مرد جنایتکار که استادکارش را خفه کرده بود پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
عصر دوم خرداد 1389 به کلانتری 206 بومهن اعلام شد صاحب یک گچبری در کارگاهش کشته شده است. سپس پلیس به کارگاه مورد نظر رفت و با جنازه جلیل 56 ساله روبهرو شد. دست و پای وی به صندلی بسته شده و شواهد نشان میداد بر اثر برخورد عمدی جسم سخت به سرش از پا درآمده بود. همانموقع پسر 21 سالهای به نام حامد که از کارگران پیشین جلیل بود سراسیمه وارد کارگاه شد اما به محض دیدن ماموران گریخت. بدینترتیب تعقیب و گریز نفسگیر آغاز و متهم با شلیک تیرهوایی دستگیر شد.
حامد در بازجویی مقدماتی، لب به بیان حقیقت گشود و گفت: جلیل قصد آزار و اذیت مرا داشت به همین خاطر او را هل دادم و سرش به جعبه خورد. بعد هم با قالب گچ بری به سرش زدم. بهشدت ترسیده بودم دست و پای پیرمرد را به صندلی بستم و فرار کردم. یک ساعت بعد دوباره به کارگاه برگشتم تا ببینم جلیل زنده است یا مرده که دستگیر شدم.
پس از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و حامد پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه دادگاه که به ریاست قاضی محمدسطان همتیار و با حضور چهار مستشار تشکیل شد متهم در دفاع از خود گفت: با جلیل اختلاف داشتم. به همین خاطر کارگاهش را ترک کرده و آن روز برای تسویهحساب به سراغش رفته بودم که باز با هم درگیر شدیم. در آن درگیری، اول با جعبه و بعد با قالب گچبری به سرش کوبیدم و دست و پایش را به صندلی بستم.
قاضی: پزشکیقانونی، علت اصلی مرگ را انسداد مجاری تنفسی عنوان کرده است. در این باره چه میگویی؟
متهم به قتل: نمیدانم. آنقدر ترسیده بودم که دست، پا و گردن جلیل را محکم با طناب بستم. ممکن است همان کار باعث خفگی او شده باشد.
پس از آخرین دفاعیات متهم وکیل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شده و حامد را به قصاص نفس –اعدام- محکوم کردند.
47282
نظر شما