به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،در سپهر فرهنگ اسلامی و ایرانی، همواره زن و مادر، نقشی فراتر از نقشهای معمول در ساختار خانواده ایفا کرده است. او نه صرفاً عضوی از خانه، که روح زنده و جاری آن بهشمار میرود. حضوری که علاوه بر مدیریت امور، در تولید و انتقال عاطفه، آرامش و نشاط، اثرگذار است.
بنا بر روایت شبستان، رقیه بابائی، کارشناس حوزه دین، در تحلیل جایگاه مادر در ساختار نشاط خانوادگی، از «زن» بهعنوان قلب تپنده خانواده یاد میکند؛ عنصری که کیفیت حضورش میتواند مرز میان رکود و رشد عاطفی اعضای خانه را ترسیم کند. بهگفته او، «مادر شاد، فرزندان شاد تربیت میکند»؛ شعاری که در عین سادگی، پشتوانهای از حقیقت تربیتی و روانشناختی دارد.
مدیریت عاطفی؛ نخستین حلقه در زنجیره نشاط خانوادگی
زن و مادر، بهواسطهی سرشت لطیف و مهرآلود خود، نقش مهمی در شکلدهی به اقلیم عاطفی خانه دارد. بابائی بر این باور است که محبت، همدلی و توجه به نیازهای روحی فرزندان و همسر، نخستین گام در ایجاد محیطی سرشار از آرامش و شادی است.
با این حال، او هشدار میدهد: «همیشه از مادران انتظار مهر و گذشت میرود، اما نباید فراموش کرد که مادر نیز انسانی است که خستگی و اندوه را تجربه میکند. اگرچه سرچشمه حیات و محبت است، اما خود نیز نیازمند مراقبت، همدلی و بازسازی روحی است.»
زن؛ میانجیگر همدلی و همبستگی
به گفته بابائی در بسیاری از خانوادهها، زن نقش واسطهای میان اعضا ایفا میکند؛ میانجیگری که با مدیریت تعارضات، تعدیل تنشها و ارتقاء سطح گفتوگو، فضای عاطفی خانه را از تلاطم میرهاند. در سایه چنین مدیریت نرمی، روابط میان همسران و فرزندان به همبستگی و انسجام بدل میشود و خانواده به مأمن عاطفی تبدیل میگردد، نه میدان نزاع.
ایجاد فضاهای شاد، سازماندهی مناسبتهای خانوادگی، دعوت به گفتوگوهای صمیمی و طراحی لحظات خوشایند، از جمله ابزارهای زن برای دمیدن روح زندگی به فضای خانه است. بهزعم کارشناسان، این شادیهای کوچک اما تکرارشونده، نقشی بلندمدت در تقویت احساس تعلق اعضای خانواده دارند و به شکلگیری خاطرات مشترک و هویت خانوادگی میانجامند.
الگوی تربیتی؛ بازتاب مادر در آیینه فرزندان
فرزندان، در فرآیند رشد خود، ناخودآگاه به سمت الگوبرداری از رفتارهای مادر سوق مییابند. زنِ مثبتاندیش، مقاوم و باطراوت، میتواند نسلی پرورش دهد که در مواجهه با چالشها، نگاه امیدوار و پویایی داشته باشد. فرزندانی که با لبخند بزرگ میشوند، خشم و اندوه را بهتر مدیریت میکنند و اعتماد به نفس بیشتری دارند.
پیوند عاطفه با معنویت؛ راهکاری برای آرامش درون
زن، مدیریتگر دنیای محسوسات و متولی سلامت روح نیز هست. بهگفته بابائی، انس با مفاهیم معنوی نظیر دعا، قرآنخوانی و تشویق به ارتباط با خداوند، میتواند نشاطی پایدار و درونی ایجاد کند. این نوع از نشاط، ریشه در آرامش روحی دارد و پایداری آن در مواجهه با ناملایمات زندگی بیشتر است.
در روزگار پرهیاهو و فشارهای روزمره، معنویت نقشی تعیینکننده در تعادل روانی خانوادهها ایفا میکند. به اذعان این کارشناس حوزه دین، زن و مادر، با ترویج فرهنگ دعا، قرآنخوانی و تقویت پیوند اعضای خانواده با مبانی دینی، فضای خانه را از درون روشن میکند. اینگونه، نشاطی آرام اما ماندگار در دل فرزندان و همسر شکل میگیرد؛ نشاطی که ریشهدار در آرامش روحی و امید به آینده است.
به اعتقاد او فرزندانی که در فضایی آکنده از گوش شنوا، درک متقابل و احترام به احساسات رشد میکنند، در مسیر بلوغ روانی و اجتماعی نیز با اعتماد بهنفس و انعطافپذیری بیشتری گام برمیدارند. مادر، بهواسطه درک عمیق از حالات فرزندان، قادر است بستری برای دلبستگی ایمن و گفتوگوهای صمیمانه فراهم آورد. نتیجه آن، فرزندانی شاد، با مهارتهای ارتباطی بالا و آمادگی بیشتر برای ورود به جامعه است.
پیوند زن و همسر؛ بازوی عاطفی در برابر مشکلات
یکی از کارکردهای کمتر مورد توجه اما حیاتی زن در ساختار خانواده، نقش او در تقویت روحیه همسر است. آنطور که بابائی میگوید زن، با مهربانی، همراهی و فضاسازی آرام در خانه، به پشتوانهای روانی برای مرد تبدیل میشود؛ پشتوانهای که اثر مستقیم در کاهش فشارهای بیرونی و افزایش تمرکز و کارآمدی مرد در محیط اجتماعی دارد.
اما همانطور که کارشناسان حوزه خانواده تأکید میکنند، این چرخه تنها در صورتی تداوم مییابد که مرد نیز سهم خود را در انتقال محبت ایفا کند. بیمهری یا بیتوجهی مردان به نیازهای عاطفی زنان، یکی از عوامل سردی و گسست روابط درون خانوادگی در سالهای اخیر است.
برنامهریزی برای شادیهای کوچک اما پایدار
به اذعان او مادر، با طراحی و اجرای برنامههایی همچون سفرهای کوتاه، دورهمیهای خانوادگی، بازیهای دستهجمعی و توجه به مناسبتها، میتواند شادی را به سطوح عملی و ملموس زندگی خانوادگی وارد کند. این اقدام، خنثیکننده یکنواختیها و روزمرگیهایی است که آرام آرام انگیزه زیستن را از اعضای خانواده میرباید.
ترویج فرهنگ محبت و قدردانی؛ فضیلت فراموششده
در خانهای که مادر، فرهنگ «تشکر» و «قدردانی» را آموزش میدهد و خود نیز در این زمینه الگوست، روابط بهمراتب گرمتر، سالمتر و ماندگارتر میشوند. بابائی عنوان می کند اما این ارزش نیز زمانی به بالندگی میرسد که پدر خانواده نیز، با احترام و تکریم همسر، این فضای اخلاقی را تقویت کند. همدلی، همیاری و زبان محبت، سه عنصر کلیدی در احیای خانوادههای گرفتار سکوتهای فرساینده است.
زن، محور خانواده در اندیشه اسلامی
در نگاه اسلام، زن محور و مدار خانواده است و آموزههای دینی، زن را قلب خانه میداند؛ عنصری که میتواند با هوشمندی عاطفی، تدبیر رفتاری و معنویت درونی، خانوادهای سالم، شاد و مؤمن بسازد؛ خانوادهای که خود الگوی تربیت، سلامت اجتماعی و حتی رشد جامعه است.
مادرانی که علاوه بر ایفای نقش مادری، بهدرستی از جایگاه خود آگاهاند و توانمندیشان در مدیریت خانه را با دانش و معنویت درمیآمیزند، در حقیقت جامعهای متعادل و پویا میسازند.
اگر خانوادهها در پی ساختن فضایی گرم، معنادار و ماندگارند، باید نقش زن را با احترام، مشارکت و همراهی بازتعریف و بازسازی کنند.
نظر شما