دولت بزرگ «ایران» از چه زمانی به جود آمد؟

در این هنگام یکی از نوابغ شرق که نظیرش در بی‌باکی و سفاکی و دلیری کمتر دیده شده است ظهور کرد. این شخص نادر قلی نام داشت و از طایفه کوچک قرخلو از ایل افشار بود. معروف است که ایل افشار از بیم مغول ترکستان را ترک کرده در آذربایجان استقرار یافتند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، ایران سربلند سرزمینی اهورایی است که در طول تاریخ بارها و بارها مورد هجوم دشمنان قرار گرفته و هر بار چون ققنوسی از خاکستر خویش برخاسته است. حکیمان و اندیشمندان این سرزمین کهن در آثار خویش به شرح این سوختن و برخاستن پرداخته‌اند، کتاب «تاریخ ایران زمین» تالیف محمدجواد مشکور، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان دمشق، یکی از آثاری است که به روزگار باستان تا انقراض قاجاریه می‌پردازد. این کتاب در بیست فصل به شرح فلات ایران، آریاهای ایران، پادشاهان داستانی ایران، دولت ماد، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، عرب و اسلام، از طاهریان تا آل بویه، از غزنویان تا خوارزمشاهیان، حمله مغولان، ایلخانان مغول، شهریاران بین مغول و تیمور، تیموریان، سلسله صفوی، قیام افغانان غلجه‌زایی، ظهور نادر و سلسله افشار، خاندان زند و قاجار پرداخته است. در ادامه به بررسی این کتاب می‌پردازیم:

فلات ایران

وقتی صحبت از تاریخ ایران از آغاز آن به میان می‌آید یک‌باره فلات ایران در پیش چشم ما مجسم می‌شود. این سرزمین یکی از بزرگترین فلات‌های آسیاست که از مشرق به فلات پامیر و از مغرب به فلات ارمنستان و آسیای صغیر و دشت بین‌النهرین (سرزمین میان دو رود دجله و فرات) و از شمال به کوه‌های قفقاز و دریای خزر و رود جیحون (آمودریا) و از جنوب به دریای عمان و خلیج‌فارس محدود است.

آریاهای ایرانی

ایرانیان، از نژاد هند و اروپایی هستند که یک سر آن در اروپا و سر دیگر در آسیا تا انتهای مرزهای شرقی هندوستان است. به همین جهت این نژاد بزرگ را که از مردم سفیدپوست هستند هند و اروپایی گفته‌اند. مردم هند و اروپایی به دو تیره بزرگ غربی و شرقی تقسیم می‌شوند: اقوام غربی نژاد هند و اروپایی شامل مردمی می‌شود که غالبان در اروپا مسکن دارند. تمام اقوام یونانی و ژرمن و لاتین و انگلوساکسون و اسلاو از نژاد هند و اروپایی غربی به شمار می‌روند.

اقوام هند و اروپایی شرقی در درجه اول شامل قوم بزرگ و پرجمعیت هند و سپس مردم ایرانی و ارمنی می‌شوند. نژاد هند و اروپایی که در روزگاران قدیم به صورت یک قبیله کوچک با هم می‌زیستند و زبان و آداب و رسوم مشترکی داشتند بعدها بر اثر توالد و تناسل روی به فزونی نهادند و دسته‌ها و تیره‌های تازه‌ای تشکیل دادند و به نقاط دوردست مهاجرت کردند و سرانجام دو قوم بزرگ هند و اروپایی را تشکیل دادند.

پادشاهان داستانی ایران

ملت‌های بزرگ و متمدن دنیا هر کدام داستان‌ها و افسانه‌هایی دارند که سینه به سینه از روزگاران دیرین روایت شده است. مجموع این داستان‌ها ادبیات کهن هر ملتی را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که یونانیان و رومیان قدیم داستان‌های کهن خود را که پدیدآمده‌ای از عقاید دیرین مذهبی آن‌هاست میتولوژی یعنی «داستان خدایان» می‌خوانند، ما ایرانیان نیز بنا به اوستا و خدای‌نامه‌های پهلوی و شاهنامه‌های فارسی داستان‌های کهنی داریم که از روزگار زندگی آریاهای ایرانی به جای مانده است. این داستان‌ها که بیشتر رزمی است، از نبردهای آریاهای ایرانی در کشش و کوشش برای یافتن زندگی بهتر و ساختن ملتی برتر گفت‌وگو می‌کند.

دولت ماد

مادها قومی آریایی‌نژاد بودند که در آغاز قرن هفتم و یا پایان قرن هشتم پیش از میلاد دولت ماد را تاسیس کرده‌اند. سرزمین ماد را به دو قسمت تقسیم کرده‌اند: نخست ماد بزرگ که مشتمل بر نواحی مرکزی و غربی ایران تا حدود کردستان و کوه‌های زاگرس می‌گشت و به آن گاهی مادراگیانا که ری و اطراف آن را دربرداشت نیز اطلاق می‌کردند. دوم: ماد کوچک که شامل آذربایجان می‌گشت. نام قوم ماد و کشور ایشان مکرر در کتیبه‌های آشوری ذکر شده است. ایشان در اوایل کار دست‌نشانده دولت بزرگ آشور بودند و به پادشاهان آن باج می‌دادند.

هخامنشیان

هخامنشیان از پارسی‌ها به شمار می‌روند. پارسی‌ها مردمان آریایی‌نژاد بودند که تاریخ آمدن ایشان به ایران معلوم نیست. در کتیبه‌های آشوری از سده نهم پیش از میلاد نام ایشان آمده است. از همان تاریخ آنان در ناحیه انشان که در مشرق شوشتر و حوالی کارون واقع بود دولت کوچکی تشکیل دادند که در ابتدا از دولت عیلام و آشور و سپس از دولت ماد اطاعت می‌کردند. جد ایشان هخامنش همه قبیله‌های پارسی را زیر فرمان خود آورد.

سلوکیان (۳۱۲-۶۴ ق.م)

سلوکوس نیکاتر Selucos Nicator سرسلسله پادشاهان سلوکی است. وی پس از غلبه بر آنتیگون خود را ملقب به نیکاتر یعنی فاتح کرد و در سال ۳۱۲ ق.م، در بابل به تخت نشست. سال جلوس او، مبدا سلوکی یا اسکندری است. برای این‌که نامی بلند پیدا کند، به جهانگیری اسکندر ادامه داد و به هند لشکر کشید ولی از عهده پادشاه مقتدر آن سرزمین که چندره‌گوپتا Chandragupta نام داشت برنیامد و همه ولایاتی را که اسکندر در پنجاب هند تسخیر کرده بود به وی واگذاشت و دختر خود را به زنی به او داد و در عوض از او پانصد زنجیر فیل گرفت.

اشکانیان (۲۵۰ ق.م- ۲۲۴ م)

اشکانیان که از قوم پارت بودند از ایالت پارتیا که مشتمل بر خراسان فعلی بود، برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتیا از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.

ساسانیان

ساسان، موبدی از دودمان نجبا بود و بر آتشکده آناهیتا در شهر استخر ریاست داشت. پسرش بابک در سهر خیر در کنار دریاچه بختگان حکومت می‌کرد. بابک پس از ساسان جانشین پدر شد و خود را شاه خواند (۲۰۸ م).

در این تاریخ شهر استخر به دست گوچیهر شاه بازرنگی بود. بازرنگیان در نیسایه که به جهت دیوارهای سفیدش در دوره اسلامی بیضا نام گرفت، سلطنت داشتند. چون گوچیهر پادشاه بازرنگی در آن نواحی امیر بزرگ بود، بابک برای پسرش اردشیر از وی منصب ارگبدی دارابگرد را بگرفت.

در سال ۲۱۲ م، اردشیر بر گوچیهر قیام کرد و شهر نسا (بیضا) را که تختگاه او بود به تصرف درآورد و او را کشته به جای وی درنشست. چون بابک درگذشت، شاهپور جانشین او شد. میان دو برادر یعنی اردشیر و شاهپور نزاع درگرفت. اردشیر به برادر مهتر خود حسد می‌برد، اما شاهپور برحسب اتفاق بمرد و اردشیر در سال ۲۱۲ میلادی به‌آسانی به جای او نشست. سپس اردشیر بر کرمان دست یافت و تا سواحل خلیج‌فارس پیش رفت. پس از آن شادشاهپور شهریار اصفهان را بکشت و روانه اهواز شد و سرانجام در جنگ سختی که بین او و اردوان پنجم در هرمزدگان درگرفت، اردوان را شکست داد و با مرگ او سلسله اشکانی برافتاد (۲۸ آوریل سال ۲۲۴ م). پس از این نبرد فیروزمندانه به تیسفون آمد و بر تخت نشست.

