خدا پدر محمد دلاوری و صرفا جهت اطلاعش را بیامرزد و به خود و برنامهاش طول عمر بدهد که بالاخره دو خط درباره وضعیت گریهدار اینترنت کشور اشاره کرد و گفت به نوعی کشور در اینگونه موارد گویا هیچ صاحبی ندارد و هیچکس هم به فکر «مردم» و پاسخ دادن به آنها نیست و گرنه نمایندگان محترم ملت در بهارستان گویا خیلی سرشان شلوغ است و فراموش کردهاند که نماینده همین مردم هستند؛ مردمی که با ایمیل و جیمیل کار میکنند و قصد براندازی و تبادل اطلاعات جاسوسی ندارند؛ زندگیشان به این میل باکس لعنتی وارداتی گره خورده است و گرنه اصلا معطل دوستان هنرمند آی تی و غواصان ارجمند و توانای لنگر افکن در دریای سرخ و سیاه نمیشدند!
راستی وظیفه نماینده ملت چیست؟ سادهترینش مگر یک نطق چند خطی برای مشکلات مردم نیست؟ اصلا اینترنت جزء مشکلات مردم محسوب میشود؟ موبایل و اساماس چطور؟ اینکه اساماس های شهروندان تهرانی با 5 دقیقه تاخیر به مقصد میرسد _ به جز شکلکهای خنده و اخم و گریه _ مشکل محسوب میشود یا خیر؟ اگر آری در کمیسیون فرهنگی باید بررسی شود یا امنیت ملی؟ اصلا باید بررسی شود؟
گفتم کمیسیون فرهنگی یادم آمد اکثر اعضای این کمیسیون بویژه رییس محترمش آنقدر مشغله دارند که به این مشکلات مردم نمیرسند! آخر ایمیل و پیامک هم شد مشکل؟ البته کاری نداریم که ریاست محترم این کمیسیون در طول 4 سال گذشته کمتر از تعداد انگشتان یک دست، نطق، طرح و یا حضور «فرهنگی» در مجلس داشتهاند...خب شما هم وقتی حکم ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی را از رییس دولت داشته باشید زیاد به دولت انتقاد نمیکند؛ چه برسد به مطالبه! یا اعضای دیگر...وقتی همزمان رییس یک مرکز فرهنگی - انتشاراتی باشید، هفته نامه داشته باشید، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت باشید، چند جایی مشاور باشید، تدریس کنید، در یک مجموعه از وزارت ارشاد یا وزارت علوم یا حتی آموزش و پرورش، عضو تصمیمگیر با جلسات سنگین هفتگی باشید، در میانه نمایندگی مردم تهران، وقت داشته باشید و قرآن ترجمه کنید، کتاب تحلیل سیاسی و مجموعه خاطرات بنویسید، به کتابهای درسی برسید و ...به هر حال مشغله زیاد باعث میشود مشکلات مردم اهم و مهم تنظیم شوند؛ مشکلات فرهنگی هم اصولا چرخ پنجم درشکه مشکلات مردم است و...
انتخابات نزدیک است و شعارهای رنگی و خوش رنگ و نقش مثل همیشه در معابر مختلف، برافراشته میشوند ای کاش به جای این همه دغدغه برای اینکه به چه کسی رای بدهیم؛ یکبار هم عدهای دور هم جمع میشدند و به مردم میگفتند: به چه کسی یا کسانی رای ندهید؛ آن هم نه بر اساس حب و بغض بلکه بر مبنای استدلال؛ که البته در شرایط فعلی کشور، امری محال است!
- مجلس اصولا جای آدمهایی است که مشغله و دغدغهای جز مطالعه و تحقیق برای بهبود وضعیت کشور از مجرای قانونگذاری ندارند نه آنها که همه کار دارند و همه کار میکنند و برای خالی نبودن یکی از صندلیهای مجلس هم نامزد می شوند.
- آدمهایی که کارمند رسمی مصلحت هستند و در دورههای مختلف مدیریتی در کشور، به علت رسمی بودنشان، زیاد دغدغه مردم و کشور را نداشتهاند، به درد مجلس نمیخورند؛ آنها هواشناسهای خوبی هستند و در هر دولت و هر دورهای از نظام، صندلی خود را داشتهاند و دیگر هیچ! اصلا به این جماعت باید مشکوک بود که چطور با همه جریانهای سیاسی در نظام، همراه بودهاند و همیشه صندلیشان محفوظ بوده!
- آنها که نردبان انتخاباتی خود را لگد زدن به مرده، فحاشی به رقیب و خط و نشان کشیدن برای دیگران میدانند؛ اصلا به درد مجلس نمیخورند؛ چه برسد به اینکه نماینده ملت بنامیمشان! یادمان باشد مشکلات مردم که قرار است از رهگذر قانونگذاری حل شود و نه شعار و نطق انتخاباتی، با افت و خیزهای سیاسی کم و یا حل نمیشود.
نماینده ملت از آنجا که سروکارش با مردم است و نه جابهجا شدن محل جلساتش از صبح تا شام آن هم از طریق ماشین ضدگلوله و اسکورت و خیابانهایی با چراغ سبز و مسیر ویژه، اعصاب ناراحت ملت را میبیند و برایش رگ گردن متورم میکند نه اینکه همواره لبخند بر لبش باشد و ذکر لبش هم «همه چی آرومه!»
امتیاز ممتاز مراجع ماندگار و عالیقدر شیعه در طول تاریخ «همراهی با مردم» است؛ آنها گوشه حجره خود را به زدو بند با دولتها و حکومتها نمیفروختند؛ امروز هم چهره تابناک مرجعیت از رهگذر همین مردمی بودن، روشن و روشنگر است؛ پای معامله که وسط بیاید؛ اقبالی وجود نخواهد داشت و مرجعیتی نمیماند؛ بالاخره مرجع یعنی محل رجوع...نمایندهای که هرگز با مردم نشست و برخاست نداشته باشد و همه وقتش به دیدار مدیران و مطالعه بولتنهای سیاسی بیمحتوا بگذرد همان بهتر که به مجلس نرود؛ باقی پست هایی که دارد او را و ما را بس!
...و این قصه ادامه دارد؛ قصه رای ندادن به برخیها؛ چرا که یکی از روشهای مغفول در فضای انتخابات در این سالها،«حذف گزینهها» بوده است. درست مثل کنکور، برای رسیدن به گزینه اصلی و یا شبهاصلی که خیلی بهتر از گزینه غلط هست؛ یکی از بهترین راهها، حذف گزینههای غیر قابل قبول است.
6060
نظر شما