گروه اندیشه: دکتر علی ساعی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس دانشکده علوم انسانی، دار فانی را وداع گفت. مراسم تشییع و وداع با پیکر دکتر علی ساعی عضو هیأت علمی دانشکده علوم انسانی امروز سه شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۰ در دانشگاه برگزار شد. مطلب زیر نوشته دکتر آرمان ذاکری در باره صفات و روحیات بلند این استاد درگذشته است که در سایت انجمن جامعه شناسی ایران منتشر شده. این یادداشت از نظرتان می گذرد:
رسم است وقتی کسی از دنیا میرود کسانی به خوبیهای او شهادت دهند. میگویند خداوند این شهادتها را میشنود و آنها را سبب آمرزش و آرامش فرد درگذشته قرار میدهد. دکتر علی ساعی استاد، دوست و همکار من بود. مهمتر از همه آنکه در مقام بزرگتر، حق بزرگتری بر من تمام کرد. بر خلاف خیلیها که نکردند. همیشه برای او دردسر بودم و هرگز نتوانستم آنگونه که شایستة انسانیت و رنجهایش بود قدمی هرچند کوچک برایش بردارم. او برای من مصداق هدایای بیبازگشت بود. هرگز نتوانستم ذرهای از زحماتش را جبران کنم. امیدوارم این نوشته در شرایط استیصال سوگ او، مایة آمرزش و آرامشش شود.
برای همسر صبور و داغدارش، سرکار خانم نسرین وردیزاده نیز آرزوی صبر و آرامش میکنم.دکتر علی ساعی را از سال ۱۳۹۳ شناختم. همزمان با آغاز دورة دانشجویی در مقطع دکتری دانشگاه تربیتمدرس. شهادت میدهم در همة این سالها از حقوق قانونی دانشجو و استاد بیتوجه به گرایش سیاسیشان دفاع میکرد. مثالهای زیادی در خاطرم هست: دانشجویی که به دلیل ندادن تعهد ثبت نامش نمیکردند، دانشجوی دیگری که به رغم قبولی در مقطع دکترا، رتبهاش اعلام نشد و محروم از تحصیل شد. دانشجویی که نمرة ثبتشدهاش را از پروفایل استاد حذف کرده بودند، اساتیدی که به دلایل غیرعلمی در معرض اخراج از دانشگاه قرار گرفته بودند، داوطلب جذب هیئت علمیای که به دلیل اعمال سلیقة سیاسی در معرض حذف قرار داشت ... دکتر ساعی برای احقاق حقوق همة آنها تا جایی که توان داشت جنگید. به رغم بیماری سخت سالهای آخر عمرش. به رغم همة توصیههای مشفقانهای که دعوتش میکردند به رهاکردن و آرامش را انتخاب کردن. بهرغم همة مصائب شخصی دهة آخر عمرش، از دست دادن فرزند و درگیری با بیماری، دکتر ساعی لحظهای در فعالیت در جهت خیر عمومی نه کند شد نه متوقف.
دکتر ساعی مرد دفاع از قانون و سنتهای علمی بود. وقتی چیزی را قانونی میدانست با نزدیکترین دوستان و شاگردانش بر سر عبور از قانون مماشات نمیکرد. میایستاد تا قانونمندی و سنتهای علمی تثبیت شود. گاه در حیطة علم بر دانشجویانش سخت میگرفت، اما هیچکس را در این سالها ندیدم که در مهربانی و درستکاری و دلسوزی دکتر ساعی تردیدی روا داشته باشد، خواه با آراء او موافق بوده باشد یا مخالف. مسائل و مشکلات زندگی دانشجویان برایش اهمیت داشت. فراتر از یک استاد تا جایی که میتوانست سعی میکرد پناهگاه دانشجویان باشد و مسائل آنان را حل کند.
سالهای زیادی از عمرش را جبهههای جنگ ایران و عراق گذرانده بود، جانش را کف دستش گذاشته بود و از این عملیات به آن عملیات، در دفاع از مردمانش جنگیده بود. در همة سالهایی که او را شناختم به ندرت شنیدم چیزی از سوابقش در جنگ بگوید، تا همین اواخر نمیدانستم از جنگ، ترکش در بدنش به یادگار دارد، فقط میدانستم که نه خودش و نه فرزندان و خانوادهاش هرگز از هیچ امتیازی استفاده نکردند.
پس از جنگ دکتر ساعی تحصیلاتش را ادامه داد. در مقام استاد دانشگاه مسئلة اصلی او «فرآیندهای دموکراتیزاسیون» بود. نه فقط در عالم نظر که در عالم عمل، همواره برای گذار کشور از دورة دموکراتیزاسیون و وارد شدن به دورة تثبیت دموکراسی کوشید. همچنان که دانشگاه را نهادی دموکراتیک میخواست و برای نهادینه شدن رویههای دموکراتیک در دانشگاه نیز تلاش بسیاری کرد. از تلاش برای تأسیس و تثبیت نهادهای مدنی در دانشگاه تا جنگیدن برای تثبیت رویههای دموکراتیک در انتخاب مسئولین دانشگاه.
پس پشت چهرة سختگیر و قانونگرایش، مردی بود بسیار عاطفی و مهربان. وسعت مشرب داشت. در دو مقطع او را بسیار آزردند. کسانی که «تداول ایام» را از یاد بردند و کوتاهی عمر و نزدیکی پایان را در طاق نسیان نهادند. پس از وقایع سال ۱۳۸۸ و پس از سال ۱۴۰۰ و به ویژه ۱۴۰۱. مورد هجمههای بسیار قرار گرفت. با چنگ و دندان پای دفاع از گروه جامعهشناسی ایستاد. جایی که آن را «خانة دوم» خودش میدانست. با اینهمه ندیدم هرگز در مورد فردی انصاف را از دست بدهد یا کینهای به دل بگیرد. صاف بود و زلال. همیشه میگفت اینجا یعنی ایران و دانشگاه خانة ماست. راهی نداریم جز اینکه همدیگر را متقاعد کنیم.
امروز کسانی که او را آزردند میتوانند آسوده باشند که روح مهربان و بخشندة دکتر ساعی از آنها کینهای به دل ندارد و آنها را بخشیده است. در جامعهای که خشم و نفرت در آن انباشته شده و گهگاه از اینسو و آنسو زبانه میکشد و بر سر این و آن فرد یا گروه آوار میشود، مشی دکتر ساعی یک ضرورت است. همچنان که پرداختن به مسئلة اصلی علمی او یعنی دموکراسی. جامعة ایران به بخشش و دموکراسی نیاز دارد.
216216
نظر شما