرده- موجب انهدام فردای ایران گردد!.

البته این امر فقط مختص به انقلاب ما نبوده نیست و سرانجام بسیاری از انقلابها در ۱۵۰ ساله اخیر، با همین شاخص انقلاب و انتحار رقم خورده است. از انقلابهای سوسیالیستی شوروی سابق، کوبا و چین گرفته تا بیداری اسلامی در مصر و لیبی و تونس و حتی رفرم های اسلامی در قطر و عربستان و ترکیه!. البته بررسی آنچه در این کشورها رخ داده، هزاران صفحه پژوهش و سالها تحقیق می طلبد، ولی مطمئن ترین حرف امتحان پس داده در این زمینه را باید از زبان دنگ شیائو پینگ چینی شنید که به صراحت از «ضرورت انقلاب اقتصادی چین» گفت و با تمام وجود فریاد زد: «هزار شعار و سخنرانی انقلابی، یک دانه برنج در کاسه دهقان چینی نمی‌گذارد!». جالب است دنگ شیائو پینگ بعدها در برابر مخالفان داخلی خود هم با «ساعت سوئیسی و سیگار برگ» ظاهر شد و گفت: «مهم نیست که گربه سیاه است یا سفید، مهم این است که بتواند موش بگیرد!». البته غربِی های علاقه مند به «انقلاب های انتحاری»، در مقابل «انقلابی گری تحول ساز دنگ شیائوپینگ»، ساکت نماندند و تلاش کردند با القای این ادعا که: «مائوئیسم عبارت بود از «فقر بدون آزادی» و دنگیسم هم یعنی «رفاه مادی بدون آزادی!»، راه رسیدن چین فقیر و انقلابی و منزوی را به چین ثروتمند و تحول ساز و تاثیر گذار در جهان، مسدود کنند که نتوانستند!.

۲- چین کارآمد و مقتدر امروز محصول انتخاب سرنوشت ساز دنگ شیائو پینگ است. چین، انقلابی ماند ولی نه با انتحار و بن بست سازی سیاسی و نه با تضعیف اقتصاد خود در مقابل اقتصاد غرب!. کاری که چین امروز با قدرت تمام در حال انجام دادن آن است، عملی کردن اندیشه های بلند اقتصادی دنگ بود تا اقتصاد جهان را به چالشی بزرگ بکشد. چالشی به نام «رویای چینی» که نه تنها تحریم اقتصادی چین را ناممکن و ابعاد مختلف آن را خنثی کرده، بلکه ترامپ تهاجمی را هم به تعویق های متوالی جنگ تعرفه ها با خود، وادار کرده است!. حزب کمونیست چین و رهبران امروزی آن به خوبی می دانند که اگر به راهبردهای حیاتی دنگ شیائو پینگ عمل نکرده بودند، شاید امروز باید حرفهای واپسین روزهای زندگی فیدل کاسترو را تکرار می کردند که در توجیه دستان خالی اقتصادی انقلاب خود گفت : «آنچه مردم درباره‌ام خواهند گفت، مرا آزار نمی‌دهد. آخر سر مردم مجبورند اقرار کنند که ما ثابت‌قدم بودیم. از باورها و از استقلالمان دفاع کردیم. می‌خواستیم عدالت را برقرار کنیم و -در این راه- شورشی بودیم!»

۳- گناه اینکه امروز نتانیاهو علیرغم جنایات آشکار جنگی و «حمام خونی» که راه انداخته، از «تامین آب زلال» برای ملت ایران سخن می گوید!. پای خیلی هاست. آدم ها و جریانهای سیاسی با نام هایی متفاوت که فرصت انقلاب اقتصادی را از جمهوری اسلامی گرفتند. تا امروز بجای تبدیل شدن به یک اقتصاد قدرتمند و تاثیر گذار به یک اقتصاد قدرت پذیر تبدیل شویم. اقتصادی ضعیف که به یک جانی بالفطره و جنایتکار جنگی هم این امکان را داده که سراب «انقلاب آب» را به ایرانیان نشان بدهد. انگار نه انگار که همین سی سال پیش بود که لوموند فرانسه، لقب آسانسور را علاوه بر دنگ شیائو پینگ، به اکبر هاشمی هم داده بود!. با شباهت عجیبی در بیان دیدگاهها. مثلاً وقتی هاشمی از «انقلابی گری، کله شقی نیست» گفت، دنگ شیائو پینگ هم پیش تر از او گفته بود: «کله‌هاتان را داغ نکنید، پاهای خود را روی زمین نگاه دارید!». 

