به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از شرق، آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۱ نوشت: بعد از زیارت و صبحانه، به سوی نیشابور حرکت کردیم. آقای [سیدحسن] رسولی، استاندار و آقای [نورعلی] شوشتری، از سرداران سپاه، در ماشین من بودند و در مسیر به سؤالاتم پاسخ دادند. آزادراه مشهد-چشمه، نزدیک به تکمیل است. آقای رسولی، نقش خود را در ستاد انتخابات [حزب] کارگزاران [سازندگی]، برای مجلس پنجم توضیح داد و گفت، آن اقدام کارگزاران، مهمترین نقطه تحول اساسی است.
یکسره به سالن برگزاری مراسم بزرگداشت دو هزار و ۱۳۰ نفر شهید شهرستان نیشابور رفتیم. جمعیت زیادی بیرون سالن جمع بودند. اجتماع باشکوهی بود؛ با برنامههای هنری، سرود، گزارش، خیرمقدم و سپس سخنرانی مبسوط من درباره خراسان و نیشابور، شهادت، شهدا و مسائل روز منجمله فلسطین. در خیابان به احساسات مردم پاسخ دادم.
به اُردوگاه شهید رجایی - باغرود - در شمال شهر رفتیم، خیلی باصفا و وسیع - ۶۰۰ هکتار - است. نیمی از آن در اختیار سپاه و نیمی در اختیار آموزش و پرورش است. خواهان تخلیه آن از سوی سپاه هستند. فرماندهان منطقه سپاه هم به شرط دادن زمین و بودجه لازم برای تهیه محل مشابه، موافقاند تحویل بدهند؛ چون میدانند تصرف اُردوگاه برای حیثیت سپاه مضر است و باید از مرکز اجازه بدهند.
بعدازظهر به زیارت مقبره فضل بن شاذان [فقیه و متکلم شیعی قرن سوم هجری] و گلزار شهدا و از آنجا به روستای مسجد چوبی - که متعلق به نوه آیتالله شیخ محمدکاظم خراسانی [معروف به آخوند خراسانی، از مراجع تقلید و عالمان اصول فقه و مؤلف کتاب کفایهالاصول و از حامیان اصلی نهضت مشروطه] است - رفتیم. آقای مجتهدی، مهندس زلزله که مدتی در آلاسکا برای آمریکا کار کرده و اکنون برای احیای روستای پدری به ایران آمده است و از تجربه آمریکا برای ساختن ساختمانهای چوبی استفاده میکند، توضیح داد. در مسیر روستاییان با اجتماع در دوطرف جاده، قربانیها و ابراز احساسات گرم کردند. در میدان بسیج، از تندیس سرباز گمنام - که در جوار قبر شیخ شهید گمنام نصب شده - پرده برداشتم. مسجد خوبی هم آنجا ساختهاند.
به نیروگاه سیکل ترکیبی رفتیم. مدیران جمع بودند. آقای دکتر [محمد] احمدیان، معاون برق [و انرژی] وزارت نیرو گزارش داد. از احتمال قطع برق در تابستان به خاطرکم شدن ذخیره آب، ابراز نگرانی کرد و گفت، باید تا سال ۱۳۹۰ مقدار ۲۴ هزار مگاوات برق جدید اضافه شود که با اعتبارات فعلی مقدور نیست. از من برای رفع کمبود استمداد کرد. من هم با سخنان کوتاهی، بر ضرورت تأمین برق کافی، از اینکه کوتاهی دولت باعث عقب افتادن شده و ۲۰ درصد ذخیره دوران سازندگی را نتوانستهاند حفظ کنند، قول حمایت دادم.
به کارخانه فولادسازی رفتیم. در زمان من شروع شده بود و به تازگی فاز اول آن با ظرفیت۵۵۰ هزار تُن راه افتاده است. از قراضههای وارداتی استفاده میکنند. منتظر فعال شدن معدن سنگآهن سنگان و ساختن راهآهن تا سنگان و ایجاد کارخانههای گُندُلهسازی و احیا هستند که از برنامه عقباند. آقای [اسحاق] جهانگیری [وزیر معادن و فلزات] و معاونان هم از تهران آمده بودند.
بعد از نماز مغرب و عشا به مدرسه علمیه رفتیم. طلاب و علما جمع بودند. آقای [سیدعلی] موسویفر گزارش داد و من هم صحبت کردم. مایلاند مدرسه را بازسازی کنند؛ خیلی قدیمی و کهنه و محقر است. از یک حجره آن و کتابخانه کوچکش بازدید کردم. یک میلیون تومان و شش دوره از تألیفات خودم را به کتابخانه اهدا کردم و به همه طلاب، پنج هزار تومان برای مجردها و ده هزار تومان برای متأهلها، هدیه نمودم.
میخواستم از مسجدجامع مجاور مدرسه بازدید کنم، تراکم جمعیت در خیابان برای استقبال، مانع شد. به اُردوگاه رفتیم. مسئولان شهر آمدند. فرمانده بسیج، [رئیس] شورای شهر و رئیس دادگستری و نماینده شهر، خواستههایی مطرح کردند.
بعد از شام، اخبار را خواندم. انفجار مهیبی بین نظامیان روسی در داغستان و کشته شدن ۴۱ نفر و مجروح شدن جمع زیادی، مورد توجه است.
۲۵۹
نظر شما