به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در نشستی که به مناسبت «صدمین سال انقراض قاجاریه» با حضور داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران، رضا مختاری اصفهانی سندپژوه، و محمدعلی بهمنی قاجار پژوهشگر تاریخ، در تحریریه خبرآنلاین برگزار شد، از رحمانیان درباره علت این ذهنیت پرسیدیم که «چرا با وجودی که ریشه بسیاری از نهادها و مظاهر مدرنیته ازجمله مدرسه، عدلیه، پست، پلیس و... در دوره قاجار است، برخی رضاشاه را پیشگام مدرنیته در ایران میدانند؟» پاسخ او را در ادامه میخوانید:
رضا شاه در ترازوی داوری بی برو و برگرد یک پادشاه آبادگر است و کارهای بسیار بزرگی انجام داده. اینکه در آغاز انگلیس از او حمایت کرد یا نه بحثی دیگر است. اما اگر بخواهیم انصاف به خرج دهیم؛ روزگار او نیز در قیاس با قاجاریه عوض شده و اساسا بسیاری از آن امکانات و فرصتهایی که در دوره رضاشاه به دست آمد در دوره قاجاریه به دست نیامد.
دوره قاجاریه همزمان با «گرید گیم» یا بازی بزرگ بین دو قدرتی بود که ایرانیها به یکی از آنها میگویند خرس شمال یعنی روسیه و دیگری یعنی انگلستان را روباه جنوب میخوانند. این گرید گیم و واگرایی بعدا با قرارداد ۱۹۰۷ تبدیل به همگرایی شد، بعد از آن هم که اساسا پای آلمان به میان آمد و سپس آمریکا. یعنی در منطقه استعمار سنتی جای خودش را به استعمار نو داد. ضمن اینکه جنگ جهانی اول رمق اروپا را گرفت، تزارها در روسیه فروپاشیدند و شوروی جایشان را گرفت. این حکومت جدید نیز تا پا بگیرد برای ایران فرصت بود...
بنابراین در دوره رضاشاه نسبت به دوره قاجار، میدان و جایگاه ایران در سیاست بینالملل عوض شده است و دیگر از آن سیاست بینالمللی که میگفت ایران باید یک دولت پوشالی بین روسیه و انگلستان باشد خبری نیست. زمانی که سیاست بینالمللی تغییر کرد ایران کمی نفس کشید. این مسئله ظریف و مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. درحقیقت سیاست بینالملل تغییراتی کرد که به سود آبادگری رضاشاه شد؛ البته رضاشاه هم پادشاهی توانمند و مقتدر بود. بله او ظلم کرد، آدم کشت، مفاسد زیادی نیز در دستگاهش وجود داشت، همه اینها سر جای خود، اما در مجموع توانست با از این فرصتی که به دست آمده بود بهره برد. چون چهرههای خردمندی هم تا اواسط سلطنت او کنارش بودند. مغز متفکر دور اول اصلاحات، خود رضاشاه نیست، عبدالحسین تیمورتاش است. در کنار او سه چهار نفر دیگر قرار دارند که برخی آنها را مثلث و برخی مربع قدرت میخوانند. ازجمله محمدعلی فروغی، علیاکبر داور، نصرتالدوله فیروز و... نقش این افراد در اصلاحات این برهه بسیار مهم است. یا افرادی چون عیسی صدیق و علیاصغر حکمت که تاسیس دانشگاه تهران را پیشنهاد میدهند. البته رضاشاه نیز مدبر و توانمند است که میتواند از اندیشه این افراد بهره ببرد.
۲۵۹







نظر شما