به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، عبدالله صلواتی استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی درباره ظرافت کارهای دکتر حائری یزدی مینویسد: سخن گفتن دربارة فیلسوفان معاصر به نوعی روشن نگه داشتن فلسفه است. اگر فلسفه را سخن وجود بدانیم این سخن گفتن ضرورت بیشتری پیدا میکند. فیلسوفان معاصر سرنخل فلسفه اند و با یادشان، فلسفه جاری است و با غفلت از آنها، فلسفه را در معرض تهدید و خطر قرار م یدهیم.

طلیعة آشناییام با آثار مرحوم حائری یزدی به حدود سی سال پیش برمیگردد؛ زمانی که مطالعات فلسفی را آغاز کرده بودم. برای حل مشکلات و پیچیدگیهای فلسفی به کتاب علم کلی ایشان مراجعه میکردم و با دست پر برمیگشتم؛ علم کلی کتابی کوچک است اما پرمغز. نکته سنجیها و دقت نظرهای فلسفی استاد حائری برایم درخور توجه بود. بعدها با دیگر آثار فلسفی ایشان آشنا شدم و بیشتر به ظرافت و عمق کار ایشان پی بردم.
کاوشهای عقل نظری، کاوشهای عقل عملی و هرم هستی و دیگر آثار فلسفی ایشان، حاوی تأملات فلسفی و نظریهپردازیهای حکیمانه مرحوم حائری است و فارغ از مطالب و مضامین آموزنده، به نوعی الگویی برای اندیشهورزی فلسفی است. کتاب سفر نفس استاد حائری که به کوشش آقای نصری به علاقمندان حوزة فلسفه عرضه شد ضمن سیر در تأملات صدرایی، ما را به دنیای فلسفی حائری رهنمون می کند؛ دنیایی که مشحون است از فهم نیکو، شکار فلسفی، تحلیلهای ناب، بررسیهای تطبیقی اصیل، نقادیهای متین و اشراف به مسائل. به تعبیر آقای دکتر نصری: «طرح دقیق مسائل، شیوة منطقی بحث، نکتهیابیهای عمیق، قوت استدلال، تحلیل اندیشههای فیلسوفان و لوازم سخن آنها، داوری میان آرای متفکران، و نقد برخی از دیدگاهها» طیفی از ویژگیهای کتاب سفر نفس است (حائری یزدی، ۱۳۸۰، ص ۱۰ پیشگفتار).
یکی از برجستگیهای آثار این فیلسوف معاصر، بررسیهای تطبیقی است. با توجه به تسلط ایشان بر میراث فلسفی ما و از سویی دیگر، با نظر به آشنایی مثالزدنی ایشان با فلسفة غرب، در آثار ایشان شاهد دیالوگ درخور توجهی میان شرق و غرب هستیم. این را هم باید افزود که مواجهه او با تفکر غرب، رویارویی منفعلانه یا تزئینی نبوده، بلکه رویارویی نقادانه و از سر فهم حقیقت بود.
گفتنی است بررسی تطبیقی این استاد فلسفه را نباید به بازی پیدا کردن وجوه تفاوت و تشابه فروکاست؛ در بررسی تطبقی استاد حائری، ردپای دیالوگ اصیل، متوازن، دقیق و متین قابل رصد است. یافتن امکانات جدید و خوانش بین سطور و راهیابی به پشت صحنههای اندیشه و فیلسوف از مواردی هستند که در این بررسیهای تطبیقی استاد قابل ردیابی است.
تقریرهای این استاد فلسفه، بسیار متین، منطقی، دلنشین و عمیق است اما در عین حال روان و قابل فهم. به این تقریر در کتاب سفر نفس ایشان توجه کنید: «نمیتوان گفت انسان ترکیبی از روح و بدن است. بدن و روح، شی واحد هستند. اصلاً بدن شما یعنی روح. همین ناخن شما روح است. نه اینکه روح چیزی باشد که پشت آن پنهان باشد. آن گونه که دکارت میگوید… ما یک شی داریم که انسان است و روح و جسم آن یکی است. در دست و چشم و ذائقه و لامسه و متخیله و سایر اعضا روح وجود دارد… روح در مرتبة جسم، جسم است؛ در مرتبة ناخ، ناخن است… خلاصه نفس ابداعی نیست. به هیچ وجه نفس از عالم بالا نزول پیدا نمیکند. نفس در طبیعت حادث میشود و حدوث آن هم بر اثر حرکت استکمالی است» (حائری یزدی، ۱۳۸۰، ص ۱۳۹). همین تقریر کوتاه بسیاری از بدفهمیهای موجود در مسألة ارتباط نفس و بدن را برطرف میکند.
