به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ از میانه دهه ۱۳۵۰، در چارچوب همکاریهای نظامی ایران با متحدان غربی بهویژه ایالات متحده و اسرائیل، حکومت پهلوی تعدادی از نیروهای نظامی خود را به عنوان «گردان صلح» به منطقهی جولان در مرز سوریه و اسرائیل اعزام کرد. این نیروها ذیل پوشش «نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل» (UNDOF) فعالیت میکردند، اما عملا بخشی از سیاست منطقهای ایران برای تحکیم روابط امنیتی با اسرائیل و توازنسازی در برابر نفوذ شوروی در خاورمیانه محسوب میشدند.
با توجه به حساسیت بالای این مأموریتها، بهویژه در بستر حضور در اسرائیل و تماس مستقیم با نظامیان و غیرنظامیان آن کشور، نظارت اطلاعاتی شدیدی از سوی سازمانهای امنیتی ایران - از جمله رکن دوم ارتش (ضد اطلاعات) - اعمال میشد.
این سند رسمی نظامی که از سوی فرمانده ضد اطلاعات ستاد بزرگ ارتشتاران در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۵۵ صادر شده، به عنوان منبعی کمنظیر برای فهم نوع نگاه امنیتی و نگرش دستگاه نظامی ایران پهلوی به روابط نیروهای اعزامی به مأموریتهای خارجی است. این سند بهویژه از منظر تاریخ اجتماعی و امنیتی سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی دوم ارزشمند است و لایههایی از ذهنیت نهادهای اطلاعاتی ارتش در قبال تماسهای فردی با شهروندان اسرائیلی را آشکار میکند.
در بند اول سند، از زنی اسرائیلی به نام «اقدس راخل» یاد شده که «بیش از حد محبت» نسبت به بیماران ایرانی در بیمارستان زفات دارد و تلاش دارد با آنها رابطه شخصی برقرار کند. استفاده از تعابیری مانند «اصرار دارد» و «دعوت به منزل» حاکی از نگرانی دستگاه ضد اطلاعات از احتمال نفوذ یا سوءاستفاده اطلاعاتی از طریق ایجاد رابطه عاطفی یا شخصی با نیروهای آسیبپذیر یعنی بیماران است.
در بند دوم، به مردی اسرائیلی به نام «مستر هانس» اشاره میشود که به عنوان «رابط» بین گردان ایرانی و بیمارستان فعالیت دارد، اما متهم به نگهداری آلبومی از عکسهای پرسنل و میزبانی خصوصی از آنان در منزلش است. اینگونه فعالیتها، از دید فرمانده ضداطلاعات، مصداق ارتباطات غیرضروری و مشکوک است. درنتیجه، دستور اکید صادر میشود که هرگونه رابطه شخصی با این دو فرد ـ بهویژه با زن اسرائیلی ـ باید قطع شود و دادن عکس به «هانس» ممنوع گردد.
این سند نه فقط گزارش یک نگرانی عملیاتی ساده، بلکه نشانهای از شکاف میان سیاست رسمی اتحاد با اسرائیل و دغدغههای امنیتی در سطح میدانی است و مبین این است که اگرچه حضور نظامی ایران در جولان در هماهنگی با سیاستهای اسرائیل انجام میشد، با این وجود سطحی از بیاعتمادی و سوءظن امنیتی نسبت به طرف اسرائیلی وجود داشت. این سند یکی از معدود شواهد رسمی است که نشان میدهد نهادهای نظامی ایران در سالهای آخر سلطنت پهلوی، نسبت به خطر نفوذ اطلاعاتی حتی از سوی متحدانی چون اسرائیل، هشیار بودهاند. بنابراین ارتش شاهنشاهی، با وجود ظاهر مدرن، شدیداً نگران کنترل رفتار فردی نیروهای خود در محیطهای خارج از کشور بود. بهویژه تماس با زنان و مهمانیهای خصوصی ـ حتی در شرایط درمانی ـ تحت نظارت و حساسیت امنیتی شدید قرار میگرفت.
متن سند
ستاد بزرگ ارتشتاران
از: سب ۲-۳۱ د
به ف۲ ر
تاریخ ۱۶ / ۹ / ۲۵۳۵
موضوع: پرسنل اعزامی به جولان
به قرار اطلاع
۱- یک نفر زن اسرائیلی به نام اقدس راخل که خود را ایرانی معرفی نموده، نسبت به بیماران گردان ایرانی در بیمارستان زفات اسرائیل بیش از حد محبت مینماید و اصرار دارد که مایحتاج آنان را تهیه و در اختیار بگذارد. وی از بیماران مزبور دعوت میکند که به منزل او بروند و قبلا بعضی از پرسنل گردانهای قبلی به منزل وی رفت و آمد داشتهاند.
۲- یک نفر اسرائیلی به نام مستر هانس که رابط بین گردان ایرانی و بیمارستان زفات میباشد، به اقتضای شغل خود با پرسنل گردان ایرانی در جولان در تماس است و بعضا پرسنل مزبور را به منزل خود دعوت میکند که در آنجا دختر خواندهاش با یک دختر دیگر از پرسنل پذیرایی مینمایند. مشاهده شده است که نامبرده آلبومی حاوی عکس پرسنل گردان قبلی را در اختیار دارد.
دستور فرمایید از طریق قسمت ذیربط به فرماندهی گردان ایرانی در جولان ابلاغ نمایند که نسبت به قطع معاشرت پرسنل با خانم یادشده اقدام و به آنان ابلاغ شود که حق دادن عکس به آقای هانس را ندارند، ضمنا از تماسهایی که به سبب خدمت نیست، با وی خودداری نمایند.
فرمانده ضد اطلاعات، سرتیپ قاجار
۲۵۹
نظر شما