به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پاسخهای استاد شیخ حسین انصاریان را به پرسش های مطرح از سوی جوانان می خوانید:
فرق حیوان با انسان در چیست؟
علمای منطق و فلسفه حیوان را به جسم متحرک بالاراده حسّاس تعریف کردهاند و انسان را به حیوان (جسم متحرک بالارادة حساس) ناطق تعریف نمودهاند. فرق انسان با بقیة حیوانات، این است که انسان قوة ناطقه و عاقله دارد، ولی حیوانات دیگر این قوّه را ندارند، یعنی نمیتوانند مانند انسان تفکر و اندیشه کنند و از جزئیات، کلیاتی را کشف کنند یا از کلیات، جزئیاتی را درک کنند یا درس بخوانند و بر علمشان افزوده شود، ولی انسان با وجود قوۀ عاقله که خداوند در نهاد او قرار داده، میتواند به علوم بیشماری دست یابد، همان طور که تا کنون به درجات بالایی از علوم دست یافته است.
امّا هیچ گونه از حیوانات چنین نیستند، از این رو خداوند انسان را برترین و اشرف مخلوقات دانسته واو را به واسطۀ دادن این قوّه مورد تکریم قرار داده است: و لقد کرّمنا بنی آدم و حملنا هم فی البرّ و البحر و رزقنا هم من الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً؛ ما بنی آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا حمل کردیم و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم. بنابراین انسان گُل سر سبد موجودات است، چون توانایی ذاتی برای ترقی و تکامل و هدایت دارد. او میتواند نه تنها بر کرۀ زمین بلکه بر کرات دیگر نیز دست یابد و سلطه پیدا کند.
تنها موجودی که از نیروهای مختلف مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده و در لابه لای تضادها میتواند پرورش پیدا کند و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد، انسان است. حدیث معروفی که از امیرمؤمنان (ع) نقل شده، شاهد روشنی بر این مدعا است: خداوند خَلْق عالَم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان. فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب؛ حیوانات مجموعی از شهوت و غضبند و عقل ندارند؛ امّا انسان مجموعهای است از هر دو، تا کدامین غالب آید. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پستتر میشود.
چون انسان عقل دارد، همان کاری را انجام میدهد که حیوان انجام میدهد، یا حتی کاری که حیوان انجام نمیدهد، انجام میدهد، پس پستتر از حیوانی است که قوّه عقل و اندیشه ندارد.
برتری انسان بر سایر موجودات، به سبب جنبههای معنوی و انسانی او است. به گفتۀ دانشمندان، انسان حتّی از نظر نیروهای جسمانی در بعضی از جهات از سایر جانداران قویتر و نیرومندتر است. چون خداوند به انسان ویژگیهایی داده و او را برتر از موجودات دیگر قرار داده، انتظار و توقعات بیشتری از انسان دارد.
در آیات بعدی میفرماید: و من کان فی هذه أعمی فهو فی الاخرة أعمی و اضلّ سبیلاً؛ آنان که در این جهان (از دیدن چهرة حق) نابینا بودند، در آخرت نیز نابینا هستند و گمراهترند. آنان که گمراهی پیشه کردند و به بیراهه رفتند و در برابر این همه الطاف الهی که در وجود آنان قرار داده و نعمت ارزانی کرده، ناسپاسی و کفران نعمت میکنند، مسلّماً از مسیر هدایت دور شدهاند. قرآن میفرماید: إنّا هدیناه السبیل إمّا شاکراً و إمّا کفوراً؛ ما راه را بر انسان روشن کردیم. یا او شاکر وسر براه است و یا کفران کننده و ناسپاس. پردههای ضمیم جهل و غرور و تعصب و لجاجت و شهوت، انسان را به جایی میکشاند که از حیوانات پستتر میگرداند.
به تعبیر آیۀ شریفه: ولقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجنّ والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالانعام بل هم أضلّ اولئک هم الغافلون؛ گروه بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آماده کردهایم؛ آنان که دلها (عقلها)یی دارند که با آن نمیاندیشند و چشمانی که با آن (حقیقت) را نمیبینند و گوشهایی که با آن (حقیقت را) نمیشنوند. آنان چهار پایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلاناند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز گمراهند.)
بارها در قرآن مجید غافلان بیخبر به چهارپایان و حیوانات بیشعور تشبیه شدهاند، ولی نکتۀ تشبیه آنها به چهارپایان شاید این باشد که تنها به خور و خواب و شهوت میپردازند، همانند ملتهایی که تحت شعارهای فریبنده، آخرین هدف عدالت اجتماعی را رسیدن به آب و نام و زندگی مرفه مادی میپندارند.
علی(ع) میفرماید: کالبهمیة المربوطة همّها علفها أو المرسلة شغلها تقممها؛ همانند حیوانات پرواری که تنها به علف میاندیشند و یا حیوانات دیگری که در چراگاه رها شدهاند و از این طرف و آن طرف خرده علفی بر میگیرند.
به تعبیر دیگر: گروهی از غافلانِ دور افتاده از خدا و معنویت، مرفهاند، همچون گوسفندان پروار و گروهی نامرفه، مانند گوسفندانی که در بیابانها دنبال آب و علفی میگردند. هر دو گروه هدفشان جز شکم نیست.
نظر شما