گروه اندیشه: هر جامعه ای که در مرکز عملکرد شهروندانش، تفکر و تامل به ویژه در باره چگونگی توسعه یافتگی، جایگاهی نداشته باشد، می تواند آن جامعه را به سرنوشت جامعه آلمان در زمان هیتلر دچار کند. هر یک از شهروندان می توانند استعداد تبدیل به یک جنایتکار را داشته باشند. در این باره شرح زندگی آیشمن و بررسی آن می تواند درس آموزی تاریخی داشته باشد. باورتان می شود که کشتار آدم ها نه توسط آدم های بیمار روانی، یا متعصبان کور بلکه توسط مردم عادی صورت بگیرد؟ باورتان می شود که بزرگترین کشتارها در آلمان نازی در خلال جنگ جهانی دوم توسط آدم های عادی صورت گرفته است؟ کتاب «آیشمن در اورشیلم» اثر هانا آرنت، به این سوال، و دلایل این که چگونه آدم های عادی کوچه و بازار به این وادی می افتند، یعنی جنایتکار می شوند، جواب می دهد. نظریه آرنت در کتاب آیشمن در اورشلیم این است که شرهای بزرگ در طول تاریخ بشر بهطور عام، و بهطور خاص جنایت عظیم هولوکاست، نه توسط متعصبان کور اتفاق افتاده است نه عامل آن بیماران با مشکلات روانی بودهاند بلکه به وسیله مردم عادی که استدلالهای دولتمردان و حکومتهایشان را پذیرفتهاند به اجرا درآوردهاند رخ داده است و به همین دلیل، از نظر این مردم اعمالشان رفتاری طبیعی بودهاست.
ازین رو این کتاب به بررسی کامل این موضوعات میپردازد.آثار خانم هانا آرنت - فیلسوف آلمانی - برای نخستین بار توسط عزتالله فولادوند، به فارسی ترجمه شد. هانا آرنت ناقد سنت فلسفة غرب و متفکری خلاق و مبتکر بود که خدمات بزرگی به فلسفة سیاسی کرد. کتابها، مقالات و سخنرانیهای او به ایجاد بینشهایی عمیق درباره ماهیت و ساختار و نقش حیات سیاسی منجر شد. فهم ماهیت قدرت و کارکردهای آن، خشونت و انقلاب در کانون تأمل فلسفی آرنت قرار دارد و از اینرو عجیب نیست که چند دهه پس از مرگش، همچنان نظریههای او برای فهم آنچه در جهان امروز میگذرد، به میان میآید و به بحث گذارده میشود. آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر کتابی است از آرنت، که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. آرنت، یهودیای که در دورهٔ به قدرت رسیدن آدولف هیتلر از آلمان گریخت، در این کتاب گزارشی از محاکمهٔ آدولف آیشمن به دست داده است.
شخصیت آیشمن آن اندازه جالب توجه است که آرنت برای فهم او در همه جلسات دادگاه اش شرکت می کند تا به زوایای پنهان انگیزه او در یهودستیزی و کشتار آنان در کوره های آدم سوزی پی ببرد. از این منظر، شخصیت آیشمن برای عزت الله فولادوند نیز آن اندازه اهمیت دارد که برای بزرگداشت آرنت، به نگاه آرنت به آیشمن می پردازد. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فولادوند در سخنان خود که فایل صوتی و تصویری اش در یوتیوب انتشار یافته، تاکید دارد که بزرگترین بدکار، از میان کسانی برخاسته اند که «هرگز زحمت آشنایی با آن خویشتن درون را به خود نداده اند.»
این مترجم و نویسنده برجسته کشورمان تاکید می کند: « هانا آرنت، از بزرگترین بدکار سخن می گوید. نتیجه شگفت انگیز خانم هانا آرنت این است که برخلاف تصور عامه، بزرگترین تبهکاران، کسانی مانند "ریچار سوم"، و "یاگو" در نمایشنامه های شکسپیر یا بعضی از شخصیت های داستایفسکی نیستند که بد می کنند و از بدکاری خود دچار عذاب می شوند. بلکه کسانی هستند همچون آیشمن، که هرگز زحمت آشنایی با آن خویشتن درونی را به خود نداده اند.»
فولادوند در ادامه به تعریف "بدکار" از نظر آرنت می پردازد: «آرنت می نویسد: فیلسوفان و پدیدآوردندگان گرانقدر آثار بزرگ ادبی، بدکار را فقط کسی می دانند، که درمانده می شود و هیچ بارقه ای از امید در دلش نمی ماند، و همین یاس و درماندگی به او نوعی بزرگی می بخشد. آرنت ادامه می دهد که من منکر وجود این گونه بدکاران نیستم، ولی یقین دارم که بزرگترین شر و بدکاری از کسانی سر نمی زند که به ناچار، بارها باید با خودشان روبه رو شوند، و نمی توانند فراموش کنند. بزرگترین بدکاران کسانی هستند که اساسا به یاد نمی آورند که بدکاری کرده اند. زیرا هرگز به آن چه کرده اند، حتی فکر نمی کنند. و اگر شری را اگر کسی مرتکب شده است، به یاد نیاورد، هیچ چیز جلودارش نیست. و این درست یعنی آدولف آیشمن.»
نظر شما