هتک حرمت به آرامگاه غلامحسین ساعدی، صدای کریه پای فاشیسم نوظهور یک فرقه تمامیتخواه است که به هیچ معیار انسانی و اخلاقی پایبند نیست، اینکه بر سر آرامگاه منتقد یا حتی دشمن فکری خود بروی و به آن توهین کنی، یعنی هیچ تفاوتی با داعش و... نداری. اینکه اقدامات ضد انسانی مانند کشتار و جنایت و توهین به مردگان و قبور و شکنجه و مثله و... را با این ادعا توجیه کنی که طرف مقابلت آدم بدی بوده و شایسته رفتار ضد انسانی است یعنی دارای اندیشهی تمامیتخواه و انسانستیزی هستی که براساس آن خود را تمیزدهندهی حق و باطل میدانی.
نخست اینکه غلامحسین ساعدی نه جنایتکار بوده و نه متجاوز و شکنجهگر، اندیشهای داشته، خوب یا بد، قابل نقد ولی بر فرض که کسی آدمکش یا جنایتکار و شکنجهگر هم باشد انسان به ما هو انسان دارای کرامت است. وقتی میگوییم شکنجه ممنوع به این معنا نیست که صرفا انسانهای خوب از شکنجه مصون هستند، بلکه آن انسان متهم به جنایت یا حتی آن که جنایتکاری وی محرز شده نیز باید از شکنجه مصون باشد. ممنوعیت شکنجه صرفا نباید شامل حال آزادیخواهان و دانشجویان و روزنامهنگاران و... باشد که آنان اصولا نباید تحت تعقیب قرار بگیرند یا مجازات بشوند چه برسد به شکنجه. ممنوعیت شکنجه امری مطلق است یعنی یک قاتل سریالی یا متجاوز به عنف هم نباید شکنجه بشود. ممنوعیت هتک حرمت جنازهی انسان نیز همینطور امری مطلق و عامالشمول است.
فلسفهی مجازات، بازدارندگی و تنبه است. مرده که نه دستش به جایی بند است و نه قابلیت تنبهپذیری دارد، پس مجازات مرده چه معنایی ندارد؟! کسانی که در برابر چنین عمل شنیعی ساکت ماندهاند و یا از آن ابراز انزجار نکردهاند به میزان همان فرد هتاک در این کار رذیلانه سهیم هستند. بدتر از اقدام آن فرد هتاک، کسانی هستند که چنین کثافتکاری را توجیه نمایند که خوب درست است کار بدی بوده ولی ساعدی هم خیلی آدم بدی بوده. باور کنید چنین توجیهی از اصل ماجرا زنندهتر است چراکه هر تباهی و پلشتی را به صرف داوری شخصی، مجاز میپندارد. بر همین اساس میشود قتلها و نسلکشیها و جنایات و تجاوزها و بمبارانها و... همگی را تطهیر و توجیه کرد، نگذاریم کشور ما دچار دور باطل تسلسل خشونت و رذالت گردد.
دیروز ساواکیها را میکشتند و تحقیر میکردند و توجیه این بود که اینها مگر آدم هستند، اینها جنایتکار و آدمکش و شکنجهگرند و لایق هر رفتار ضد انسانی، اگر کسی هم اعتراض میکرد که درست است اینها ساواکی و یا سایر وابستگان به حکومت دیکتاتوری هستند، پاسخ این بود که شما وقتی امثال اینها، آزادیخواهان و انقلابیون را در زندانها شکنجه میدادند کجا بودید؟! چرا آن زمان ساکت بودید اما الان زبان باز کردید و از نبود دادرسی منصفانه برای «هویدا»ها و «نصیری»ها میگویید؟! امروز برسر قبر فلان نویسندهی چپ ادرار میکنند و میگویند او با ساواکیها و حکومت متبوع آنان بد بود پس لایق هر نوع توهینی است، اگر هم اعتراض کنی میگویند چرا وقتی امثال این غلامحسین ساعدی، مملکت ما را به نابودی سوق دادند شما ساکت بودید اما الان به صرف یک ادرار بر قبرش زبان باز کردید؟! استدلالها هر دو یکی است و نتیجهگیری هم یکی است: «خفه بشوید و رفتار ضد انسانی را تحمل کنید وگرنه میگوییم شما هم همدست متهمانی هستید که جو زمانه هر نوع رفتار با آنان را توجیه میکند.» بیایید یک بار برای همیشه فرمان ایست به توحش و اخلاقستیزی بدهیم و بگوییم انسان به ما هو انسان ارزشمند و ارجمند و صاحب کرامت است و حتی مجازات او باید دارای فلسفه و با حفظ احترام و کرامت وی باشد.
۲۵۹
نظر شما