دولتی بزرگ «ایران» از چه زمانی به جود آمد؟

عرب و اسلام

سرزمین پهناور عربستان که اکثر اراضی آن ریگزارهای خشک و سوزان است به سبب نباریدن باران‌های مرتب در آن، زندگی دشوار است. از این جهت از روزگاران بس کهن مردم آن سرزمین که از نژاد سامی هستند مکرر در جست‌وجوی چراگاه و زمین‌های بارآور به سوی شمال مهاجرت می‌کردند و از سه هزار سال پیش از میلاد آبادی‌های شمال این سرزمین را که عراق و سوریه و فلسطین و لبنان کنونی باشد و هلال خصیب یا سرزمین هلالی پرخصب و نعمت نامیده می‌شود، مورد توجه قرار دادند. بر اثر این مهاجرت پیاپی در طول تاریخ توانستند دولت‌های سامی‌نژاد قدیم را از قبیل اکد و بابل و آشور و دول آرامی و کنعانی و عبرانی و فنیقی را در هلال خصیب به وجود آوردند.

از طاهریان تا آل بویه

طاهربن‌حسین از مردم پوشنگ یا فوشنج یعنی غوریان امروز در نزدیکی هرات بود. پدرش حسین پسر معصب و او پسر رزیق بود و چون رزیق در دوره فتح عرب در تحت ولایت قبیله عرب خزاعه آمده بود، از این رو نسب طاهریان را خزاعی نیز نوشته‌اند. مصعب پسر رزیق در هنگام دعوت بنی‌عباس فرمانروایی پوشنگ را داشت. پسرش حسین از سرداران هارون‌الرشید به شمار می‌رفت و در سال ۱۹۲ هجری درگذشت.

پس از او فرمانروایی پوشنگ از طرف علی‌بن عیسی بن ماهان، والی خراسان به پسرش طاهر داده شد. در اختلاف بین امین و مامون، طاهر جانب مامون را گرفت و به خدمت او درآمد و چنان‌که گفتیم از طرف وی به جنگ علی بن عیسی سردار امین رهسپار شد و او را در ری شکست داده، بکشت (۱۹۵ ه) و در سال ۱۹۸ هجری امین را به قتل رسانید و از این سال تا سال ۲۰۵ هجری منصب شرطگی بغداد را به عهده داشت. در مقابل این خدمات، مامون در ۲۰۵ هجری حکومت خراسان را به وی داد.

از غزنویان تا خوارزمشاهیان

ترکان که از نژاد آلتایی هستند، بر اثر لشکرکشی‌های مسلمانان به آسیای مرکزی با دولت اسلام همسایه شدند و به‌تدریج به دین اسلام درآمدند. گروهی از آنان نیز در غزوات مسلمین اسیر لشکریان اسلام شده در بازارهای بخارا و سمرقند و دیگر بلاد اسلامی به عنوان برده فروخته می‌شدند.

اولین خلیفه اسلام که پای ترکان را به دربار خود باز کرد المعتصم‌بالله عباسی بود. وی چون از ایرانیان می‌ترسید و به سربازان عرب هم اعتمادی نداشت، ارتشی متشکل از سربازان ترک تشکیل داد. سامانیان به تقلید خلفای عباسی مملوکان یا زرخریدان ترک را وارد سپاه خود کرده لشکری از ترکان تشکیل دادند.

حمله مغول

مغول‌ها قبیله‌ای از اقوام زردپوست بودند که با قبایل دیگر در سرزمین‌های شمالی صحرای گبی در طلب آب و چراخور به این سوی و آن سوی ییلاق و قشلاق می‌کردند و از این اقوام آنان که زندگانی خود را به شکار و گله‌داری می‌گذرانیدند از گوشت و شیر ترش که قمیز خوانده می‌شد تغذیه می‌کردند و معاش خود را از راه معاوضه پوست و چهارپایان با همسایگان ختایی و چین می‌گذرانیدند. کلمه مغول تا قرن چهارم هجری معمول نبود و شاید این لغت از زمانی نام همه قبایل مغول شد که رئیس قبیله مخصوصی بر سایر قبایل ریاست یافته و نام جزء را بر کل اطلاق و تحمیل کرده باشد. این زردپوستان که در نزد مسلمانان به نام‌های مغول و تاتار خوانده می‌شوند قومی بودند بدوی، ساکن دره‌های کوه‌های جنوبی سیبری و اطراف دریاچه بایکال یعنی ناحیه کوهستانی واقع مابین چین خاص و منچوری و سیبری جنوبی که امروز آن سرزمین را مغولستان خوانند. پیش از چنگیزخان تاتارها به قبایل کوچکی منقسم شده بودند و چنگیزخان همه آنان را زیر یک درفش گرد آورد. مهم‌ترین این قبایل عبارت است از: تاتار، قیات، اویرات، جلایر، نایمان، اویغور و قرلق بودند که بعدها همگی آن‌ها به دست چنگیزخان متحد شده و نام مغول گرفتند.

ایلخانان مغول (۶۵۶-۷۵۶)

در عهد منگوقاآن ایران در تحت سلطنت خاندان هولاگو از شعبه فرزندان تولی دارای یک سلسله پادشاهی شد که آن را سلسله ایلخانان یعنی خانان محلی می‌گویند. ایلخانان مغول که در فلات ایران پادشاهی می‌کردند از نظر سیاسی ایران را از متصرفات خان قراقروم مجزا کردند و استقلال ایران را تجدید کردند. موسس این سلسله هولاگوخان مغول برادر منگوقاآن است. دوره حکومت ایلخانان مغول در ایران صد سال بود (۶۵۶-۷۵۶).

شهریاران بین مغول و تیمور

در هنگام شروع انحطاط ایلخانان مغول یک عده از سرداران ایلخانی سر به استقلال‌خواهی برداشتند و از آن جمله: آل‌جلایر یا ایلکانیان از همه نیرومندتر شدند. ایشان عراق و آذربایجان را تا روزگاری که ترکمانان آق قویونلو و قراقویونلو به جای آن نشستند تحت نفوذ خود داشتند. ایالات شرقی به دست آل‌مظفر افتاد و این طایفه با شیخ ابواسحق از خاندان اینجو که در اصفهان مقیم بودند کشمکش داشتند. خراسان به دست سرداران و پادشاهان آل‌کرت افتاد. تا این‌که امیرتیمور آن‌ها را از میان برد.

تیموریان (۷۷۱-۹۰۶ ه)

تیمور در ۲۵ شعبان سال ۷۳۶ یعنی قریب پنج ماه بعد از مرگ سلطان ابوسعید بهادر در یکی از ده‌های شهر کِش که امروز به شهر سبز معروف است در جنوب سمرقند زاییده شد. پدر او امیرترغای نام داشت. خود تیمور نسب خویش را به چنگیزخان رسانیده و نسب‌نامه جعلی او بر روی سنگ قبرش در سمرقند نوشته شده است.

سلسله صفوی (۹۰۵-۱۱۴۸ ه)

آغاز خاندان صفوی: موسس سلسله صفوی شاه اسماعیل صفوی است که نسب او به شیخ صفی‌الدین اردبیلی (۶۵۰-۷۳۵) که از مشایخ صوفیه ایران در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری بود، می‌رسد. از این جهت اخلاف شیخ صفی‌الدین را صفوی خوانده‌اند. شیخ صفی‌الدین در آغاز خال از مریدان شیخ تاج‌الدین زاهد گیلانی بود و دختر او را به زنی گرفت و سپس در اردبیل بر مسند ارشاد نشست. از او دوبیتی‌هایی که به زبان آذری قدیم سروده و شبیه لهجه طالشی است، باقی مانده است.

قیام افغان غلجه‌زایی

بزرگترین قیامی که در میان اقوام ایرانی در روزگار صفوی روی داد قیام قوم ایرانی و چادرنشین افغانی به نام غلجه‌زایی بود که در نزدیکی قندهار اقامت داشتند. بعضی معتقدند که غلجه‌زائیان همان قوم خلج قدیمند که در افغانستان اقامت گزیده و زبان ایشان را فراگرفتند و به نام غلیج-غلجه موسوم گشتند. در زمان شاه سلطان حسین مردی ایرانی از تیره افغان به نام میرویس ریاست ایل غلجه‌زایی را داشت و در عین حال کلانتری شهر قندهار را هم به ارث برده بود. گئورگی خان یازدهم یا گرگین خان که به دین اسلام درآمده و شهنواز دوم نامیده می‌شد از طرف شاه به بیگلربیگی قندهار منصوب شد، چون از نفوذ فوق‌العاده میرویس در میان مردم و فعالیت‌های وی بیمناک گشت او را بازداشت کرده تحت‌الحفظ به اصفهان اعزام داشت تا شاه درباره وی داوری کند.

دولتی بزرگ «ایران» از چه زمانی به جود آمد؟

ظهور نادر و سلسله افشار

در این هنگام یکی از نوابغ شرق که نظیرش در بی‌باکی و سفاکی و دلیری کمتر دیده شده است ظهور کرد. این شخص نادر قلی نام داشت و از طایفه کوچک قرخلو از ایل افشار بود. معروف است که ایل افشار از بیم مغول ترکستان را ترک کرده در آذربایجان استقرار یافتند. شاه اسماعیل شعبه‌ای از این قوم را به خراسان شمالی کوچانده و در ابیورد اسکان داد. زبان مادری نادر ترکی بود و با این زبان با پادشاه تیموری هند و جاثلیق ارمنستان مکالمه می‌کرد. نادر در محرم ۱۱۱۰ در دستگرد تولد یافت. پدر نادر امامقلی نام داشت و شغلش پوستین‌دوزی و گله‌داری بود و در کودکی او بمرد. نادر در هیجده‌سالگی به خدمت باباعلی بیک یکی از روسای افشار که حاکم ابیورد بود، داخل شد و دختر او را به زنی گرفت و از این دختر پسرش رضا قلی میرزا به وجود آمد. پس از مرگ پدرزنش به حکومت ابیورد رسید. سپس به خدمت ملک محمود سیستانی درآمد و از طرف او مامور به دفع ازبکان شد.

خاندان زند (۱۱۶۳-۱۲۰۹ ه)

حکومت سه خان لر: بعد از مرگ نادر در ایران به‌تدریج در هر گوشه مدعی تازه‌ای پیدا شد، چنان‌که محمدحسن قاجار در استرآباد و مازندران علم طغیان برافراشت و آزادخان افغان یکی از سرداران نادر، آذربایجان را به تصرف خود درآورد و هدایت‌الله خان نامی در گیلان دعوی حکومت کرد و هراکلیوس در گرجستان خود را مستقل خواند.

قاجار (۱۲۰۹-۱۳۴۴ ه)

قاجار از طوایف ترک زبان بودند که همراه کشورگشایان تاتار در عهد چنگیزخان از آسیای وسطی به بلاد اسلامی آمده و نخست در شام و سپس در ارمنستان مسکن گزیدند. یکی از هفت ایل ترکی که در روی کار آمدن صفوی آن سلسله را یاری کرد قاجار بودند و ایشان در آن هنگام در ارمنستان می‌زیستند و سپس از طوایف هفتگانه قزلباش به شمار رفتند.

شاه عباس بزرگ قاجار را از مسکن اصلی خود ارمنستان مهاجرت داده و آنان را به سه طایفه تقسیم کرد و به مرزهای ایران کوچ داد. یک طایفه را به گرجستان و دسته دیگر را برای جلوگیری از ترکمانان به استرآباد فرستاد اما آن طایفه که در استرآباد مسکن گزیدند به دو دسته شدند گروهی که در بالای قلعه مبارک‌آباد آن طرف رود گرگان اقامت کردند، معروف به یوخاری باش یعنی ساکنان قسمت علیای رود و آنان که در اطراف پایین بودند به اشاقه باش یعنی ساکنان قسمت سفلای رود موسوم شدند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

کوروش بزرگ (۵۵۹-۵۲۹ ق.م)

کوروش بزرگ که هفتمین شاه سلسله هخامنشی است پسر کمبوجیه دوم بود. نام او در کتاب‌های فرنگی «سیروس» آمده است. از جوانی او جز افسانه‌هایی که در کتاب‌های یونانی یاد شده خبری نداریم. هرودت می‌نویسد که: آژی‌دهاک پادشاه ماد خواب وحشتناکی دید و چون می‌ترسید مبادا شخص مقتدری رقیب او شود به توصیه مغان دخترش را به کمبوجیه دوم که مردی آرام و مطیع بود به زنی داد. کوروش از این زن که ماندانا نام داشت زاییده شد وی تا دوازده سالگی در دربار پدربزرگش آژی‌دهاک در ماد پرورش یافت. سپس به پارس بازگشت و در ۵۵۹ ق.م به جای پدر به شاهی نشست و این سال مبدا تاریخ شاهنشاهی ایران است.

کوروش چون می‌خواست همه آریاهای ایرانی را به زیر یک درفش آورد و ماد و پارس را با یکدیگر متحد سازد و به تشکیل دولتی بزرگ پردازد، از ناخشنودی مردم از آژی‌دهاک استفاده کرده به ماد لشکر کشید. در سال ۵۵۰ ق.م، همدان سقوط کرد و دولت ماد منقرض شد، از این تاریخ است که پس از اتحاد ماد و پارس دولتی بزرگ به نام ایران به وجود می‌آید که بنیانگ‌ذار شاهنشاهی آن کورش کبیر است.

کتاب «تاریخ ایران زمین؛ از روزگار باستان تا انقراض قاجاریه» تالیف محمدجواد مشکور با ۴۶۸ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه ز سوی انتشارات اشراقی به بازار کتاب آمده است.

۲۵۹

کد خبر 2085112

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین