تاکید پادشاه ساسانی بر آرمان‌های مشترک امپراتوری‌های ایران و روم

«خداوند از همان آغاز مقرر داشت که جهان با دو چشم روشن شود یعنی با قدرتمندترین امپراتوری رومیان و خردمندترین پادشاهی دوراندیش حکومت پارس زیرا توسط این دو بزرگترین قدرت‌ها است که طوایف نافرمان و ستیزه جو جدا می‌افتند و جریان زندگی بشر همواره بر روال و قاعده‌مند خواهد ماند.»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، کتاب «دو چشمِ زمین؛ هنر و آیین پادشاهی بین روم و ایران ساسانی» نوشته متیو فیلیپ کانه‌پا با ترجمه هایده مشایخ چهارمین کتاب از مجموعه ایران در عهد باستان متاخر است که از سوی نشر حکمت سینا منتشر شده است.

دو چشم زمین جایزه جیمز هنری برستد را از سوی انجمن تاریخ آمریکا در سال ۲۰۱۰ دریافت کرد. این جایزه هر ساله به بهترین کتاب انگلیسی در زمینه همه مقولات تاریخی مرتبط به دوران پیش از سال ۱۰۰۰ میلادی تعلق می‌گیرد. این کتاب بر یک دوره محوری در تاریخ سیاسی و مذهبی یعنی دوره زمانی بین جهان عصر باستان و جهان سده‌های میانه در منطقه مدیترانه و خاور نزدیک تمرکز می‌کند و شرایط و انگیزه‌های این دو نظام جهانی و مقدس و متخاصم را با موشکافی دقیق تجزیه و تحلیل و تبادلات بینا فرهنگی و ارتباطاتی آن‌ها را، حتی با وجود رقابت بررسی می‌کند.

شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم و آفرینش زبان قابل درک

دو چشم زمین در پی جست‌وجو و شناخت راه‌هایی است که بر مبنای آن‌ها شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم موفق به آفرینش زبان قابل درک متقابلی برای بیان درستی خویش و مذاکره شدند و این فرهنگ سیاسی جهان نوینی را پدید آورد. به واسطه این کتاب درمی‌یابیم که گرچه این دو مستقل از یکدیگر توسعه یافتند اما سده‌ها تأثیر و تقابل میان شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم هر دوی آن‌ها را تغییر داد و فرهنگی گسترده‌تر و دوسو ساخته از قدرت را در عهد باستان متاخر ایجاد کرد که دامنه تاثیر آن از مدیترانه و ایران بسیار فراتر رفت و اروپای قرون وسطی و جهان اسلام و نیز شرق آسیا را متأثر کرد.

دیگر هدف نویسنده در نوشتن این کتاب آن بود که راه و روش جدیدی برای درک این مسئله به دست دهد که چگونه فرهنگ‌های چندگانه شامل فرهنگ سیاسی بصری فضایی و کاربردی بر هم اثر کرده و یکدیگر را شکل می‌دهند در حالی که پژوهش‌های پیشین بیشتر بر پارادایم‌های تفسیری منفعل متمرکز بودند، تا کانون تمرکز را به سوی انتخاب‌های کنشگرانه از سوی حامیان کاربران و مفسران تغییر دهد. نه‌تنها به ظهور نقش‌مایه‌های بیگانه و نوظهور در این‌جا و آن‌جا بپردارد، بلکه قصد داشته تحلیل کند چرا روم و ایران به رغم دشمنی گاه به گاه و رقابتی که تقریبا پیوسته و همواره وجود داشت به شکلی فعالانه اندیشه‌ها و تفکرات یکدیک را فرامی‌گرفتند.

سنت‌های پژوهشی در مطالعات ایران‌شناسی

نویسنده کتاب می‌گوید: «هنگامی که نوشتن این کتاب را شروع کردم برایم مشخص شد که چالش پیش رو تنها سروکار داشتن با روایت‌های موجود در برخی منابع کهن که از دیده دشمنی با دیگری نگاشته شده‌اند ،نیست بلکه سنت‌های پژوهشی در مطالعات ایران‌شناسی و به‌ویژه مطالعات رومی بیزانسی است که هر کدام این روایات‌ها را بومی‌سازی کردند. این‌ها درواقع پرده آهنینی را بین ایران و روم به تصویر می‌کشیدند که برآمده از سیاست عصر جدید بود و از رابطه پیچیده و عمیق میان این دو غافل مانده بودند یا آن را انکار می‌کردند. خوشحالم که می‌بینم این کتاب در شکستن این تصویر موفق بوده و مورد توجه قرار گرفته است.»

