در تمام این کتاب ها بیشتر به صورت کلی به غرق شدن یک کشتی عظیم الجثه اشاره شده است که هزاران نفر روی عرشه آن در حال فریاد زدن بودند ولی تا کنون هیچکس به جزئیات این فریادها اشاره ای نکرده است.
در کتاب جدید «جان اسپیس» نویسنده ایرلندی و برنده جایزه بهترین کتاب بیوگرافی در این کشور به موضوعی اشاره شده که در هیچ کدام از کتابهای قبلی به آن توجه نشده است که همان افراد داخل کشتی هستند، به عبارتی فراد غرق شده این کشتی در این کتاب بهتر شناخته می شوند. در این کتاب تقریباً جزئیات کاملی از زندگی افرادی تهیه شده که در این حادثه غرق شدند و در اعماق دریا به خواب ابدی رفتند.
وی در این کتاب با عنوان «ارواحی در اطراف تایتانیک» می نویسد: «تایتانیک قبل از اینکه یک کشتی بزرگ باشد، نمونه کامل یک جامعه بود که از هر قشر و سطح اجتماعی از فقیر و غنی در آن حضور داشت و با آن سفر می کرد و تا زمانی این سطوح معنی داشت که همه در امنیت به سر می بردند ولی وقتی با کوچکترین تهدید روبرو می شوند معلوم می شود که این سطوح اجتماعی کاملاً سطحی و بی ارزش هستند.»
جان ژاکوب یکی از ثروتمندترین افراد حاضر در کشتی بود، در زمان کشف جسدش بیش از 4هزار دلار پول در جیبش پیدا شد، کمی آنطرف تر جسدی پیدا می شود که در جیبش نان خشکی بوده تا با آن زنده بماند. اسپیس برنده جایزه «ولفسون» (Wolfson) (جایزه ای معتبر برای کتابهای مستند و تاریخی در کشور ایرلند) در این کتاب بدون هیچ تحلیلی، تاریخچه زندگی افراد داخل کشتی را روایت می کند و بر این موضوع تاکید می شود که اینها هر کسی بودند در حال حاضر به صورت ارواحی با یک طبقه همسان در اطراف کشتی رفت و آمد می کنند. به عبارتی او برای از بین بردن سطوح اجتماعی به کشتی تایتانیک متوسل می شود.
به نوشته این کتاب یکی از غم انگیزترین داستان های تایتانیک غرق شدن «آلفرد راش» مسافر نوجوان طبقه های زیرین کشتی بود که از سوار شدن در قایق های نجات خودداری کرد و گفت: من مرد شدم و می خواهم با مردها بمانم. او همراه 1500 مسافر دیگر در آن شب و در اعماق آبهای اقیانوس یخ زد. کتاب نویسنده ایرلندی زیاد نمی تواند به جزئیات زندگی این مسافران بپردازد ولی بیشتر این اسامی همراه انتظارات و آرزوهای آنها قید می شود و قید می شود که تایتانیک قبل از اینکه یک کشتی در حال غرق شدن باشد بیشتر به یک پنجره در حال شکستن شباهت دارد که می توان همه منظره شهر را از آن مشاهده کرد.
تلگراف/ 21 ژانویه/ ترجمه محمد حسنلو
6060
نظر شما