3 مرد که با خودروی مسروقه، صاحب یک آهنفروشی را در نیشابور ربوده بودند تا از خانوادهاش اخاذی کنند، دستگیر شدند.
اوایل همین هفته مردی با مراجعه به اداره آگاهی نیشابور، از ماموران برای نجات پسر جوانش که از سوی مردی ربوده شده بود، تقاضای کمک کرد. شاکی به پلیس گفت: پسرم صاحب یک مغازه آهنفروشی است. شب به خانه بازنگشت و تلفن همراهش نیز خاموش بود. در جستجوی او بودیم که مرد غریبهای با من تماس گرفت و با ادعای این که پسرم را ربوده، برای آزادی او 150 میلیون تومان پول خواست. او بعد از چند ساعت دوباره تماس گرفت و این بار صدای پسرم را که درخواست کمک میکرد، پخش کرد. مرد آدمربا در تماسهای بعدی تهدید کرد اگر 150 میلیون تومان پول درخواستی را فراهم نکنم، پسرم را خواهد کشت.
با اطلاعات به دست آمده در این ارتباط، تحقیقات برای دستگیری مرد آدمربا و همدستان احتمالیاش و نیز نجات گروگان آغاز شد. روز بعد مرد آدمربا در تماس با خانواده شاکی، از آنها خواست پول درخواستی را به یکی از محلههای جنوب شهر بیاورند.به این ترتیب با توصیه ماموران، خانواده شاکی این محل حاضر شدند اما خبری از آدمرباها نشد. پس از آن، ماموران اطلاع یافتند آدمرباها گروگان را به خانهای در جنوب شهر نیشابور منتقل کردهاند.
دستگیری 2 زن و نجات گروگان
ماموران 2 روز پیش در پی هماهنگی قضایی، این محل را به محاصره درآوردند و از آدمرباها خواستند خود را تسلیم و گروگان را آزاد کنند، اما خبری از آنها نشد. ماموران وارد خانه شدند و با شنیدن صدای ناله از اتاقی، مرد گروگان را نجات دادند و 2 زن جوان را که نگهبانی میدادند، دستگیر کردند. متهمان به اداره آگاهی نیشابور انتقال یافتند و مرد ربوده شده نیز تحویل خانوادهاش شد. 2 زن جوان در بازجوییهای پلیسی گفتند نقشه آدمربایی را شوهرانشان طراحی و عملی کردهاند و آنها فقط مسوول نگهداری از مرد گروگان بودهاند.
دستگیری 3 آدمربا
در پی اعترافات این دو زن، شوهران آنها تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و روز بعد در حالی که با خودروی مسروقهای قصد نزدیک شدن به اسارتگاه مرد گروگان را داشتند، خودروی آنها از سوی پلیس توقیف و 3 نفر بازداشت شدند. متهمان با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی به ربودن و شکنجه کردن صاحب مغازه آهنفروشی اعتراف کردند.
اعتراف سرکرده باند
یکی از متهمان در اظهاراتش گفت: چندی پیش وقتی متوجه شدم مرد آهنفروش وضعیت مالی خوبی دارد، تصمیم به ربودن او و اخاذی از خانوادهاش گرفتم. ماجرا را با 2 نفر از دوستانم در میان گذاشتم که آنها هم قول همکاری دادند. برای این کار ابتدا از یکی از خیابانهای سبزوار یک خودروی پژو سرقت کردیم و چند هفتهای رفتو آمدهای او را زیر نظر گرفتیم تا عاقبت نقشهمان را عملی کردیم.
متهم با اشاره به شب حادثه گفت: آن شب وقتی صاحب آهنفروشی از محل کارش در بلوار آزادگان نیشابور با خودرویش خارج شد او را تعقیب و راهش را سد کردیم. مرد جوان که با دیدن ما وحشت کرده بود، قصد فرار داشت اما راهش را سد کردیم و شیشه خودرو را شکسته و به زور او را بیرون آوردیم. مرد جوان را به صندوق عقب پژو گذاشته و به مخفیگاهمان منتقل کردیم. در آنجا همسر من و نامزد یکی از آدمرباها نگهبانی میدادند تا مرد گروگان فرار نکند.
در پی اعتراف متهم، 2 همدست او نیز گفتههای او را تایید و به جرمشان اعتراف کردند.
47282
نظر شما