عنوان کتاب برگرفته از نامه خسرو دوم ساسانی

«خداوند از همان آغاز مقرر داشت که جهان با دو چشم روشن شود یعنی با قدرتمندترین امپراتوری رومیان و خردمندترین پادشاهی دوراندیش حکومت پارس زیرا توسط این دو بزرگترین قدرت‌ها است که طوایف نافرمان و ستیزه جو جدا می‌افتند و جریان زندگی بشر همواره بر روال و قاعده‌مند خواهد ماند.» (خسرو دوم در نامه‌ای به موریس امپراتور روم در کتاب تئوفیلاکت سیموکاتا ۱۱.۴. ۲-۳ ترجمه ویتبی)

خسرو دوم شاهنشاه ساسانی با به کار بردن این استعاره کیهانی، آرمان‌های مشترک امپراتوری‌های ایران و روم را درباره ماهیت مقدس باستانی و فراگیر پادشاهی در فرهنگ‌های‌شان به شیوایی بیان می‌کند به این مضمون که شاه واسطه بین آسمان و زمین است. این برداشت‌ها از مفهوم پادشاهی با اینکه اغلب اختلافاتی بر می‌انگیخت موجب تبادلات بین دو فرهنگ، به خصوص در زمینه ابزار اصلی مورد استفاده دربارهای ایران و روم برای مطرح کردن مفهوم جهانی بودن فرمانروایی خود نیز می‌شد این ابزار عبارت بود از سیستم‌های مفصل موجود در محیط‌های آیینی و بصری و معماری و شهری کتاب بر دوره‌ای مهم از تاریخ سیاسی و مذهبی تمرکز می‌کند که بین عهد باستان و سده‌های میانی در منطقه مدیترانه و خاور نزدیک قرار می‌گیرد، و به تجزیه و تحلیل شرایط و انگیزه‌هایی می‌پردازد که این دو نظام متخاصم و مدعی حاکمیت جهانی و مقدس را نه تنها قادر به هم زیستی می‌کرد بلکه تبادلات و ارتباطات بینا فرهنگی را حتی با وجود رقابت زیر بنایی موجود بینشان می‌پروراند.

تاکید پادشاه ساسانی بر آرمان‌های مشترک امپراتوری‌های ایران و روم

انگیزه‌ها و روش‌های دو امپراتوری بزرگ در اقتباس از خلاقیت‌های فرهنگی

قصد این کتاب بیان تاریخچه مبادلات سیاسی، نظامی، آموزشی یا اقتصادی بین امپراتوری‌های روم و ساسانی نیست، گرچه این موارد نیز گاهی به موضوع مورد پژوهش وارد می‌شوند بلکه بررسی و مطالعه این امر است که چگونه این دو قدرت عظیم فرهنگی و نیروی نظامی و سیاسی عهد باستان متأخر در منطقه مدیترانه و خاور نزدیک به منظور ارتباط و در عین حال رقابت در دوره هم زیستی با یکدیگر (۲۲۴-۶۲۴ م.)، زبانی مقدس ولی فرامذهبی بصری و فرهنگی برای مجادله و ابراز حقانیت خود ابداع کردند. در این کتاب انگیزه‌ها و روش‌های دو امپراتوری بزرگ در اقتباس از خلاقیت‌های فرهنگی دربارهای یکدیگر بررسی شده است. بدین ترتیب در این کتاب بر اظهاراتی که بیشتر در حاشیه هویت فرهنگی قرار دارند تمرکز شده است. در حقیقت، انگاره‌ها عملکردها و ایدئولوژی‌های مفهوم پادشاهی اغلب در مقایسه با حقیقت محض قدرت، نوعی ناهماهنگی را نشان می‌دهد در واقع، ناهماهنگی بین حقیقت تاریخی و داستان پردازی ایدئولوژیک اغلب آنچه را که در پس سخنوری‌های بلاغی نهفته است روشن می‌کند در زبان بی کلام و خود توصیف‌گر هنر و آیین‌هاست که به درک غیردینی اما بسیار واقعی حکومت از جایگاه کیهانی خودش پی می‌بریم.

تعامل بینا فرهنگی در عهد باستان متاخر بین روم و ایران موضوعی است که توجه پژوهشگران به آن یا جنبه اجمالی و پراکنده داشته یا آشکارا مشکل آفرین بوده است. گرچه بعضی از مطالعات به حیطه فرهنگی نیز وارد شده‌اند ولی بررسی پایدار تعاملات بینا فرهنگی بین امپراتوری‌های ساسانی و روم در عهد باستان متأخر در زمینه هنر و آیین‌ها هرگز انجام نشده است. دلیل این امر تا حدی اصول تقسیم‌بندی علمی نوین یا مبهم و قابل فهم نبودن زبان منابع دست اول و از سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) به دلیل عدم امکان انجام پژوهش در ایران بوده است. تصدی آثار مادی و متون پژوهشی در میان حوزه های پژوهشی نوین پراکنده شده‌اند تاریخ‌پژوهانی اغلب به تعاملات نظامی و سیاسی علاقه نشان می‌دهند و تاریخ هنر پژوهان گاهی به برخی موارد مشابه می‌پردازند؛ علاوه بر این پژوهش درباره انگیزه‌ها اعمال و عواقب این تعامل بینا فرهنگی به طور وسیعی به نظریه‌پردازانی و انهاده شده است که درباره مطالعات فرهنگی معاصر پژوهش می‌کنند.

تبادلات بصری و آیینی بین امپراتوری‌های روم و ساسانی

مترجم کتاب در مراحل اولیه این پژوهش از مشکلات و کاستی‌های مرتبط با تبادلات بصری و آیینی بین امپراتوری‌های روم و ساسانی آگاه شده است. به غیر از یکی دو مورد استثنا، پژوهش‌های معدود قبلی درباره این موضوع مستندات مربوط به تعاملات متقابل بینا فرهنگی را از پیشرفت‌های بصری و ایدئولوژیک بزرگتری که در روم و ایران ساسانی رخ داده بود جدا کرده و در محدوده کوچکی قرار داده بودند که تفکر وجود پرده آهنین بین دو قلمرو سیاسی و فرهنگی را قوت می‌بخشید. به طور روزافزون آشکار می‌شد که الگوی نظری جدیدی که بتواند به ابهامات خاصی درباره وضعیت و موضوع تاریخی پاسخ گوید، نه تنها به خودی خود مطلوب، بلکه برای فهم مستندات بصری و نوشتاری نیز لازم است؛ چنین الگویی پیچیدگی تعاملات را عمیق تر از توضیحات سنتی نشان میدهد که فقط انتقال منفعلانه کالاها در زمینه تجارت ابریشم و غنائم جنگی را روایت می کردند.

مشایخ می‌گوید من در این‌جا شروع به تفکر درباره مسئله تعاملات بینا فرهنگی نه تنها در ارتباط با تجارت یا جنگ بلکه در رابطه با تبادل آرا و هویت‌ها کردم که این یعنی دو امپراتوری مزبور چگونه هویت انحصاری امپراتوری خود را ساخته و قدرت خود را نشان می‌دادند همچنین دریافتم که روابط این دو امپراتوری با خودانگاره داخلی شان در هم تنیده بود.

تعاملات دو امپراتوری یک فرهنگ پادشاهی بین‌المللی

برخلاف مطالعات گذشته که بر موارد مشابه منتسب به ورود منفعلانه خراج، غنیمت هدایا و کالای تجاری تمرکز کرده‌اند، این کتاب بر فرایندهای فرهنگی و فعالیت‌هایی تمرکز می‌کند که باعث تعامل و سهولت ارتباطات بین دو قلمرو می‌شد و در برگیرنده تبادلات دوستانه و نیز رقابت‌های مجادله‌آمیز و خصمانه بود. از خلال تعاملات دو امپراتوری یک فرهنگ پادشاهی بین‌المللی چندگانه پدید آمد و دو قلمرو آن را به شکلی خلاقانه طی فرایندی رقابت آمیز و در عین حال دو جانبه از تبادلات ستیزه‌گرانه سر و شکل می‌دادند فرمانروایان ساسانی و رومی با کالاهای فرهنگی و ایدئولوژیک طرف دیگر مواجه می‌شدند ادعاهای رقابت‌آمیز مطرح و نتایج این تبادلات را مشاهده می‌کردند و در نهایت در واکنش به این اظهارات بصری و آیینی خود را تغییر می‌دادند.

این پژوهش رویکردی را به تعاملات سلطنتی ساسانیان و رومی‌ها پیش رو می‌نهد که آثار بصری را در بستر سایر عناصر مبین پادشاهی ساسانیان و رومیان مانند آیین‌ها و نمودهای استدلالی، قدرت مد نظر قرار می‌دهد. چنین رویکردی همان قدر برای بررسی تعاملات دو قلمرو سودمند است که برای درک ساختار و ظاهر هر یک از آن دو به طور جداگانه بررسی شواهد بصری تعاملات بینا فرهنگی به عنوان عنصری گویا آن را در بستر وسیع‌تر شکل‌گیری هویت امپراتوری قرار می‌دهد که خود موجب آن تبادلات شده و انگیزه‌های این تعاملات بینا فرهنگی را در مرکز گفتمان ما قرار می‌دهد. مترجم گرچه واژگان نظری یکسانی را برای رومیان و ساسانیان به کار می‌برد این بدان معنا نیست که خود به خود برای همه اعمال هنری و آیینی ایشان جایگاه کاملاً برابری قائل است؛ برعکس به کار بردن واژگان مشترک ابزاری روش شناسانه است که بناست ناهمانندی‌ها و رویکردهای جدید بین دو قلمرو را به همان اندازه راه حل‌ها و مکالمات مشترک مورد تأکید و تفصیل قرار دهد و از آن آشکارتر تأثیر تعاملات بینا فرهنگی بر اعمال و آثار بصری آیینی و بومی آن دو قلمرو را مشخص کند.

ساسانیان از یک خاندان محلی تا رسیدن به یک قدرت شاهنشاهی 

مشایخ بحث را با برآمدن ساسانیان از یک خاندان محلی تا رسیدن به یک قدرت شاهنشاهی عظیم آغاز می‌کند با توجه به درک خود رومیان از تاریخ و تفکر خود مبنی بر ارباب (مالک) برتر مدیترانه بودن به نوعی از اواسط داستان آغاز کرده امپراتور فیلیپ بیست سال پس از ایجاد شاهنشاهی ساسانی هزاره تأسیس شهر رم را جشن می‌گرفت با اینکه حد فاصل به قدرت رسیدن نخستین شاه ساسانی در سال ۲۴۴ م و مرگ آخرین‌شان در سال ۶۵۱ م. حدود زمانی منطقی‌ای برای پژوهش درباره ساسانیان به نظر می‌رسد این تاریخ‌ها تقسیم‌بندی زمانی تقریباً نامتعارفی را برای قلمرو روم مطرح می‌کند. بسیاری در مواجهه با تغییرات گوناگون و عظیم فرهنگ روم مقهور این وسوسه شدند که با ابداع نام‌های جدید معمولاً بر سبیل اندرزدهی یا بیان تضاد به مرز بندی‌های مقاطع مختلف تاریخ روم مادیت ببخشند؛ مثلاً پرینکیپاته در برابر دومیناته یا رومی در برابر بیزانسی که مفهوم بومی تداوم فرهنگ رومیان را از چشم پنهان می‌کرد از طرف دیگر لفاظی‌های بی امان امپراتوری روم درباره تداوم و استمرار فرهنگش موفق به ارائه تصاویری ثابت و نامتغیر از اواخر امپراتوری روم شده است.

چهار سده مورد نظر این پژوهش شاهد تغییرات عمده‌ای در هر دو قلمرو بوده است. رومیان و ساسانیان هر دو طی اواخر دوره خود تغییراتی را در مرکز ثقل فرهنگی شان تجربه کردند روم ولایات غربی خود را از دست داد و هم زمان قسطنطنیه تأسیس شد و تیسفون پایتخت بین‌النهرینی ساسانیان نیز بالاخره پایتخت نمادین و موطن ساسانیان یعنی پارس را تحت الشعاع قرار داد. هر دو امپراتوری شاهد مرکزیت یافتن روزافزونی بودند که به قیمت از دست رفتن پایگاهای قدرت‌های محلی شان تمام می‌شد و دو فرمانروای هم عصر در ساله ششم، میلادی یعنی ژوستینیان یکم و خسرو یکم مسئول تشدید این موضوع و حرکت به سوی استبداد در قلمروهای خود بودند همین طور که فرهنگ رومیان و ساسانیان بیش از پیش بر دربار و پادشاه متمرکز می‌شد، عرصه رقابت دو قدرت نیز وسعت می‌یافت بسیار فراتر از سرزمین‌های مرزی آنان می‌رفت و تا اوراسیا را در برمی‌گرفت؛ دسیسه‌های سیاسی دو قدرت علیه یکدیگر تا فاصله‌های دور آسیای مرکزی اتیوپی و اقیانوس هند نیز کشیده شد. بافت جمعیتی دو قلمرو نیز تغییر چشمگیری کرد. تهاجمات مردمان کوچ نشین و تبعیدهای زمان جنگ ساختار مذهبی و قومی ایالات و شهرها را دگرگون کرد.

تاکید پادشاه ساسانی بر آرمان‌های مشترک امپراتوری‌های ایران و روم

 ساسانیان وضعیت موجود را به هم زدند

در همان حال که این وضع تأثیر بسیار عمیق‌تری بر امپراتوری روم می‌نهاد مسیحیت به عنوان نیرویی سیاسی و جمعیتی در هر دو امپراتوری ظاهر شد. جنگ علنی که در مقاطعی با مذاکراتی در میدان جنگ همراه می‌شد. نقطه عطف آغازین این هفت دهه هم زیستی بود در این دوره از دشمنی علنی دو امپراتوری یکدیگر را به چشم «دیگری» نامتمدن (بربر) می‌دیدند. پس از آنکه دیوکلتیان امپراتوری روم را دوباره سر پا کرد نوعی توازن نظامی به نوبه خود باعث ظهور روابط برادرانه‌تری بین دو قلمرو و ایجاد دیپلماسی پیچیده‌ای شد. روابط برادرانه فرمانروایان که تازه شکل گرفته بود حتی دشمنی‌های سده چهارم بین شاپور دوم و کنستانتین دوم و ژولیان را نیز تاب آورد طی سده پنجم و اوایل سده ششم پیوندهای خانوادگی نمادین که بعدها به روابط ملموس‌تری منجر شد دربارها را حتی بیشتر به هم نزدیک کرد. این نوع روابط، تا عصر خسرو اول و ژوستینیان، یکم بخش مرسومی از جریانات حکومتی شده بود و حتی می‌شد آن را در قالب فرمانی آسمانی و باستانی به شمار آورد. برخوردهای تعیین کننده نهایی که در سده هفتم داخل و بین دو قدرت پیش آمد هر دو قدرت وسطی در اروپا فراهم کرد. را خیلی تغییر داد و از بسیاری جهات مهم زمینه را برای ظهور اسلام و قرون وسطی در اروپا فراهم کرد.

شاید نقاط آغاز آسان‌تری برای تجزیه تحلیل هنر و آداب امپراتوری روم قبل و بعد از آغاز هم زیستی دو امپراتوری وجود داشته باشد ولی این تفسیر خام در آشکار کردن تاریخ روم بخشی از مشکلی است که سعی شده در این کتاب عنوان شود ساسانیان وضعیت موجود را به هم زدند و به عنوان یک نیروی خارجی مهم‌تر پا به عرصه گذاشتند و باعث تغییر در فرهنگ روم شدند. در این پژوهش برخلاف بسیاری تلاش‌ها در جهت تقسیم‌بندی تاریخ روم به دوره‌های مختلف، بازه زمانی‌ای مطرح نمی‌شود مگر زمانی که در طی آن رومیان و ساسانیان هم زیستی داشته بودند نقطه پایانی این پژوهش شامل تقسیم‌بندی روشن‌تری است با مرگ آخرین شاهنشاه ساسانی، ظهور اسلام امپراتوری ساسانیان را ساقط کرد و ترکیب جغرافیایی و جمعیتی روم را شدیداً تغییر داد. هر دوی این فرهنگ‌ها از ادامه راه سابقشان باز ایستادند گرچه سنن پادشاهی آنان و تعاملات بینا فرهنگی ایشان نزد جانشینان بت شکن و اسلامی شان به زندگی ادامه داد.

کتاب «دو چشمِ زمین؛ هنر و آیین پادشاهی بین روم و ایران ساسانی» نوشته متیو فیلیپ کانه‌پا با ترجمه هایده مشایخ در ۶۲۴ و قیمت ۷۵۰ هزار تومان از سوی نشر حکمت سینا منتشر شده است.

۲۵۹

کد خبر 2083373

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرامرزبصیری IR ۰۰:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۰۸
    0 1
    فقط دین مبین وانسان دوست اسلام والسلام