یکی از کارهای برجستة این فیلسوف معاصر نقادی آرای فیلسوفان غربی و فیلسوفان مسلمان است. به عنوان مثال او در فقرة نقش عقل عملی در ادراک و عمل، بر این باور است اینکه عقل عملی را عامل اجرای رفتارهای اخلاقی همانند راستگویی بدانیم اشتباهی بزرگ است. زیرا عقل از آن جهت که عقل است چه عقل نظری باشد چه عقل عملی، عامل فعل و تحرک نیست (حائری، ۱۳۸۴، ص ۲۲۹). او عمل را کار قوای عملی میداند و عملی خواندن عقل عملی را به نوعی یک اعتبار میداند زمانی که عمل محقق شد همان عقل نظری، عقل عملی نامیده میشود و به تعبیری، تأثیرپذیری قوای عملی یا اجرایی از عقل نظری موجب شده است که شناخت نظری با «عقل عملی» یاد شود. به دیگر سخن، مرحوم حائری یزدی بر این باور است: یک عقل بیشتر نداریم و آن عقل نظری است و از سوی دیگر دو گونه هستی داریم: هستیهای غیر اخلاقی که اختیار وجودشان در دست ما نیست و هستیهای اخلاقی که وجود و عدمشان در اراده و قدرت ماست؛ بنابراین تمام جریان شناخت کلی و جزئی و نیز شناخت هستیهای اخلاقی و غیر اخلاقی تا منتهی به عمل نشده، استنباط و دریافت همان یک عقل یعنی عقل نظری است و در حیطه آن است و تنها تحرک و جهش به سمت عمل است که سبب میشود این قوه، عقل عملی نامیده شود (رک: حائری یزدی، ۱۳۸۴، ص ۲۲۲ و ۲۲۷ - ۲۲۸) فارغ از اینکه با این تحلیل موافق باشیم یا مخالف، این تحلیل از نوآوریهای استاد حائری است.
در بسیاری از مسائل فلسفی، سعی میکند راه و تحلیل جدیدی ارائه دهد. به عنوان نمونه اگر به کتاب کاوشهای عقل عملی مراجعه کنیم یا در حال گزارش دقیق و سنجیده از فیلسوفان غرب و شرق است یا در حال واسازی مطالب و یافتن راهی نو برای حل مسائل و تقریر آنها با استمداد از سنت فلسفی و کلامی ما و منطق جدید.
عشق استاد حائری به فلسفة اسلامی و علاقة او به آگاهی بر ریشههای فلسفة غرب در خور توجه است. او با وجود آنکه استاد مسلم در فلسفة اسلامی بود زمانی که به عنوان مأمور آیت الله بروجردی به واشنگتن رفت، فلسفة غرب را از همان دورة کارشناسی آغاز کرد و تا اخذ دکتری ادامه داد. او در کنار این علاقه، دلشورة دیگری هم داشت و آن دلشورة ذهن جوانان بود.: «آنوقت هم که آمدم به عنوان مأموریت از طرف مرحوم آقای بروجردی آمدم. بله، به عنوان مأمور فوقالعادۀ ایشان آمدم. و آنوقت بعد وقتی که آمدم اینجا احساس کردم که واقعاً برای فردی که میخواهد که درست تحقیق از علوم اسلامی بکند فقط نبایستی که بسنده کند به علوم اسلامی و همان چارچوب متدهای اسلامی سنتی. برای اینکه آن متدهای سنتی هر چند هم که خوب بود. امّا اینکه بالاخره جوانهای ما به طور کلّی جوانهای اسلامی نه تنها متعلق به کشور ایران بلکه به سایر کشورهای دیگر اینها میآیند به آمریکا و اروپا و بالاخره ذهنشان به یک سلسله مسائل دیگری برخورد میکند و یک سلسله سؤالاتی در ذهنشان جایگزین میشود و اینها بایستی که بالاخره مورد تحلیل و تجزیه واقع بشود. خلاصه باید یک نفر دانشمند امروزی مجهز باشد به تمام جهازات و به زبانهای مختلف.» (مصاحبه ضیاءصدقی با مرحوم حائری، ۸/۱۱/۱۳۶۸).
منابع
حائری یزدی، مهدی (۱۳۸۴)، کاوشهای عقل عملی، ویرایش مسعود علیا، تهران، مؤسسة پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
حائری یزدی، مهدی (۱۳۸۴)، سفر نفس: تقریرات استاد دکتر مهدی حائری یزدی، به کوشش عبدالله نصری، تهران، نقش جهان.
مصاحبه ضیاءصدقی با مرحوم حائری
https://iranhistory.net/haeri-yazdi0/
نظر شما