۴- حرف آخر اینکه برای آنکه از پا نیفتیم، اول باید پایی در تجارب گذشته داشته باشیم، تا بتوانیم قدمی آگاهانه برای ماندگاری در فردا، برداریم. درست مثل تلاشی که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ برای مرزبندی میان انقلاب و انتحار انجام گرفت و با انتخاب ناباورانه  پزشکیان، عملی شد!. اگر انتخاب پزشکیان را از این دریچه نگاه کنید، متوجه خواهید شد که چرا نباید دولت پزشکیان را به چشم یک دولت یکساله نگاه کرد، بلکه باید آن را دولتی دید که انگار مشکلات و تهدیدات بیش از یک قرن انقلاب و انتحار از مشروطه تا امروز، بر سرش آوار شده است!. آنهم در کنار معضلی مضاعف به نام «رفیقان ناآگاه» و «نارفیقان آگاه» و تداوم تهدیدات بی‌وقفه از سوی «انقلابی های انتحاری»!. با همه اینها پزشکیان چیزی در خود دارد که نباید از کنار آن بسادگی گذشت. پزشکیان می خواهد ماموریت ناتمام بسیاری از بزرگان انقلاب را با حمایت ویژه رهبری به سرانجام برساند تا مرزبندی میان انقلاب و انتحار، عملیاتی شود. به همین دلیل هم امروز، خطر پزشکیان برای «افراطی های ارتقا یافته» به «انقلابی های انتحاری»، بسیار بیشتر از یک رئیس جمهور شده است!.

آنها به خوبی می دانند که چرا سرنوشت پزشکیان از همان روز اول ریاست جمهوری به «نظام و ایران» گره خورده است. آنها دقیقا بخاطر دارند که پزشکیان از همان ساعات اولیه پیروزی در انتخابات ۱۴۰۳ با رای تاریخی مردم، با هوشمندی و شفافیتی من نظیر گفت: «اگر رهبری نبود، معلوم نبود نام من از صندوق های رای دربیاید!» و رهبری هم در پاسخش به شکل بی سابقه ای گفتند که؛ «شکست و پیروزی پزشکیان، شکست و پیروزی همه ی ماست!». اینکه امروز طرح انتحاری عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور از سوی عده ای مطرح می شود در واقع اعلام جنگ آنها به «دفاع با آرایش ضد جنگ نظام» است که با حضور پزشکیان در مسند فوق العاده ویژه «رئیس شورای دفاع» و علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی رسماً شکل گرفته است!. من قبلاً هم در سلسله یادداشتهایی با عناوینی نظیر «صیانت از پزشکیان»، «لویی جرگه ایرانی علیه دسیسه صهیونی»، «ای ایران بخوان علیه از ایران برو»، «هسته سخت علیه قدرت نرم نظام» و «پایان نتانیاهو با دفع افسد به فاسد» و .... به نشانه شناسی و ابعاد انتخاب میان «انقلاب یا انتحار» پرداخته بودم، ولی امروز به صراحت بیشتر نوشتم تا همه این مخاطره عظیم را بخوبی درک کنند که یک انتحاری مسلح شبیه داعش فقط قدرت کشتن تعدادی انسان بی گناه را دارد، ولی یک انقلابی انتحاری صاحب تریبون و جایگاه در جمهوری اسلامی می تواند نه تنها میز یک مذاکره، بلکه سرنوشت یک کشور و ملت و منطقه را منهدم کند. باید باور کنیم، مسأله اصلی این است!.


* فعال رسانه ای و دبیر سابق پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی

کد خبر 1938824

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین