به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در اوایل دهه ۱۳۴۰، جامعه ایران درگیر تحولات اجتماعی و سیاسی عمیقی بود. اصلاحات ارضی، تنشهای سیاسی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و فشارهای اقتصادی ناشی از تورم و گرانی، فضای عمومی را ملتهب کرده بود. در این میان، معلمان، به عنوان یکی از اقشار تحصیلکرده و تأثیرگذار جامعه، با مشکلات معیشتی و حرفهای متعددی دستوپنجه نرم میکردند. حقوق ناچیز، عدم تطابق دستمزدها با هزینههای زندگی، فقدان امکانات رفاهی مانند مسکن و بیمه مناسب، و بیتوجهی دولت به مطالبات صنفی، معلمان را بسیار ناراضی کرده بود. این نارضایتیها د نهایت به یکی از مهمترین اعتراضات صنفی تاریخ معاصر ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۴۰ منجر شد که با شهادت ابوالحسن خانعلی، به نقطه عطفی در تاریخ مبارزات معلمان تبدیل گردید. در ادامه این نوشتار سعی شده است تا روایتی سندمحور از این ماجرا ارائه شود. اسنادی که از شماره ۱ تا ۴ در متن مورد ارجاع قرار گرفتهاند، در آخر نوشتار اضافه شدهاند.
زمینههای اعتراض
اعتراضات معلمان ریشه در سالها بیعدالتی و تبعیض ساختاری داشت. در آن زمان، حقوق معلمان نهتنها با سطح تحصیلات و مسئولیتهایشان تناسب نداشت، بلکه حتی در مقایسه با مشاغل دیگر، مانند کارمندان شرکت نفت یا رانندگان، به مراتب پایینتر بود. لایحه «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» که توسط وزارت فرهنگ در دولت جعفر شریفامامی ارائه شده بود، به جای رفع این مشکلات، سقف حقوقی ناعادلانهای را برای معلمان تعیین کرد: حداکثر ۱۰۶۰ تومان برای آموزگاران و ۱۴۵۰ تومان برای دبیران. این لایحه، که به گفته معلمان در سند ۳ هدف از آن «پامال کردن حقوق مکتسبه فرهنگیان» بود، به جای پاسخگویی به مطالبات، آتش خشم معلمان را شعلهور کرد.
باشگاه مهرگان، به عنوان سازمان صنفی معلمان و تحت رهبری محمد درخشش، نقش محوری در سازماندهی این اعتراضات داشت. این باشگاه، که در سال ۱۳۳۰ تأسیس شده بود، به محلی برای تجمع معلمان و بحث درباره مسائل صنفی تبدیل شده بود. در ۱۸ بهمن ۱۳۳۹، باشگاه مهرگان قطعنامهای برای افزایش حقوق معلمان تصویب کرد که با حمایت گسترده معلمان سراسر کشور مواجه شد. این قطعنامه خواستار اصلاح اشل حقوقی، بهبود شرایط کاری، و تأمین امکانات رفاهی مانند مسکن و بیمه بود. سند ۳ بهصراحت به این مطالبات اشاره دارد و تأکید میکند که معلمان در پی «تحصیل قسمتی از حقوق صنفی خود» بودند.
رویدادهای ۱۲ فروردین ۱۳۴۰
در روز ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، معلمان تهران به دعوت باشگاه مهرگان دست به اعتصاب زدند و با تعطیلی مدارس، به سوی میدان بهارستان حرکت کردند تا در مقابل مجلس شورای ملی تجمع کنند. این تجمع، که کاملا مسالمتآمیز بود، صرفا بر مطالبات صنفی متمرکز بود و هیچ گرایش سیاسی مشخصی نداشت. معلمان، ازجمله زنان معلم که در صفوف مقدم حضور داشتند، با شعارهایی مانند «حقوق عادلانه میخواهیم» و «لایحه اشل حقوقی را لغو کنید» خواستار توجه دولت به وضعیت معیشتی خود شدند.
با این حال، این تجمع آرام با دخالت خشونتبار نیروهای انتظامی به فاجعهای منجر شد. سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری ۲ بهارستان، به جای مذاکره یا مدیریت مسالمتآمیز، دستور شلیک مستقیم به سوی معترضان را صادر کرد. در این میان، گلولهای به سر ابوالحسن خانعلی، معلم ۲۹ ساله فلسفه و عربی، اصابت کرد و او را در دم به شهادت رساند. علاوه بر خانعلی، سه نفر دیگر، ازجمله یک دانشآموز و دو معلم، نیز مجروح شدند. این حادثه، که در تاریخ معاصر ایران به عنوان یکی از نمونههای بارز سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز ثبت شده، نهتنها معلمان، بلکه کل جامعه را بهتزده کرد.
تحلیل واکنشها به قتل خانعلی
قتل ابوالحسن خانعلی موجی از خشم، همدردی، و همبستگی در میان اقشار مختلف جامعه ایجاد کرد. این واقعه، که در سند ۳ به عنوان «روز فراموشنشدنی» توصیف شده، به یکی از بزرگترین تظاهرات خیابانی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تبدیل شد و تأثیرات عمیقی بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران گذاشت.
۱. تشییع باشکوه و همبستگی ملی: روز پس از قتل، در ۱۳ فروردین ۱۳۴۰، تشییع پیکر خانعلی به تجمعی عظیم و نمادین تبدیل شد. معلمان، دانشجویان، اصناف، بازاریان، و اقشار مختلف مردم در این مراسم شرکت کردند و با شعارهایی مانند «کشتند یک معلم را» و «خون خانعلی پایمال نمیشود»، پیکر او را از بیمارستان بازرگان به مسجد اسکندری و سپس به آرامگاه ابنبابویه منتقل کردند. سند ۳ این تشییع را به عنوان نمادی از «اتحاد و همدردی» میان معلمان، دانشجویان، و دیگر اقشار توصیف میکند و تأکید دارد که این همبستگی باعث شد «دولتی که در برابر تقاضاهای صنفی فرهنگیان مقاومت میکرد ساقط شود.» این همبستگی نشاندهنده عمق تأثیرگذاری خانعلی به عنوان نمادی از مظلومیت و فداکاری بود.
۲. نامگذاری روز معلم: یکی از مهمترین واکنشهای معلمان به این فاجعه، نامگذاری ۱۲ اردیبهشت به عنوان «روز معلم» بود. این تصمیم، که در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۴۰ در قطعنامهای توسط معلمان تصویب شد، به منظور زنده نگه داشتن یاد خانعلی و تأکید بر اهمیت مبارزه صنفی گرفته شد. سند ۱ به این موضوع اشاره دارد و نشان میدهد که حتی یک سال پس از واقعه، در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱، معلمان و دانشجویان وابسته به جبهه ملی در دانشگاه تهران این روز را گرامی داشته و آن را «روز معلم» نامیدهاند. سند ۲ نیز از برنامهریزی معلمان برای برگزاری مراسم در دومین سالگرد شهادت خانعلی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۲ خبر میدهد، که نشاندهنده تداوم این سنت است. سند ۳ بهصراحت اعلام میکند که معلمان در این روز با یک دقیقه سکوت و ایراد سخنرانی درباره اهمیت این واقعه، یاد خانعلی را گرامی میدارند.
۳. پیامدهای سیاسی و سقوط دولت: قتل خانعلی فشارهای سیاسی سنگینی بر دولت جعفر شریفامامی وارد کرد. شریفامامی در خاطرات خود نقل میکند که در شب ۱۲ فروردین به کاخ شاه احضار شد و شاه از او خواست جلوی «شیطنت» و تظاهرات بعدی را بگیرد. اما شدت اعتراضات و حمایت گسترده افکار عمومی از معلمان، ادامه کار دولت را غیرممکن کرد. در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰، دولت شریفامامی استعفا داد و علی امینی به عنوان نخستوزیر جدید منصوب شد. امینی برای آرام کردن معلمان، قول افزایش حقوق داد و محمد درخشش، رئیس باشگاه مهرگان، را به عنوان وزیر فرهنگ منصوب کرد. سند ۳ این تحول را به عنوان «پیروزی معلمان» توصیف میکند و آن را نتیجه «اتفاق و اتحاد کامل» معلمان میداند.
۴. نگرانیهای امنیتی رژیم: اسناد ارائهشده نشاندهنده نگرانی عمیق رژیم پهلوی از تأثیرگذاری خانعلی به عنوان نماد مقاومت و ادامه فعالیتهای صنفی معلمان است. سند ۴، که توسط سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال ۱۳۴۳ تهیه شده، گزارش میدهد که اعضای باشگاه مهرگان در حال برنامهریزی برای تظاهرات در سالگرد شهادت خانعلی هستند و حتی پس از توقیف این باشگاه، فعالیتهای مخفیانهای در جریان است. این سند نشان میدهد که نام خانعلی و حرکت معلمان همچنان برای رژیم تهدیدآمیز بود و ساواک با دقت این فعالیتها را رصد میکرد.
۵. ادامه مطالبات صنفی و چالشها: اگرچه اعتراضات ۱۳۴۰ به دستاوردهایی مانند افزایش حقوق و انتصاب درخشش به وزارت فرهنگ منجر شد، اما سند ۳ نشان میدهد که معلمان همچنان از برآورده نشدن بسیاری از خواستههایشان ناراضی بودند. این سند به مشکلات متعددی اشاره دارد:
لایحه جدید استخدام: معلمان معتقد بودند این لایحه برای «پامال کردن حقوق مکتسبه» طراحی شده و خواستار استرداد آن بودند.
معوقات حقوقی: هنوز بسیاری از رتبهها و مزایای معوقه پرداخت نشده بود.
گرانی و مشکلات معیشتی: افزایش سرسامآور هزینههای زندگی، شرایط را برای معلمان غیرقابلتحمل کرده بود.
بیمه و مسکن: وضع بیمه فرهنگیان «توهینآمیز» و مسئله مسکن کاملا نادیده گرفته شده بود.
توقیف باشگاه مهرگان: این اقدام، که برخلاف موازین قانونی بود، فعالیتهای صنفی معلمان را محدود کرده بود.
این مطالبات نشاندهنده آن است که پیروزیهای اولیه، هرچند مهم، نتوانست مشکلات ساختاری معلمان را به طور کامل حل کند.
ابوالحسن خانعلی: نماد فداکاری و مقاومت
ابوالحسن خانعلی، متولد ۱۳۱۱ در تهران، معلم فلسفه و عربی دبیرستانهای «جامی» و «شریف» بود. او با مدرک لیسانس معقول و منقول (فلسفه) از دانشگاه تهران، در حال تحصیل در دوره دکتری فلسفه بود و به زبانهای انگلیسی و فرانسه مسلط بود. خانعلی هیچ وابستگی سیاسی مشخصی نداشت و صرفا به عنوان یک معلم معترض در تجمع ۱۲ فروردین حضور داشت. منابع تاریخی او را فردی فعال در امور اجتماعی توصیف میکنند که در بازسازی امامزاده داوود پس از سیل ۱۳۳۳ نقش داشت. شهادت او، به دلیل ماهیت غیرسیاسی و مظلومانهاش، تأثیر عمیقی بر جامعه گذاشت و او را به نمادی از فداکاری و مبارزه برای عدالت تبدیل کرد. سند ۳ او را «همکار شریف و دانشمند» میخواند و تأکید میکند که خون او «مبارزه صنفی معلمان را به جنبش عظیم ملی» تبدیل کرد.
چرا این واقعه مهم است؟
اعتراضات ۱۲ فروردین ۱۳۴۰ و شهادت خانعلی از چند منظر اهمیت تاریخی دارند:
۱. جنبش صنفی به مثابه حرکت ملی: همانطور که سند ۳ اشاره دارد، این اعتراضات از یک حرکت صنفی فراتر رفت و به جنبشی ملی تبدیل شد. حمایت دانشجویان، اصناف، و بازاریان نشاندهنده پتانسیل همبستگی اجتماعی در ایران آن زمان بود. این همبستگی، که در تشییع خانعلی و نامگذاری روز معلم متبلور شد، نشان داد که مطالبات صنفی میتوانند به محرکی برای تغییرات سیاسی بزرگتر تبدیل شوند.
۲. نقش معلمان در تحولات اجتماعی: معلمان، به عنوان قشری تحصیلکرده و تأثیرگذار، در این دوره نقش کلیدی در بیداری اجتماعی داشتند. سند ۱ نشان میدهد که بسیاری از دانشجویان دانشکده ادبیات خود معلم بودند و در فعالیتهای اعتراضی مشارکت داشتند. این پیوند میان معلمان و دانشجویان، پتانسیل این قشر برای تأثیرگذاری بر نسلهای آینده را نشان میدهد.
۳. سرکوب و پیامدهای آن: استفاده از خشونت علیه معترضان مسالمتجو، همانطور که در مورد شلیک شهرستانی دیده شد، نهتنها به سقوط دولت منجر شد، بلکه مشروعیت رژیم پهلوی را در میان اقشار تحصیلکرده تضعیف کرد. سند ۴ نشاندهنده ترس رژیم از ادامه این اعتراضات حتی سالها بعد است.
۴. تداوم مبارزه: سند ۳ نشان میدهد که با وجود برخی پیروزیها، مشکلات معلمان همچنان پابرجا بود. این تداوم نارضایتی، زمینهساز اعتراضات بعدی معلمان در دهههای بعد شد و نشان داد که مسائل ساختاری در نظام آموزشی ایران حلنشده باقی ماندهاند.
نتیجهگیری
اعتراضات ۱۲ فروردین ۱۳۴۰ نمونهای برجسته از مبارزه صنفی معلمان برای احقاق حقوقشان بود که با شهادت ابوالحسن خانعلی به نقطه اوج خود رسید. این واقعه نهتنها به سقوط دولت شریفامامی و دستاوردهایی مانند افزایش حقوق منجر شد، بلکه با نامگذاری روز معلم، یاد خانعلی را در تاریخ ایران جاودانه کرد. اسناد ارائهشده نشان میدهند که این حرکت، فراتر از یک اعتراض صنفی، به جنبشی ملی تبدیل شد که همبستگی اقشار مختلف جامعه را به دنبال داشت. با این حال، تداوم مشکلات معلمان، همانطور که در سند ۳ آمده، نشاندهنده این است که مبارزه برای عدالت در نظام آموزشی ایران همچنان ادامه دارد. خانعلی، به عنوان نمادی از فداکاری و مقاومت، نهتنها در حافظه معلمان، بلکه در تاریخ مبارزات اجتماعی ایران جایگاهی ویژه دارد.
اسناد
سند ۱
وزارت کشور
تاریخ: ۴۱/۲/۹
شهربانی کل کشور
محترما به عرض میرساند، به فرموده جهت مراقبت از دانشگاه تهران از ساعت ۷ صبح روز جاری استادان، دانشجویان تدریجا وارد دانشکدهها شده در ساعتهای ۸ و ۸:۳۰ سر کلاسها حاضر، مشغول درس گردیده، به قرار اطلاع که دانشجویان وابسته به جبهه ملی دانشکده ادبیات که اکثر معلم هستند اظهار داشتهاند که روز ۴۱/۲/۱۲ به مناسبت سالگرد دکتر خانعلی کادر آموزشی وزارت فرهنگ تعطیل است و عدهای به سر مزار دکتر خانعلی خواهیم رفت و سپس اضافه نمودهاند که اسم این روز را که مبادا جلوگیری نمایند به اسم روزمعلم خواهد بود. مراتب به عرض رسید.
سند ۲
اطلاعیه
۴۲/۲/۱۲
اکثر معلمین مدارس ابتدایی تهران تصمیم دارند روز ۴۲/۲/۱۲ که مصادف با دومین سالگرد درگذشت دکتر خانعلی میباشد در سر مزار آن مرحوم اجتماع نمایند ضمنا از طرف باشگاه مهرگان فعالیتهای شدیدی جهت برگزاری مراسمی به همین مناسبت در جریان است و از هر یک از معلمین پایتخت بین ۵۰ تا ۱۰۰ ریال برای هزینه مراسم جمعآوری میشود.
در ساعت ۱۶:۰۰ مورخ ۴۲/۲/۱۱ تلفونا اطلاع داده شد.
گیرندگان:
شهربانی
ژاندارمری
لشکر ۱ گارد
تیپ گارد شاهنشاهی
ضد اطلاعات
سند ۳
به یاد روز تاریخی دوازدهم اردیبهشت
یکبار دیگر به مناسبت فرارسیدن روز دوازدهم اردیبهشت خاطره دردناک شهادت شادروان دکتر خانعلی در دلهای ما زنده میشود. در این روز فراموشنشدنی بهدنبال نهضت فرهنگیان و معلمان سراسر کشور برای تحصیل قسمتی از حقوق صنفی خود همکار شریف و دانشمند ما در صحنه مبارزه شهید شد ولی مرحوم دکتر خانعلی با ایثار خون پاک خود مبارزه صنفی ما را به جنبش عظیم ملی تبدیل کرد: در این جنبش فرهنگیان و معلمان کشور پشتیبانی گرانبهای هموطنان خود مخصوصا دانشجویان دانشگاه و اصناف و بازاریان شرافتمند را به دست آوردند.
معلمان به اتفاق جوانان و روشنفکران دانشگاه و طبقات دیگر مردم در کنار هم ایستادند و عظمت و عمق این اتحاد و همدردی به جایی رسید که دولتی که در برابر تقاضاهای صنفی فرهنگیان مقاومت میکرد ساقط شد و خاطره روز دوازدهم اردیبهشت برای همیشه در تاریخ مبارزات کشورها مخلد [جاوید] و پایدار گردید.
پیروزی معلمان و فرهنگیان کشور دلیلی جز اتفاق و اتحاد کامل آنها نداشت و فرهنگیان کشور در این روز و در آن پیروزی هنگامی که در اثر فداکاری و اصالت هدفهای خود همکاری و همدردی افکار عمومی ملت ایران را به دست آوردند به نقش عظیم همبستگیهای ملی و ضرورت توسعه و گسترش خطوط مبارزه تا حدود آرمانهای ملی و هدفهای اجتماعی پی بردند. خاطره روز دوازدهم اردیبهشت خاطره شهامت و از خودگذشتگی و شهادت است - هیچگاه پیروزی و افتخار بدون از خودگذشتگی به دست نمیآید.
برای زنده نگاه داشتن این خاطره مقدس کلیه فرهنگیان و معلمین سراسر کشور ساعت ده و نیم صبح روز دوازدهم اردیبهشت با احترام روح فقید شهید دکتر خانعلی یک دقیقه سکوت خواهند داد و پس از آن درباره اهمیت این روز تاریخی و ارزش مبارزات اجتماعی بیاناتی ایراد خواهند کرد.
ضمنا نمایندگان فرهنگیان و معلمین پایتخت به نمایندگی از طرف کلیه معلمین کشور در ساعت سه بعدازظهر همان روز در ابنبابویه دستهگلهایی نثار آرامگاه دکتر خانعلی شهید خواهند کرد.
اگرچه مبارزاتی که شهادت دکتر خانعلی منتهی شد موفقیتی دنبال داشت ولی هنوز معلمین کشور به حد قابل توجهی از خواستههای خود نرسیدهاند و هر روز تجاوز تازهای به حقوق عمومی ما میشود.
در روزهایی که لایحه جدید استخدام منتشر شد ما طی جزوه مستدلی معایب آن را گوشزد کردیم و نشان دادیم که این لایحه به منظور پامال کردن حقوق مکتسبه فرهنگیان تهیه شده است و از دولت خواستیم که آن را مسترد دارد. اکنون نیز دولت فعلی این روزها که تعطیلات تابستان را نزدیک میبیند و تصور میکند که امکان مقاومت دستهجمعی در تعطیلات کمتر است با سرگرم کردن افکار عمومی به بهانه دادن یک رتبه از رتبههای عقبافتاده مشغول تهیه مقدمات تصویب لایحه استخدام و فرود آوردن ضربه قاطع به منافع حیاتی عموم فرهنگیان و کارمندان دولت است.
هنوز چندین رتبه از رتبههای عقبافتاده فرهنگیان داده نشده و با گرانی روزافزون ارزاق عمومی که در زمان همین چند صباح تصدی دولت فعلی به وضع سرسامآوری بالا رفت زندگی اکثریت فرهنگیان را مختل کرده است.
هنوز وضع بیمه فرهنگیان به همان حال اسفبار و توهینآمیز باقی است و اسمی از مسئله مسکن که در قانون تعلیمات اجباری تصریح شده است برده نمیشود.
هنوز باشگاه مهرگان برخلاف تمام موازین قانونی توقیف است.
ما فرهنگیان یکبار دیگر خواستههای قانونی خود را اعلام میداریم و برای تأمین آن از هیچ تلاش و مقاومتی دریغ نخواهیم کرد: ما میخواهیم:
۱- لایحه جدید استخدام که سرنوشت دهها هزار خانواده را دچار مخاطره مینماید از مجلس مسترد گردد.
۲- کلیه حقوق و رتبهها و مزایای معوقه فرهنگیان کشور داده شود.
۳- به وضع توهینآمیز بیمه فرهنگیان خاتمه داده شود و برای تهیه مسکن معلمین اقدام فوری به عمل آید.
۴- از باشگاه مهرگان فورا رفع توقیف شود.
درود فراوان بر روان پاک دکتر خانعلی
برقرار و پایدار باد اتحاد معلمان و فرهنگیان کشور
زنده و پاینده باد ملت بزرگ ایران
باشگاه مهرگان
سند ۴
نخستوزیری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۳/۱/۳۰
موضوع: درباره باشگاه مهرگان
اطلاعات واصله حاکی است که ممکن است ایادی محمد درخشش در صورت مساعد بودن شرایط برای روز ۱۲ اردیبهشتماه که مصادف با سالروز فوت دکتر خانعلی میباشد در تهران دست به تظاهراتی بزنند و هماکنون اعضا باشگاه مزبور در نواحی دهگانه فرهنگ تهران مشغول فعالیت در این زمینه میباشند و با اینکه باشگاه مهرگان از نیمه آذرماه سال ۴۲ تعطیل گردیده بود معهذا روز پنجشنبه ۴۳/۱/۲۷ عدهای از اعضا از درب کوچک وارد باشگاه مهرگان گردیده و مذاکراتی صورت دادهاند. اینک مراتب جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی ایفاد میگردد.
خواهشمند است دستور فرمایید نتیجه اقدام معموله را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور: سرلشگر پاکروان
از طرف دکتر فروزین ۴۳/۱/۳۰
۲۵۹
نظر شما