هادی معیری نژاد: جهانیان در حاشیه دومین گردهمایی معاونان گردشگری سراسر کشور در بوشهر در جمع خبرنگاران گفت: از 25 اسفند 90 تا 13 فرودین 91 شاهد رشد 48درصدی میزان ورود گردشگر خارجی به کشور در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته بودیم.
این آمار عجیب و غریب در حالی عنوان می شود که منتقدان معتقدند یا آمارها مشکل دارد و یا تعریف سازمان از گردشگر. اما از طرف دیگر زمزمه هایی مبنی بر جذب گردشگر چینی به گوش می رسد. این موضوع به عنوان خیز بلند در گردشگری کشور مطرح است.
دستیابی به 20 میلیون گردشگر خارجی، افقی است که سند چشم انداز 20 ساله ایران برای گردشگری تعریف کرده است هدفی که به اعتقاد متولیان صنعت گردشگری جمعیت کثیر چشم بادامی های چینی بخشی از آن را میتواند تأمین کند.
چشم بادامی های نوکیسه و وسوسه انگیز
چین به دلیل جمعیت فراوان و رشد اقتصادی بالا شاهد یک طبقه نوظهور نوکیسه است که از مخروبه های پنهان نظام بی طبقه آرمانی کمونیستی سر برآورده اند. کسانی که به مدد رویکرد چین به بازار آزاد و سیاست تولید انبوه به جایی رسیده اند که از له شدن در اتوبوسهای اسقاط پکن و شانگهای به سمت خرید گران ترین اتومبیلها و تجملات رفته اند. سفرهای گردشگری هم یکی از تفریحات جدید آنهاست.
سفر سالانه 70 میلیون گردشگر به کشورهای مختلف جهان رقمی وسوسهبرانگیز است برای اینکه کشورها خودشان را برای میزبانی این توریستهای نابلد با دیگر زبانها فراهم کنند.
بنابر برآوردهای سازمان تجارت جهانی، چین در سال 2020 به بزرگترین کشور توریستی جهان و چهارمین کشور از نظر سفرهای خارجی بدل می شود.
چینی ها به ایران می آیند؟
این درحالی است که زمزمه برنامهریزیها برای ورود توریست از چین به ایران سال گذشته توسط حامد دهقانان؛ معاون گردشگری وقت سازمان میراث فرهنگی مطرح شد؛ مهرماه سال گذشته او در مجمع اقتصادی اوراسیا پیشنهاد داد که سال 2012 به عنوان سال گردشگری ایران و چین معرفی شود که با استقبال هم مواجه شد.
البته پیشنهاد بدی هم نیست. حتی می تواند رویایی باشد؛ چینی های متمول که تعدادشان کم هم نیست، ایران را به عنوان یکی از مقاصد مسافرت و تفریح خود بشناسند.
لادن جعفری تهرانی؛ مدیرکل دفتر توسعه گردشگری، بازاریابی و تبلیغات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شناخت بازار گردشگری چین را مهمترین اقدام به منظور بهرهمندی بیشتر از بازار پررونق گردشگران چینی میداند و میگوید: به دلیل ویژگی خاص گردشگران چینی از جمله ندانستن زبان بینالمللی و وابستگی شدید به شیوههای فرهنگی و رفتاری بومی، شناخت سلایق، فرهنگ، آداب و رسوم مردمان این کشور بازار گردشگری چین در دستور کار قرار دارد.
همچنین حجتالاسلام محمد جواد ادبی، قائم مقام امور بین الملل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری از امضای سند همکاریهای متقابل ایران و چین در زمینه گردشگری میگوید.
جهانیان هم به برنامههایی که ایران برای جذب گردشگران چین در دست دارد، اشاره می کند و می گوید: در همین رابطه راهنمایان تور برای ارائه خدمات به گردشگران چینی آموزشهایی میبینند که زبان چینی از جمله آنهاست.
شکار توریست چینی، تدبیر می خواهد
در حالیکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ظاهراً عزمش را برای ورود گردشگر از چین جزم کرده است، اسدالله عباسی؛ رئیس فراکسیون گردشگری مجلس به فارس میگوید: چین کشور پر جمعیتی است و ظرفیت خوبی برای جذب توریست به ایران محسوب میشود اما باید با تدبیر، این کار انجام شود.
وی معتقد است که چین یک فرصت برای گردشگری کشور میتواند باشد: اما به شرط آنکه منفعلانه با آن مواجه نشویم یعنی بتوانیم به خوبی آنها را ترغیب کنیم تا ارز بیشتری را در این کشور صرف کنند و آنها راغب کنیم تا دوباره هم به این کشور سفر کنند. اگر ایران به خوبی بتواند از چینیها در کشورمان میزبانی کند علاوه بر گسترش صنعت توریسم، میتوانیم موجی از اسلامگرایی را نیز در آنها شاهد باشیم.
آیا چینی ها گردشگران خوبی اند؟
اما آیا چینی ها با توجه به همه این مزایا می توانند گردشگران خوبی برای کشور ما باشند؟ تجربه نشان داده است گردشگران برای سفر به یک منطقه فاکتورهای فراوانی را در نظر می گیرند که با توجه به بافت فرهنگی یک گردشگر می توان دریافت که آیا کشور ما پاسخگوی نیاز آنان هست یا نه
به عنوان مثال کشور ما ،اگر از جذابیتهای اکوتوریسم و گردشگری جنجالی و طبیعی مثل کویر نوردی و کوه نوردی و غیره فاکتور بگیریم ، برای یک گردشگر اروپایی یا آمریکایی اصلا مناسب نیست چرا که جذابیتهای مد نظر آنان برای گردشگری و امکانات نرمال آنها نظیر هتل های چند ستاره و شنا کنار ساحل و ماساژ و اسپا و اطعمه و اشربه وکازینو و....اصلا در توان ما نیست و این اختلاف فرهنگی جزو مسایل لاینحل گردشگری ماست. هر چند که در برخی دیگر از کشورهای مسلمان گردشگر پذیر نظیر ترکیه و مالزی و امارات متحده به نوعی با این مسایل کنار آمده اند . اما قدر مسلم این است که ما نمی توان برای جذب گردشگر روی چنین مسایلی حساب باز کنیم .
بنابراین باید بر روی داشته های خود تمرکز کنیم در گفته های اسدالله عباسی نماینده مجلس با فارس نکته ای نهفته است و آن این است که "می توانیم شاهد موجی از اسلام گرایی را نیز در گردشگران چینی شاهد باشیم"
این نشان دهنده این است که آقای عباسی ناخوداگاه به نقطه قوت گردشگری ما یعنی گردشگری مذهبی و معنوی اشاره دارد اما نکته مهم تر این است که گردشگران چینی لقمه مناسبی برای این گونه اهداف نیستند.
بافت فرهنگی مردم چین با لائیسیته آمیخته شده و گرایشات مذهبی آنان نیز حداکثر به سمت دائو گرای وسنتهای کنفوسیوسی است که در بهترین حالت مذهب به شمار نمی آیند و بیشتر یک نوع جهانبینی مبتنی بر نقش برجسته تقدیر آسمان و زمین است.
با این حال گردشگر چینی چنان که تجربه دیگر کشورهای گردشگر پذیر نشان داده است گردشگری است که با معیارهای اروپایی و آمریکایی گردشگری بیشتر دمخور است.
انبوه گردشگران چینی در کازینوها و فروشگاه های برند و ... نشاندهنده این است که برنامه ریزی های ما برای جذب گردشگر چینی چندان آینده موفقی ندارد.
می توانیم حداکثر در سال چند هزار گردشگر چینی جذب کنیم و آنها را با ضرب هدیه و خدمات مجانی راضی نگه داریم اما نگریستن به این برنامه به عنوان پروژه ای بلند مدت که بتواند صنعت گردشگری ما را متحول کند بسیار خوشبینانه و تا حدی رویایی است.
به نظر می رسد متولیان گردشگری ما اگر واقع بین باشند فعلا باید روی تقویت زیر ساختهای گردشگری معنوی ادبی و مذهبی ما تمرکز کنند همچنین بر اکوتوریسم .
اما تلاش برای جذب گردشگر چینی هم لااقل برای بخش گردشگری ما تلاشی مثبت است به شرطی که با غلو و ترسیم اهداف رویایی این تلاش را بی ثمر نکنیم.
47301
نظر شما