اشعاری به فارسی از قرن پنجم درباره شهادت قاسم، علی اکبر و امام حسین (ع)

کتاب السفینة الجامعه از حاکم جشمی (413 ـ 494) به تازگی و برای نخستین بار منتشر شده است.

متن کتاب در چهار مجلد، همراه با یک جلد فهرست منتشر شده است. اثر یاد شده، اثری ادبی، مانند بسیاری از آثاری است که در قرون اولیه اسلام نوشته می شد؛ آثاری مانند البصائر و الذخائر، التذکرة الحمدونیه، یا حتی عقد الفرید و مانند آن.

حاکم جشمی یک معتزلی ـ شیعی و ایرانی است که آثارش را و از جمله همین کتاب را به عربی نوشته است. وی آثار دیگری در مباحث کلامی و تفسیری هم دارد و شخصیت بسیار برجسته و شناخته شده ای در دنیای اسلام است. وی بخشی از کتاب السفینة الجامعه را به اخبار «آل البیت» اختصاص داده و  در این بخش، باره امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) مطالبی آورده است. در بخش مربوط به امام حسین (ع)، مقتل آن حضرت را نوشته و در این بخش بیش از همه از کتاب الفتوح ابن اعثم استفاده کرده است. اما آنچه شگفت است، آوردن چندین بیت شعر فارسی است که از مجموع آان بدست می آید که گویا مقتل منظومی از خودش یا دیگری در اختیارش بوده و او اشعاری را از آنها انتخاب کرده و اینجا آورده است.

اشعاری به فارسی از قرن پنجم درباره شهادت قاسم، علی اکبر و امام حسین (ع)

وی این اشعار را در چند بند و لابلای نقل اخبار و رجزها که همه عربی است، آورده است. اشعار زیر از متن چاپی این کتاب (بیروت، دارالمشرق، 2024) گرفته شده و مصحح در پاورقی نوشته است که آنها را کمک استاد سید حسین مدرسی طباطبایی خوانده و تصحیح کرده است.
موردی در باره حضرت قاسم بن حسن ـ علیه السلام ـ و شهادت اوست که این اشعار را در باره آن آورده است: 
چو از رزمگه گَرد بنشست باز
بنزدیک قاسم شد آن سرفراز
بر او زار بگریست چندی امام
بنالید بر وی علیه السلام
همی گفت با دیده گریان ز غم
مقدّم ترین عزیزان عمّ
به عمّ تو بُد سخت دشوار کار
که بیند تُرا کشتۀ روزگار
نبخشودشان پس به هرگز خدای
نگونسار بادا بِهر دو سرای

آنگاه در باره شهادت علی اکبر (ع) سخن گفته و این اشعار را آورده است.
نخستین مورد آن این است:
دل مهتران را به تیر خدنگ
بخستند و کوتاه کردند جنگ
بر آن زار بگریست پروین و ماه
فرو ریخت اشک و برآورد آه
همی نال با دیده اشک بار
شب و روز یکسر همی نال زار

باز در ادامه این اشعار را آورده است:
به شمشیر پاره شد آن بی همال
بر او برگذشته کم از بیست سال
همی زار بگریست بر وی شمال
همی کَند موی از هلاکش هلال
امام جهان چون چنان دید پور
بجوشید مردِ صبور وقور
بپالود بر رخ عقیق یمن
بر آن نازنین سرفراز زمن
بنالید بر وی پدر زار زار
همی گفت با کشته ی کارزار
عزیزا کریما کیا سرورا
روانا جوانا کرم پرورا
تقیّا نقیّا وفیّا سرا
بر آل نبی آن که او افسرا
کِرا بود فرزند چون تو دگر
ایا دیده و جان روح پدر

آنگاه خبر به میدان رفتن امام حسین (ع) و رجز آن حضرت را آورده و پس از آن این شعر فارسی را آورده است. 
امام جهان ناتوان گشته بود
سراسر به خون تر آغشته بود
چو بِفتاد مِهر منور ز پای
تو گفتی سپهری درآمد ز جای
همه مردمان نوحه گر گشته پاک
بر و سینه هر یک همی کرد چاک
ملایک هم از هفتمین آسمان
خروشان شده یک سره زین غَمان
بر افکنده گیتی ردای سیاه
شده سخت بی نور خورشید و ماه
دلیری بر آل رسول خدای
ز کفر و نفاقست و تاریک رای

در ادامه، در باره شهادت 17 تن از اولاد زهرا (س) نیز این شعر را آورده است: 
ز اولاد زهرا ده و هفت تن
سر آورد آن روز تیغ فتن
بِیَک جای بر جمله کشته شدند
ز روی جهان بر نوشته شدند
چگونه همی کرد خواهد نگاه
بِه روی محمد بدان حشرگاه
کنون از حقیقت خبر یافتی
رسیدی بدان جا که بشتافتی
جزایش برد تا جهان باقیَست
بِفردوس زو هیچ دعوت مَبَست

کد خبر 2084145

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین