مهرزاد دانش

در طی این چند روز اخیر در جشنواره، تعدادی فیلم به نمایش درآمد که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، موضوعشان به شخصیت یک خبرنگار مربوط می‌شد: «یک سطر واقعیت»، «دوباره با هم» و «بی‌خداحافظی».

در نشست رسانه‌ای فیلم «بی‌خداحافظی» یکی دو نفر از خبرنگار‌ها با استناد به تصورشان در مورد ترسیم نادرست شخصیت و حرفه خبرنگاری در این فیلم‌ها، به این موضوع معترض شده بودند. این ماجرا یادآور فضایی است که مدت‌های مدید است به عنوان آفتی بزرگ، در برابر فیلم‌ها و سریال‌ها شکل گرفته است: مشکل تعمیم.

لابد یادتان هست که زمان اکران فیلم «شوکران» عده‌ای از پرستار‌ها با این عنوان که فیلم به حرفه‌شان توهین کرده است معترض اثر بهروز افخمی شده بودند؛ چرا؟ چون شخصیت زن فیلم که پرستار بود، همسر صیغه‌ای یک مرد متأهل شده بود. بعدا مصداق‌های فراوانی به عنوان این جور تعمیم دهی‌ها ردیف شد: از اعتراض دفا‌تر ثبت احوال به سریال «مرد هزارچهره» (که شخصیتش کارمند ثبت احوال بود) تا اعتراض محضردار‌ها به سریال «میوه ممنوعه» (که ظاهرا یکی از شخصیت‌های بسیار فرعی داستانش که محضردار بود، وظیفه‌اش را خوب انجام نداده بود) تا اعتراض عده‌ای تحت عنوان اهالی فلان شهرستان به سریال زاینده رود (به علت عدم تسلط بازیگر تهرانی‌اش به لهجه جاری در آن شهرستان) و...
حالا حکایت، حکایت اعتراض برخی حاضران در سینمای برج میلاد به قضیه توهین به خبرنگاران است. فارغ از ارزش سینمایی این فیلم‌ها (شخصا «یک سطر واقعیت» را اثر کم و بیش متوسطی، «دوباره با هم» فیلمی بسیار بد، و «بی‌خداحافظی» را فیلم خوبی می‌دانم)، اعتراض دوستان بسیار ناموجه است.

متأسفانه برخی از همکاران خبرنگار حاضر در جشنواره، چندان با مباحث سینمایی آشنا نیستند وگرنه می‌دانستند که دنیای یک فیلم دنیایی محدود به‌‌ همان فیلم است و شخصیت‌های سینمایی فردیت منحصر به فرد خودشان را دارند، مگر آنکه در منطق درونی خود راه را برای تعمیم باز بگذارند که در مورد این سه فیلم چنین نیست. حتی باعث تعجب فراوان است که با اینکه در فیلمی همچون «بی‌خداحافظی» شخصیت خبرنگار انسانی شریف و فارغ از داد و ستدهای غیرفرهنگی متداول است، باز هم اعتراض برخی را تحت این عنوان که چرا کارش را سخت می‌گیرد برانگیخته است!
شاید اینکه انتظار داشته باشیم یک خبرنگار بتواند همچون یک منتقد خبره، توانایی تحلیل فیلم داشته باشد، توقعی گزاف باشد، اما دست کم بد نیست دوستانی که در حوزه تخصصی سینما به کار خبرنگاری و گزارشگری مشغولند کمی بیشتر مطالعه کنند و فیلم ببینند تا لااقل اگر هم بخواهند الگوی روایی فیلمی همچون «بی‌خداحافظی» را نام ببرند، به جای فیلم مشهور «همشهری کین» از سریال «شوق پرواز» یاد نکنند!
5858
کد خبر 197658

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محبوبه ولی IR ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۷
    3 8
    این اظهار نظر رو اصلا قبول ندارم. چراکه خبرنگار نه در این سه فیلم اشاره شده بلکه در مجموع در تمام فیلم هایی که نیم نگاهی به خبرنگار و حرفه اش داشته اند تخیلی و غیرواقعی است. موضوع شوکران و پرستارها با خبرنگاران کاملا متفاوت است. در سینمایی ایران تصویر حرفه ی خبرنگاری مخدوش شده که بسیار بدتر از چهره فردی یک خبرنگار است.
  • mehdy DE ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۷
    1 6
    چگونه است که در مواقع لزوم همین فیلم ها مبنای تجزیه م تحلیل و نتیجه گیری برخی کارشناسان سیاسی میشود و ... ؟
  • فرهنگ IR ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۷
    7 2
    در چنین فیلمهایی است که میزان جنبه خبرنگاران را مشخص میشود برخی خبرنگاران که دانستن همه چیز را حق خود و مخاطبشان میدانند و حتی حریم شخصی افراد را رعایت نمیکنند و گاهی صحبت های مصاحبه شوندگان را برای افزایش مخاطبشان تغییر و تحریف میکنند و هرکس به آنها اعتراض کند متهم به نداشتن جنبه، نقدناپذیری، و عدم پاسخگویی؛ ارزش ندادن به مخاطب و قس علیهذا میگردد در چنین فیلم هایی است در بوته آزمایش سنجیده میشوند. سربلندی تان آرزوی ماست!!!
  • بدون نام IR ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۸
    1 0
    من یک سطر واقعیت را دیدم و به نظرم علیرغم اشکالاتی که به آن وارد است، برخی انتقادات خبرنگاران نسبت به این فیلم غیر منصفانه است.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین