بهترین تصمیم تجاری اش عدم اعطای حق قانونی انتشار آلبوم هایش به شرکت مورد قراردادش بود ولی بدترین عملکردش وقتی رقم خورد که پول زیادی به دست آورد...

مایکل جکسون، خواننده آمریکایی در سال 2009 در اثر سکته قلبی و اشتباه پزشک شخصی اش از دنیا رفت. این خواننده آمریکایی یکی از مشهورترین افراد در دنیای موسیقی محسوب می شود که بعد از مرگش کتابهای زیادی درباره او نوشته است. در کنار کتابهایی که بیشتر به اتهامات اخلاقی این خواننده می پردازد، کمتر به استعدادهای درونی این خواننده اشاره شده است. در کتاب «جو ووگل» که توسط انتشارات استرلینگ منتشر شده است علاوه بر موسیقی به استعداد و توانایی مایکل جکسون اشاره شده است که بیشتر از استعداد موسیقی این خواننده موجب موفقیتش در بازار جهانی شده است.

 

ووگل در کتابش با عنوان «مرد موسیقی: زندگی و کار خلاق مایکل جکسون» می گوید هرچند مایکل در دنیای موسیقی موفق محسوب می شود و شعرها و آهنگهایش پرفروش ترین های سال بودند ولی پشت این موفقیت بیشتر استعداد تجارت و فکر خلاقانه او در عرصه بازاریابی دخیل بود. وی در مصاحبه با «بیزینس نیوز دیلی» درباره فردی سخن می گوید که قبل از اینکه اهل موسیقی باشد یک تاجر موفق بود.

 

 

شما در کتابتان گفته اید مایکل جکسون شانس و توانایی تجاری خوبی داشت. کمی بیشتر توضیح دهید؟

یکی از بزرگترین توانایی های مایکل جکسون استعداد او در خیالبافی و تخیلات ذهنی عجیبی برای کارهای خلاق و نوآوری در بازار موسیقی بود. او برای اینکه به جذابیت کارهای خود اضافه کند همیشه با اطرافیان خود ارتباط داشت و همیشه دوستان ثابتی داشت که در علم روانشناسی و راه موفقیت استاد بودند. او همیشه کتابهای موفقیت ذهنی را مطالعه می کرد و از تجربیات علمی دوستان خود به خوبی در جهت موفقیت خود استفاده می کرد.

 

 

آیا مایکل جکسون در کار خود کیفیت خاصی را دنبال می کرد یا اینکه سعی می کرد هرآنچه که بازار خوبی داشت، بسازد؟

به نظر من با وجود اینکه درباره مایکل جکسون اتهامات اخلاقی زیادی وجود دارد ولی در حوزه کار تخصصی باید گفت او یک استیو جابز موسیقی محسوب می شد. همانطور که استیو جابز معروف به تولید ایده های جدید در تکنولوژی بود، جکسون نیز با کمک ذهن تجاری خود همیشه سعی در ارائه کارهای نوآورانه و خلاق بود. معتقدم او بیشتر از خود موسیقی به سلیقه های افراد نگاه می کرد.

 

 

بهترین و بدترین تصمیم گیری های جکسون در حوزه تجاری چه بود؟

او در طول 10 یا 15 سال اول کار خود بهترین تصمیمات تجاری خود را اتخاذ کرد ولی در 15 سال آخر عمرش بدترین کارهای خود را ارائه کرد. بهترین تصمیم تجاری اش عدم اعطای حق قانونی انتشار آلبوم هایش به شرکت مورد قراردادش بود. ولی بدترین عملکردش وقتی رقم خورد که پول زیادی به دست آورد. در این زمان اتهامات اخلاقی اش او را به انحطاط کشاند که وضعیت تجارت اش را نیز تحت تاثیر قرار داد.

 

 

صاحبان مشاغل تجاری یا بازرگانان چه درسهایی از مایکل جکسون بگیرند؟

به نظر من بهترین درس از زندگی تجاری مایکل جسکون ترکیب تخیل و واقعیت است. او پروژه های کاری خود را با افکار تخیلی ترکیب می کرد و نوعی واقعیت جدید خلق می کرد.

 

 

بیزینس نیوز دیلی/ 24 ژانویه/ ترجمه محمود حسنلو

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 195734

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =