از تحول سلامت تا استعفا؛ ناگفته‌های هاشمی از روزهای سخت وزارت/ چرا طرح تحول سلامت نیمه‌کاره ماند؟

وزیر اسبق بهداشت در دولت‌های یازدهم و دوازدهم در گفت‌وگویی صریح و مشروح، برای نخستین بار پس از استعفایش در دی‌ماه ۱۳۹۷، از چالش‌ها، دستاوردها و ناگفته‌های این طرح سخن گفته است.

به گزارش خبرآنلاین از نشریه طبیب، دکتر سیدحسن قاضی‌زاده‌ هاشمی، وزیر اسبق بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، در نخستین گفت‌وگوی مشروح خود از زمان استعفا از وزارت بهداشت در دی ماه ۱۳۹۷، به موارد مهمی در خصوص نظام سلامت کشور، دوران وزارت، طرح تحول سلامت و ... اشاره کرده است که در پی می‌آید.

۱۰ سال از آغاز طرح بزرگ وی در وزارت بهداشت موسوم به طرح «تحول سلامت» می‌گذرد. در مورد این طرح که به‌عنوان یکی از بزرگترین پروژه‌های تاریخ نظام سلامت کشور شناخته می‌شود، هنوز اظهارنظرهای فراوانی وجود دارد.

آنچه در پی می آید گفت‌وگوی وی با نشریه «طبیب» درباره دلایل، برنامه‌ها، مزایا و نتایج طرح تحول است:

ایده اولیه طرح تحول سلامت چگونه و بر مبنای کدام نیازسنجی‌ها و ضرورت‌ها در دولت یازدهم شکل گرفت؟

متاسفانه قبل از دولت آقای روحانی، در دو دوره دولت آقای دکتر احمدی‌نژاد (دولت‌های نهم و دهم) رفتار رئیس دولت و ارباب جمعی او باعث شده بود تا اقدامات موثری در حوزه سلامت کشور انجام نشود. اگرچه در آن مقطع زمانی خانم دکتر وحیددستجردی به‌عنوان وزیر بهداشت، توانستند بخشی از مشکلات این حوزه را از طریق کسب حمایت مجلس برطرف کنند اما درنهایت با دولت دچار اختلاف شدند و حوزه سلامت به‌خصوص در دو سال آخر دولت دهم، بی‌پناه‌ترین حوزه‌ها بود.

مشکلات فراوانی در این حوزه انباشته شده بود که بیش از همه متوجه مردم بود؛ کمبود بیش از سیصد قلم دارو، بدهی بالغ بر ۷۵۰۰ میلیارد تومانی بیمه‌ها به بیمارستان‌ها و در عین حال دسترسی بسیار نامطلوب مردم به خدمات، مشکلاتی بود که نظام سلامت عمدتا به دلیل دریافت نکردن بودجه جاری وزارت بهداشت با آن مواجه بود.

در آن دوره بدون استثنا تمام بیمارستان‌ها به دلیل تعرفه‌های پایین و اصلاح نشدن آن در طول سال‌ها، ورشکسته و قادر به عرضه خدمات نبودند و ترجیح می‌دادند بیماران را برای دریافت خدمات به مراکز خصوصی ارجاع دهند. خدمات آزمایشگاهی، تصویربرداری، سونوگرافی و... نیز برای کاهش بدهی‌های بیمارستان‌ها معمولا به بخش‌ خصوصی ارجاع می‌شد. این مشکلات تا حدی پیش رفته بود که در اولین جلسات شورای تامین متوجه شدیم که برخی بیمارستان‌ها حتی دیگر توانایی پرداخت مطالبات مربوط به مواد غذایی را هم ندارند و طبیعتا این مشکلات به نگاه دولت به این حوزه مربوط بود.

در حوزه بهداشت نیز وضع خیلی خراب بود؛ نه زنجیره سرد وجود داشت و نه واکسن؛ حمایت از مادران باردار و توجه به نوزادان و همه افتخاراتی که در ارتقای شاخص‌های بهداشتی در منطقه داشتیم، کاهش پیدا کرده و رده ما در این شاخص از رتبه نخست به رتبه نهم و دهم در منطقه رسیده بود. در موارد دیگر نیز بیماران خاص هیچ حمایتی نداشتند؛ وضع بیماران مبتلا به تالاسمی، سرطان و EB اصلا خوب نبود و بیماران هموفیلی گرفتاری‌های زیادی داشتند.

وقتی وزارتخانه را تحویل گرفتیم، با مشکلات فراوانی در بخش‌های مختلف مواجه شدیم. در آن شرایط باید کاری می‌کردیم تا به جمله رهبری پشت دفترچه‌های بیمه در رابطه با «کاهش رنج مردم» نزدیک شویم. در چنین شرایطی وزارت را به اجبار و صرفا با انگیزه خدمت به مردم و کشور پذیرفتم.

از تحول سلامت تا استعفا؛ ناگفته‌های هاشمی از روزهای سخت وزارت/ چرا طرح تحول سلامت نیمه‌کاره ماند؟

چه اقداماتی برای رفع این مشکلات انجام ‌شد؟

در آغاز کار دولت یازدهم در درجه اول دولت باید طبق وعده‌ای که رئیس‌جمهوری داده بود، دسترسی را فراهم می‌کرد بنابراین در گام اول طی چهل روز توانستیم با آزادسازی داروهایی که به‌دلایل مختلف از جمله گرفتاری‌های اداری در گمرک مانده بودند، بازار دارو را اشباع کنیم.

در مرحله بعد، برای تغییر روال گذشته باید گروهی را گرد هم می‌آوردیم که جسارت تغییر را داشته باشند و هزینه‌های آن را هم به جان بخرند زیرا در هر حال در جریان هر تغییراتی، بروز خطا اجتناب‌ناپذیر است.

با توجه به طولانی شدن مذاکرات ایران و آمریکا در برجام، دکتر روحانی در هیئت دولت خواستند تا طرحی اجتماعی و جدید پیشنهاد شود که باقی‌مانده طرح‌های نیمه‌کاره دولت‌های قبل نباشد. با طرح این موضوع، در وزارت بهداشت با تلاش شبانه‌روزی، طرحی را آماده ارائه کردیم می‌توانست ضمن افزایش دسترسی به خدمات و کاهش هزینه‌ها برای مردم، پوشش خدمات را بیشتر کند و به فقرا و نقاط دوردست هم به‌طور ویژه توجه داشته باشد. در این طرح به دنبال این بودیم که دسترسی از طریق پوشش بیمه‌ای افزایش پیدا کند، کیفیت خدمات بیمه بهتر شود، پرداختی از جیب مردم کاهش یابد و در عین حال دسترسی مردم به خدمات بهداشتی- درمانی و پزشک افزایش پیدا کند. این سه هدف در قالب طرحی به رئیس‌جمهوری ارائه شد که در نهایت دکتر روحانی آن را «طرح تحول سلامت» نام نهاد و کلید خورد.

منابع مالی برای این طرح در نظر گرفته شده بود؟

برای اجرای طرح اعتباری حدود ۶۸۰۰ میلیارد تومانی در نظر گرفته شده بود که در همان مقطع زمانی نیز رقم کلانی محسوب نمی‌شد. ۴۸۰۰ میلیارد تومان از این مبلغ طبق قانون باید از طریق هدفمندی یارانه‌ها و افزایش قیمت بنزین تامین می‌شد و دو هزار میلیارد تومان هم دولت به این مبلغ اضافه می‌کرد تا بتوانیم طرح را آغاز کنیم. البته نباید فراموش کنیم که این بودجه در حالی به طرح تحول سلامت اختصاص پیدا کرد که با ۷۵۰۰ میلیارد تومان بدهی که از دولت قبل به ارث رسیده بود، مواجه بودیم.

برای اجرایی شدن این طرح چه زیرساخت‌هایی وجود داشت و چه بسترهایی باید فراهم می‌شد؟

با توجه به اینکه بعد از دولت نهم و دهم آمده بودیم، عملا بستر مناسب خاصی برای اجرای طرح تحول سلامت وجود نداشت و باید خودمان بسترها را فراهم می‌کردیم. در آن زمان حدود ۴۷۰ هزار نفر نیرو داشتیم که حدود نیمی از آنها طی تصدی دو دولت قبل وارد وزارت بهداشت شده بودند. همچنین با روسای دانشگاهی مواجه بودیم که انتخاب دولت گذشته بودند ولی جالب این بود که همه آنها عاشقانه پای کار آمدند و بخشی از این بستر به شکل مطلوب آماده ‌شد.

طبیعتا باید همه بیمارستان‌ها نونوار می‌شدند و زیرساخت‌های جاری در بیمارستان‌ها اصلاح می‌شد. همچنین باید دارو، خدمات، پزشک، پرستار و... در سراسر کشور درست توزیع می‌شد. بیمه‌ها هم باید وادار می‌شدند تا بسته خدمتی را که طی سال‌های گذشته کوچک کرده بودند، دوباره بزرگ کنند.

برای اجرای این طرح باید پرداخت از جیب مردم کاهش پیدا می‌کرد. در این راستا برای شهرها شش درصد و برای روستاها سه درصد فرانشیز تعریف کردیم که تغییری چشمگیر در سیمای خدمات نظام سلامت در کشور ایجاد می‌کرد و می‌توانست شرایط قابل‌قبولی را برای بیماران، عرضه‌کنندگان خدمت و تولیدکنندگان فراهم کند.

در برخی موارد هم بیش از زیرساخت، به اعتبار و یک برآورد مالی صحیح نیاز داشتیم؛ مثلا برای بیمه شدن یازده میلیون نفر حاشیه‌نشین شهر کافی بود که اراده کنند، منبع آن تامین شود و سازمان بیمه سلامت آنها را بیمه کند.

 این اعتبار به‌درستی تامین شد؟

آنچه از نظر مالی به کمک مرحوم آقای دکتر نوربخش و آقای دکتر محسنی بندپی (از بیمه تامین اجتماعی و بیمه سلامت) برآورد کرده بودیم، به گام اول و پنج میلیون نفر در سراسر کشور مربوط بود اما بعد دوستان وزارت رفاه و خود رئیس‌جمهوری احساساتی شدند و بدون اینکه منابع مربوط به آن را تامین کنند، این تعداد را تا ده میلیون نفر افزایش دادند.

یعنی در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتید؟

بله. در واقع این عددی بود که مغایر با هزینه‌های محاسبه شده به بیمه‌ها تحمیل شد. بیمه‌ها، به‌خصوص تامین اجتماعی، به دلایلی (به نظر انگیزه سیاسی پشت آن بود) تعداد بیمه‌شده‌ها را به دو برابر افزایش دادند ولی منابع آن را تامین نکردند. طبیعتا به همین دلیل دچار کسری شدند اما متاسفانه این کسری را به موضوعات خلاف واقعیت مثل ادعای «پول‌پاشی بین پزشکان» ربط دادند و در حالی که می‌دانستند چنین وضعیتی حاصل بی‌تدبیری خود آنهاست، چنین ادعایی را کردند.

از تحول سلامت تا استعفا؛ ناگفته‌های هاشمی از روزهای سخت وزارت/ چرا طرح تحول سلامت نیمه‌کاره ماند؟

به موضوع آماده‌سازی زیرساخت‌ها برگردیم.

ما از زمان تصویب طرح در آذرماه، تا ۱۵ اردیبهشت حدود شش ماه وقت گذاشتیم؛ فرانشیز را کم کردیم، بیمارستان‌ها را موظف کردیم که کوچک‌ترین خدمتی را به بیرون از بیمارستان ارجاع ندهند و هر رئیس بیمارستانی که تخلف می‌کرد، بلافاصله عزل می‌شد. برای این کار باید تجهیزاتی مانند ام آر آی و سی‌تی‌اسکن تامین و آزمایشگاه‌ها تجهیز می‌شدند. در این مدت انبارها از تجهیزات مصرفی مورد نیاز و دارو پر شد و دستگاه‌های مورد نیاز آمدند. بخش دیگری از زیرساخت‌ها به نیروی انسانی مربوط بود که باید تربیت می‌کردیم؛ چراکه بیش از پنجاه درصد کشور حتی پزشک عمومی نداشت و پرداختی‌ها نیز به نیروهای موجود به‌خصوص در مراکز بهداشت عمومی ناچیز و غیرقابل توجیه بود. مثلا در مرکز بهداشت عمومی سیستان بلوچستان در شهری مثل سرباز با شرایط امنیتی آن مقطع زمانی‌، به یک پزشک عمومی حداکثر ۱.۶ میلیون تومان پرداخت می‌شد. ما در راستای اجرای صحیح طرح تحول سلامت، میزان پرداختی را به حدود دوازده تا هفده میلیون تومان رساندیم که سقف این میزان در سیستان بلوچستان بود. با این اصلاح پرداخت، بدون اینکه اجباری در کار باشد، تقریبا همه شبکه ما در سراسر کشور از پزشک عمومی پر شد. در مورد متخصص هم کمبود داشتیم که برای جبران آن، پزشکانی که باید طرح می‌گذراندند با افزایش دریافتی به اندازه بخش خصوصی، موظف شدند صرفا در اختیار سیستم دولتی باشند؛ در این بخش پرداختی مجزایی برای ماندگاری و آنکالی انجام شد که در دو، سه سال اول طرح از نظر اقتصادی برای آنها نیز مطلوب بود و در مراکز دولتی دریافتی‌ها چند برابر شد.

به پرداخت مطلوب در دو سال اول اجرای طرح اشاره کردید. پس از آن پرداخت‌ها مطلوب نبود؟

متاسفانه پس از آن دوره اجرای موفق، بخشی از دولت که با این طرح مخالف بود، اجرای طرح را با مشکلاتی مواجه کرد. موضوعاتی مانند پرداخت پلکانی، سقف پرداخت در دولت و طرح بحث حقوق‌های نجومی به وسیله سیاسیون این نظام پرداخت‌ها را به هم ریخت.

به هر ترتیب در آن دوره برخی دولتی‌ها گمان می‌کردند که اگر این پول تحویل نظام سلامت نمی‌شد، به حوزه آنها تعلق می‌گرفت و با این موضوع مخالفت می‌کردند. البته به نظر من در این زمینه برخی بیمه‌ها هم در حق مردم کم‌فروشی و ظلم می‌کردند.

در مورد زیرساخت‌های آی‌تی هم در طرح تحول سلامت اقدامی انجام شد؟

یکی از بخش‌های مهمی که زیرساخت آن وجود نداشت، آی‌تی بود که البته هنوز هم بسیار ناقص است. این نقص باعث می‌شد که من به‌عنوان وزیر بهداشت ندانم که چه میزان دارو در کشور داریم، کجاها با کمبود مواجهیم، چه تجهیزاتی و اصلا چقدر پول در بیمارستان‌ها داریم بنابراین یکی از اولین کارهایی که انجام دادیم، طرح‌ریزی برای فراهم کردن زیرساختی برای دارو بود تا بدانیم کدام داروها در شش ماه آینده دچار کمبود می‌شوند، کدام داروها به میزان کافی وجود دارد، کدام داروها وارد کشور می‌شود، در چه مواردی ممکن است قاچاق اتفاق بیفتد و... در نهایت ظرف سه ماه تی‌تک راه‌اندازی شد. اگرچه وزیر بعد از من راجع به این برنامه حرف‌های عجیب و غریبی خلاف واقع گفت اما هنوز که هنوز است، همین برنامه وجود دارد و در برنامه‌ریزی و پیگیری برای تامین و مصرف داروها به داد سازمان غذا و دارو می‌رسد. علاوه بر تی‌تک، سه طرح با نام‌های «سیب»، «سینا» و «ناب» برای سطح اول خدمات بهداشتی داشتیم که کامل شدن آنها به زمان نیاز داشت ولی بعضاً پس از دوره وزارت من ادامه پیدا نکرد.

 دستاوردهای اساسی طرح تحول سلامت در بخش بهداشت کدام موارد بود؟

بر خلاف اتهام‌هایی که در مورد درمانگر بودن ما و بی‌توجهی به بخش بهداشت متوجه وزارت بهداشت بود. میزان توجه مالی و نوسازی بخش بهداشت در طرح تحول، و همتی که در این زمینه داشتیم در هیچ دوره‌ای وجود نداشته است. کما اینکه اعتبارات این بخش در این دوره صددرصد افزایش پیدا کرد، چند هزار خانه بهداشت ساخته و بازسازی و سطوح بعدی (سطح دو و سطح سه) تعریف شد، مراقبان سلامت اضافه شدند و پایگاه‌های سلامت و مراکز جامع سلامت شکل گرفتند. علاوه بر اینها، توزیع کامل واکسیناسیون، برنامه‌های حمایت از مادران باردار و نوزادان، کاهش مرگ‌ومیر مادران و کاهش مرگ‌ومیر نوزادان از اتفاقاتی بود که در حوزه بهداشت اتفاق افتاد. در همین دوره واکسن پنتاوالان برای اولین بار به سبد واکسیناسیون کشور اضافه شد. توجه به موضوع غذا و نشست‌های متعدد با فعالان حوزه‌های مختلف، پویش میزان نمک، کیفیت آرد و میزان شکر از دیگر موضوعات مورد توجه ما در این دوره بود. همچنین موضوع مصرف قلیان و سیگار بسیار جدی دنبال شد. در این دوره مردم پای کار سلامت آمدند که حاصل آن عضویت حدود دو میلیون نفر سفیر سلامت بود. راه‌اندازی معاونت اجتماعی و شورای عالی سلامت و امنیت غذا و فعال کردن رئیس‌جمهوری، وزیر کشور، استانداران و فرمانداران در سطح کشور در این دوره انجام شد.

از تحول سلامت تا استعفا؛ ناگفته‌های هاشمی از روزهای سخت وزارت/ چرا طرح تحول سلامت نیمه‌کاره ماند؟

در بخش درمان چطور؟

بی‌شک در بخش درمان موضوعی که برای من خیلی اهمیت داشت، در وهله اول کاهش پرداخت از جیب مردم بود. پیش از اجرای طرح تحول سلامت، بر اساس آخرین گزارشی که خانم دکتر وحید دستجردی به مجلس دادند، پرداخت از جیب مردم هفتاد درصد بود که دقیقا برعکس هدف‌گذاری برنامه‌هایی بود که طی سه دوره نوشته بودند زیرا قرار بود طی پانزده سال پرداخت از جیب مردم به سی درصد کاهش پیدا کند. خوشبختانه زمانی که وزارتخانه را ترک می‌کردم، بر اساس اسناد سازمان بهداشت جهانی، رقم پرداخت از جیب مردم که در ابتدای دوره ما ۶۵ درصد بود به ۳۴.۶ درصد کاهش پیدا کرده و به هدف سی درصدی که داشتیم، بسیار نزدیک شده بود.

یکی دیگر از مهم‌ترین دستاوردها در طرح تحول سلامت، موضوع دسترسی بود. ما در خلال اجرای این طرح دسترسی را تا حد زیادی افزایش دادیم. بیمارستان‌های زیادی ساخته شد و بیش از سی هزار تخت به تخت‌های بیمارستانی افزوده شد؛ تمام ۸۵ هزار تخت قبلی نوسازی و بازسازی و بخش‌ها همه نوسازی شدند. از طرف دیگر، بخش خصوصی به دلیل توجه به این بخش، پای کار آمد و کمک کرد.

دستاوردهای دیگری در طرح تحول سلامت وجود دارد که زیرمجموعه دسترسی و کاهش پرداخت از جیب مردم قرار می‌گیرد و یکی از آنها بیمه بود. ما یک دعوای طولانی دو ساله بر سر بیمه داشتیم و بالاخره بیمه سلامت با وجود مخالفت دولت و اغواگری‌هایی که در مجلس شد، به وزارت بهداشت منتقل شد که این کار خوب بود.

همه این دستاوردها در حالی به دست آمد که به اعتقاد من کمتر از بیست درصد از طرح تحول سلامت در کشور به نتیجه رسید.

یعنی بر این باورید که اثربخشی کامل طرح تحول سلامت به زمان بیشتری نیاز داشت؟

 بر این باورم که اگر اجازه می‌دادند برنامه‌هایی که در این طرح وجود داشت در یک بازه حداقل پانزده ساله اجرایی بشود و به جای یک دولت، یک نظام پای آن ‌بود، می‌شد کاری مشابه آنچه ترکیه انجام داد، در ایران عملی کنیم اما متاسفانه مانند بسیاری از طرح‌ها، نگاه مقطعی به این طرح وجود داشت. در واقع اگر اتفاقاتی که افتاد نمی‌افتاد، تا آخر دولت دوازدهم به این موفقیت دست پیدا می‌کردیم که ساختار وزارت بهداشت را تغییر دهیم و چیزی مشابه آنچه در اکثر جوامع پیشرفته دنیا وجود دارد، پایه‌ریزی کنیم.

چرا عده زیادی از پزشکان از اواسط اجرای طرح اعتقاد داشتند فشار اقتصادی آن روی کادر درمان و پزشکان است و از جیب ‌آنها برای این طرح هزینه می‌شود؟

این یک واقعیت بود؛ در اجرای طرح تحول سلامت یازده میلیون نفر بیمه شده جدید داشتیم و خدمات نیز به‌دلیل کاهش پرداخت از جیب مردم و تجهیز بیمارستان‌ها افزایش یافت و به همین دلیل میزان کار اضافه شد. البته برخلاف تبلیغات مخالفان طرح، بررسی‌های آماری نشان می‌داد که میزان افزایش حجم کار حدود دوازده درصد بود و بخش خصوصی هم آسیب ندید و کار خود را انجام می‌داد اما مشکلی که به وجود آمد، این بود که از سال دوم اجرای طرح تحول سلامت، سازمان برنامه و بودجه با ما دچار مشکل شد و از آنجا به بعد سر و صدای بعضی از همکاران درآمد و حق نیز با آنها بود. قرار بود کتاب ارزش‌های نسبی بعد از ربع قرن بازنگری و برای بخش داخلی هم از سال دوم اعمال شود. دومین کاری که باید انجام می‌شد، این بود که بر اساس تعهد دولت باید تعرفه‌ها متناسب با تورم تغییر پیدا می‌کرد و بودجه مصوب شده هم صرف می‌شد اما از سال دوم، اولا دوسوم بودجه طرح تحول سلامت را زدند و از ۴۸۰۰ میلیارد تومانی که در سال اول اختصاص یافته بود، سال سوم چیزی حدود ۸۰۰ میلیارد به ما ‌دادند. بیمه‌ها هم رشد قابل‌توجهی متناسب با تورم پیدا نمی‌کردند بنابراین کسری می‌آوردند که این کسری متوجه عرضه‌کنندگان خدمت می‌شد.

البته در بخش سیاسی و غیرواقعی نیز عده‌ای که اتاق فکر داشتند، با یارگیری در جامعه پرستاری و پزشکی و رسانه‌ها قصد تخریب دولت و به تبع آن حوزه سلامت را داشتند. یک عده آدم غوغاسالار هم بودند که چون با اجرای این طرح آسیب می‌دیدند و به منافع آنها صدمه وارد می‌شد و کم‌بهره یا بی‌بهره شدند، طبیعی بود که شروع به سروصدا کنند.

و این اختلاف‌نظرها تا بدنه دولت نیز دامنه داشت؟

بله، واقعیت این است که در دولت چند نفر از وزرا و از جمله من، عضو هیچ‌یک از کدام از گروه‌ها نبودیم و سابقه کار سیاسی در هیچ‌کدام از جریانات چپ و راست و میانه و غیره نداشتیم. در واقع عضو حزب اعتدال و توسعه نبودیم. حزب اعتدال و توسعه فکر می‌کرد آقای دکتر روحانی را سر کار آورده است و تمایل داشت در همه مناسبات حضور داشته باشد و همه وزرای مد نظر آنها نیز در دولت حضور داشته باشند. طبیعتا با انتخاب من به‌عنوان وزیر بهداشت و حضور اعضای این حزب در بدنه دولت، اختلاف نظرهایی در سیاست‌گذاری و انجام امور ایجاد می‌شد که یکی از این موضوعات، طرح تحول سلامت بود. به همین دلیل از سال دوم طرح، با مشکلاتی در بدنه دولت نیز مواجه شدیم. به این ترتیب گرفتاری ما از سال ۱۳۹۴ برای اعتبارات شروع شد و به نظرم برنامه این بود که سر و صدای مشکلات طرح تحول سلامت در مجلس و داخل خود وزارت بهداشت ایجاد شود. در این شرایط وقتی پول بازنشسته‌ها، پرستار، پزشک و پول طلبکارهای بیمارستان‌ها را ندهید و این وضعیت ادامه‌دار باشد، همه مشکلات به پای مدیر آن مجموعه یعنی وزیر نوشته می‌شود. البته در آن شرایط مجلس با تصویب آن یک درصد ارزش افزوده به داد ما رسید که امروز نیز بزرگترین پشتوانه منابع مالی پایدار برای وزارت بهداشت است.

چرا این مشکل از روزهای اول حضور شما در وزارت بهداشت دیده نمی‌شد؟

از اول این مشکل و اختلاف‌ها وجود داشت ولی به‌دلیل اقتدار دکتر روحانی فرصت و جرات لازم برای خودنمایی پیدا نمی‌شد اما بعدتر با اتصال تدریجی اعضای هیئت دولت به بعضی گروه‌های خارج از دولت، شرایط تغییر کرد و کار به جایی رسید که در نهایت احساس کردم ماندنم در وزارت بهداشت دو ضرر خواهد داشت؛ اولین ضرر شخصی بود و اینکه مجبور بودم به مردم خلاف واقع بگویم در حالی که در طول آن دوران هیچ‌وقت این کار را نکرده بودم و به خودم قول داده بودم با مردم صادق باشم. دوم اینکه ادامه دادن این مسیر در آن شرایط به این معنی بود که هر آنچه که در طول نزدیک به شش سال ساخته بودیم، به دست خودمان خراب کنیم. به همین دلیل در آخرین جلسه شورای معاونان که ویدئوی آن همچنان دست به دست می‌شود، گفتم بنای این گروه بر این است که آنچه ساختیم، خودمان به دست خودمان خراب کنیم و به مردم خلاف واقع بگوییم. ما قصد داشتیم کاهش پرداخت از جیب مردم را تضمین کنیم و این اتفاق هم افتاد. حالا اگر برعکس عمل کنیم، خلاف انصاف خواهد بود.

اختلاف وزارت بهداشت با وزارت رفاه در آن دوره هم از همین جا بود؟

بله. آن زمان سخنگوی دولت، آقای دکتر نوبخت، نسبت‌هایی به ما دادند که درست نبود. گفتند که فلانی می‌گوید همه کار و حتی سازمان برنامه را به دست ما بدهید. در حالی که ما فقط سهم مردم از حوزه سلامت را می‌خواستیم. من می‌گفتم طبق قانون، نه بیست هفتم یعنی یک سوم پولی که بیمه‌شده‌های تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می‌کنند، باید در حوزه سلامت مصرف شود اما در طول چند دهه گذشته هیچ‌وقت حتی بیشتر از ۶ تا ۷ درصد هزینه نکردند. قانون هم گفته این پول باید بیاید در بیمه نه اینکه برای بیمارستان‌سازی و ساخت شرکت‌ دارویی سرمایه‌گذاری شود. این مضحک است زیرمجموعه بیمه تامین اجتماعی ما شرکتی مثل دخانیات باشد؛ یعنی از یک طرف مردم را بیمه کند که سالم باشند و از طرف دیگر سیگار بفروشد.

این نسبت ۲۷-۹ در آن زمان مبلغی حدود ۳۵ هزار میلیارد بود اما بیشترین پولی که تامین اجتماعی در زمان مرحوم آقای نوربخش هزینه کرد ۶۰۰۰ میلیارد بود. فاصله ۶۰۰۰ میلیارد تا ۳۵ هزار میلیارد رقم قابل‌توجهی است که به‌عنوان خلوت دولت‌ها وارد سازمان تامین اجتماعی می‌شد.

از تحول سلامت تا استعفا؛ ناگفته‌های هاشمی از روزهای سخت وزارت/ چرا طرح تحول سلامت نیمه‌کاره ماند؟

چرا آقای رئیس‌جمهوری از طرح‌های وزارت بهداشت حمایت نمی‌کردند و جلوی این دو دستگی را نمی‌گرفتند؟

دکتر روحانی در دور اول از این طرح خیلی حمایت کردند و اصلا اجازه نمی‌دادند شیطنتی در این باره اتفاق بیفتد و از این رویدادها پیشگیری می‌کردند اما در دور دوم اوضاع بدلایلی متفاوت شد.

من در جلسه هیئت دولت هم این موضوع را مطرح کردم و گفتم در دوره بعد وزارت را قبول نمی‌کنم. وقتی علت را جویا شدند، گفتم «این معاون و آن وزیر شما هر بلایی که توانستند سر من آوردند؛ من از جنس این نوع کار نیستم باید برگردم به همان کار معلمی و پزشکی خودم.»

 نتیجه این گلایه چه شد؟

دکتر روحانی دو قول به من دادند و گفتند برای بودجه کاری به آقای دکتر نوبخت و سازمان برنامه و بودجه نداشته باشید؛ بودجه شما را تا سال ۱۴۰۰ من تامین می‌کنم. دوم اینکه کاری به وزارت رفاه هم نداشته باشید؛ آقای لاریجانی چون موضوع ۲۷-۹ بود باید آن را به برنامه ششم می‌بردند.

بر مبنای این دو قول گفتند در سه ماه اول مشخص می‌کنم که بودجه شما تا سال ۱۴۰۰ چقدر باید باشد و تحت هر شرایطی این میزان باید پرداخت شود. این گونه بود که در دور دوم وارد کار شدیم.

 این وعده‌ها عملی شد؟

تقریبا شش ماه گذشت و اتفاق مثبتی نیفتاد؛ آقای ربیعی استیضاح شد و از وزارت کار رفت و جای ایشان آقای محمد شریعتمداری آمد. در همین ایام دو یا سه بار استعفا داده بودم تا اینکه آقای واعظی را فرستادند پیش من و جلسه‌ای هم گذاشتند. آنجا آقای رئیس‌جمهوری خیلی محکم گفتند هر اعتباری که آقای نوبخت به وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۳ داده، از این به بعد موظفید هر سال ۱۰ درصد به آن اضافه و آن را پرداخت کنید. ضمن اینکه از آن سو آقای علی لاریجانی هم موضوع ۲۷-۹ را وارد برنامه ششم کردند و این میزان باید وارد حوزه سلامت می‌شد. به این ترتیب وزیر رفاه نمی‌توانست به تنهایی در مورد آن تصمیم بگیرد. من، آقای نوبخت و وزیر اقتصاد قرار بود راجع به این موضوع تصمیم‌گیری کنیم اما از آنجا که در دولت هرچه آقای نوبخت می‌خواست، همان انجام می‌شد،‌ من عملا در اقلیت قرار گفتم. به این ترتیب نه دستور آقای رئیس‌جمهوری مبنی بر افزایش سالانه ۱۰ درصد به بودجه سال ۱۳۹۳ عملی شد و نه موضوع ۲۷-۹ .

و این موضوع باعث خروج شما از وزارت بهداشت شد...

بله، البته در این زمان اتفاق ناگوار دیگری هم افتاد؛ در فصل تقدیم بودجه آقای دکتر نمکی به‌عنوان معاون اجتماعی، به دولت پیشنهاد داد که تعرفه‌های پزشکی نه‌تنها افزایش پیدا نکند، ۱۰ درصد هم کاهش پیدا کند و پس از یک ساعت مذاکرات و جر و بحث در دولت در نهایت دکتر روحانی تسلیم معاون شد و گفت: «اینها دیگر بودجه را بسته‌اند و کاری نمی‌شود کرد.» طبیعتا نمی‌توانستم با چهل درصد در حالی که بودجه نُه درصد اضافه داشته و افزایش بودجه بیمار هم صفر درصد بوده، این بخش را اداره کنم. پس از یک ساعت جر و بحثی که داشتیم گفتم: «اگر تدبیر و امید این است که شما می‌فرمایید، پس این بخش هم خودتان اداره کنید؛ ما را به‌خیر و شما را به‌سلامت.»

بعد از این سال‌ها، مسیری را که در طرح تحول سلامت در پیش گرفته بودید، تایید می‌کنید؟

پیمودن هر مسیری با مشکلات و خطاهایی همراه است اما بدون اغراق می‌توان گفت که طرح تحول سلامت اگرچه در اجرا نیمه‌کاره ماند، آثار و نتایج مثبت آن همچنان در نظام سلامت باقی مانده است و می‌توان به شکل مستند و مستدل از آن دفاع کرد.

در دسترس‌ترین موضوع در این باره مساله  در زمان همه‌گیری کرونا در کشور بود. تمام تلخی‌ها، خاطره سیاه باقی مانده در ذهن مردم از آن روزها و مرگ و میر حاصل از این بیماری در حالی رقم خورد که در نتیجه طرح تحول سلامت ظرفیت آی‌سی‌یوهای کشور به دو برابر افزایش پیدا کرده بود؛ بسیاری از مراکز به سی‌تی‌اسکن و تجهیزات تشخیصی پیشرفته مجهز شده بودند و تخت‌های بیمارستانی در کشور تا حد قابل قبولی افزایش پیدا کرده بود. با کمی دوری از بی‌انصافی، خودخواهی و خودشیفتگی و ادامه طرح تحول سلامت، می‌شد تعداد قربانیان کمتر شود. البته اگر همین ارتقا در نتیجه اجرای طرح تحول سلامت اتفاق نمی‌افتاد، تعداد قربانیان این بیماری بی‌شک بسیار بیشتر ‌بود.

۴۷۲۳۲

کد خبر 2101458

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین