کردی ای عطار بر عالم نثار
نافه مشک هر زمانی صدهزار
از تو پر عطر است آفاق جهان
وز تو در شورند عشاق جهان
ادبیات عارفانه، همواره با رازوارگی قرین و همراه بوده است. درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین شعر و نثر ادب عرفانی که با نمادها، تمثیلها و سمبلهای خاص عجین شده، هیچگاه به سادگی ممکن نبوده است. هر زود آشنایی که در میدان جاذبه این نوع ادبیات قرار میگرفته، مدتها در چند و چون کشف راز و رمز آن غور و فحص داشته است تا به فراخور حال، واقف به بخشی از اسرار شود. شروح متفاوت و متنوع بر آثار عرفانی بزرگ، وجود فرهنگهای مختلف، تفسیر ترکیبات و کنایات و تداوم بحث و محاجه صاحبنظران پیرامون چگونگی درک سخنان عرفا به دلیل همین پیچیدگی نهفته در این نوع ادب عرفانی است. میزان و نحوه رازآلودگی آثار عرفا البته متفاوت است. در نگاهی کلی به آثار ارکان ادب عارفانه سنایی، عطار نیشابوری، حافظ و مولوی، زبان عطار سادهتر مینماید اما در برخی نمونهها این سادگی - که در وهله نخست در آثار عطار به چشم میآید - در بررسی عمیقتر، شولایی از ابهام و سؤال در ذهن آدمی پدید میآورد که گاه بیتی از آن محتاج بحثها و گفتوگوهای بسیار میشود.
در بسیاری از حکایات و روایات، عطار از زبان دیوانگان مقابله و مجاهده میکند و ظالمان و زورگویان را به سخره و ریشخند میگیرد.
«ناگهی بهلول را خشکی بخاست
رفت پیش شاه و از وی دنبه خواست
آزمایش کرد آن شاهش مگر
تا شناسد هیچ با از یکدیگر
گفت شلغم پاره باید کرد خرد
پاره کرد آن خادمیش و پیش برد
اندکی چون نان و آن شلغم بخورد
بر زمین افکند و لختی غم بخورد
شاه را گفتی که تا گشتی تو شاه
چربی از دنبه برفت این جایگاه
بیحلاوت شد طعام از قهر تو
می بباید شد برون از شهر تو»
افزون بر اين، زهد و عزلت مشهود در آثار عطار كه مدام دعوت به فرارفتن از خويش است و به خدا خواندن و جز او نينديشيدن، به مبارزهاي جدي مانند است كه ظلم و تعدي را برنميتابد و با گوشهگيري صوفيانه به شدت ناسازگار است:
«گه پيشرو نبرد ميبايد بود
گه پيرو اهل درد ميبايد بود
اين قصه به سرسري به سر مينشنود
كاري است عظيم، مرد ميبايد بود»
عطار توانسته است ميان فرديت صوفيانه و تعهد اجتماعي الفتي عميق ايجاد كند و اين نكته، احتمال هرگونه تكبعدي نگري را نفي ميكند.
جهانفكري عطار چنان وسيع و پردامنه است كه لفظ و وزن در برابر عمق مفاهيم و سخنان حكيمانه او بيتاب و كممايه مينمايد. او آنگاه كه درباره ناپايداري دنيا سخن ميگويد بيش و پيش از همه به «شعور» واقف است، نه شعر و شاعري.
در حقيقت مركز توجه عطار، انسان و جهان و خداوند است و تمام دغدغه او تبيين ارتباط اين سه و ارائه تصويري روشن از اين مقولات است. در نظر عطار شعر و شاعري «فرع» و «ظرف» است و آنچه اصل و اساس است، انسان است و نوع نگاه او به جهان و خداوند.
كتاب «درياي جان» اثر هلموت ريتر از جمله آثار برجسته است كه ميكوشد برگي از جهان مستور انديشه عطار برگيرد. اين كتاب كه بيش از شصت سال پيش نوشته شده، همزمان با برگزاري كنگره جهاني عطار نيشابوري در سال 1373 به پيشنهاد اينجانب و ترجمه مرحوم زرياب خويي و مرحوم بايبردي ترجمه و منتشر شد.
محمود اسعدی - به مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری
کد خبر 208721
نظر شما