اینکه چشم اندازهای بینظیری دارد که در آن میتوان طعم واقعی قفقاز را چشید؛ اینکه سواحل زیبای دریای سیاه بسیار تمیز و ایدهآل برای زدن تنی بر آب است؛ اینکه چشم اندازهای کوههای سر به فلک کشیده قفقاز برای ایرانی کوه آشنا حسی خوبی دارد؛ و اینکه این سرزمین نزدیکترین کشور اروپایی به ایران است که ویزا نمیخواهد و با سفر به آن میتوان ارزانترین سفر با استاندارد اروپایی با حس آسیایی را تجربه کرد.
کوههای گرجستان یک ویژگی خاص اقلیمی به آن داده است، این کشور - که عرض جغرافیایی بالاتری از ایران دارد - به دلیل دو رشته جبال قفقاز بالایی و پایینی هم از سرمای شدید شمال و هم از خشکی شدید جنوب در امان مانده و دارای آب و هوایی نیمهحارهای است که آن را مستعد رویش بسیاری از گیاهان حتی گونههای نخل و بامبو هم کرده است.
این کشور کوچک با ۶۹۷۰۰ کیلومتر مربع وسعت و جمعیت ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفری سطحش حتی از استان هرمزگان کوچکتر و جمعیتش از آذربایجان شرقی هم کمتر است. تولید ناخالص ملی این کشور غیر نفتی، حدود ۳۴ میلیارد دلار و تولید ناخالص ملی به نسبت هر فرد حدود ۹ هزار دلار (دو برابر ایران) است. تولیدات کشاورزی و صنایع شراب سازی و نساجی، تجارت و گردشگری از جمله منابع مهم درآمدی کشوری غیر نفتی است که تورم آن فقط سه و نیم (۳.۵) درصد است. این کشور در حوضه تجاری اتحادیه اروپا است و با امارات قرارداد آزاد تجاری دارد.
گرجستان بارها مورد هجوم بوده است، چه توسط ما ایرانیها هم در زمان شاه عباس صفوی و هم آقا محمد خان - که گرجیها اصلا خاطره خوبی از این شاه خواجه قاجار ندارند - چه توسط عثمانیها که زمانی بخش غربی گرجستان را در سیطره خود داشتند و چه روسها که سالها این کشور را بخشی از روسیه تزاری و شوروی داشتند و الان هم بخشی از شمال آن (آبخازیا) را در اشغال دارند. من در این سفر ویژگیهایی دیدم که لازم است به ۵ مورد برجسته آن اشاره کنم:
۱. سرزمین باغهای گیاهشناسی: از زیباترین میراث به جا مانده اشغال روسها ساخت دو باغ گیاهشناسی بی نظیر، یکی در باتومی و دیگری در تفلیس است. قدمت باغ گیاهشناسی باتومی به ۱۱۳ سال پیش (۱۹۱۲ میلادی) می رسد که کراسنو (Andrey Krasnov) باغی به وسعت ۱۱۱ هکتار را ساخت که امروز از زیباترین باغهای گیاهشناسی جهان و یکی از مهمترین مقاصد گردشگری صدها هزار بازدید کننده است. باغ گیاهشناسی تفلیس یکی از قدیمیترین باغهای گیاهشناسی جهان است که قدمت ساخت آن به عنوان باغ سلطنتی به سال ۱۶۲۵ یعنی ۴۰۰ سال پیش بر میگردد. این باغ در سال ۱۸۴۵ - یعنی ۱۸۰ سال پیش – توسط میخاییل ورونتسف (Mikhail Semyonovich Vorontsov) حاکم روسی ساخته شده است. این باغ با وسعت ۱۶۱ هکتار در بافت تاریخی و قدیمی شهر و مشرف به دره زیبایی است که بهشتی بی همتاست. اینکه کشوری با فقط سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر دارای دو باغ گیاهشناسی بزرگ است، قطعا بهترین مقصد گردشگر طبیعت گراست. البته تنوع گیاهی گرجستان بی نظیر است؛ کشوری که وسعتش فقط ۵ درصد مساحت ایران است با ۴۱۳۰ گونه گیاه آوندی بیش از نیمی از کل گونههای فلور ایران را در خود جای داده است.
۲. سرزمین بی پلاستیک: برای ایرانی که از ساحلش تا قله کوههایش پر پلاستیک و زباله است، گرجستان بهشتی است که میتوان یک دل سیر از چشم اندازها و طبیعت شهری و بین شهری بی پلاستیک و بی زباله را سیر به تماشا نشست. البته که مانند هر جای دیگری ممکن است گاهی بطری پلاستیکی و یا کیسهای و یا لیوان کاغذی هم دیده شود، ولی به حدی گرجستان از این نظر تمیز است که کمتر کشور اروپایی را می توان تا این اندازه پاک دید. از سال ۲۰۱۹ میلادی قانون منع استفاده از پلاستیکهای نازک در گرجستان اجرا میشود و تولید و استفاده از پلاستیک تجزیه ناپذیر ممنوع بوده و حدود ۲۰۰ دلار جریمه دارد. فروشگاهها هم بلا استثنا از شما در مورد استفاده از پلاستیک سوال کرده و مبلغی بابت فروش آن دریافت میکنند. البته فرهنگ تمیزی فقط مختص گرجستان نیست و من قبلا همین رفتار را در آذربایجان و ازبکستان دیده ام.
۳. سرزمین چراغهای خاموش: برق در گرجستان خیلی گران است. علتش این است که مهمترین منبع تولید برق نیروگاههای برق آبی است که به دلیل کاهش آورد رودخانهها ناشی از تغییر اقلیم کاهش یافته و واردات برق از ترکیه هم گران است. اگر چه این کشور با توسعه پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی در مسیر دستاوری به انرژی پاک است ولی سهم آن بسیار ناچیز است. برای فهم رعایت الگوی مصرف در گرجستان همین بس که وقتی در شب در جادههای بین شهری عبور میکردم به طرز باور نکردنی روستاها خاموش بودند و نور بسیار کم سو و پراکنده دیده میشد. فروشگاهها در شب با چراغهای کم و به شدت کم نور و کم مصرف دیده میشدند. طبق گفته یکی از ساکنان هزینه برق یک خانواده کوچک دو نفره ماهیانه حدود ۲۰۰ لاری، یعنی بیش از ۷۴ دلار (معادل ۶ میلیون تومان) است. این در حالی است که طبق اطلاعات موجود متوسط حقوق در گرجستان حدود دو برابر ایران است. قیمت بنزین و گازوئیل هم در گرجستان لیتری ۱ تا ۱.۲ دلار است.
۴. سرزمین ماشینهای خارجی: آنچه هر تازه واردی را به گرجستان متعجب میکند این است که در این کشور هر نوع خودروی گران قیمت خارجی را میتوان دید. پایینترین مدل انواع تویوتاهای هیبریدی پریوس تا پورشه و بسیاری از خودروهای اروپایی، آسیایی و آمریکایی به وفور در خیابانها جولان میدهند. راز این خودروهای خارجی در این نهفته است که گرجیها خودروهای آسیب دیده و دست دوم خارجی را وارد و بعد از تعمیر به قیمتهای بسیار ارزانتر از مدلهای نو میفروشند و حتی به خارج هم صادر میکنند. به همین دلیل یکی از مهمترین مشاغل گرجستان تعمیرات و نوسازی خودروهای خارجی است.
۵. پایتختی در دل طبیعت: یکی از شاخصترین ویژگیهای تفلیس پایتخت گرجستان، پراکنده بودن شهر در بین محیطهای طبیعی است. بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک بدون تراشیدن جنگل، در دل طبیعت قرار دارند. عبور رودخانه کورا از وسط شهر تفلیس و دریاچه مصنوعی تفلیس (که منبع ذخیره آب شهر است) محیطی مفرح برای زندگی است. شهری با یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در ۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، سطحی برابر تهران ۱۰ میلیونی دارد. حتی بخشهای وسیعی از مرکز شهر کاملا طبیعی است و پوششهای گیاهی و چشمه سارها و آبشارهای طبیعی حس بسیار دل انگیزی به انسان میدهد. آپارتمانهای بزرگ معمولا به سبک ساختمانهای دوران شوروی در اطراف شهر پراکنده شدهاند و شبکه اتوبوسرانی بسیار فعال و گسترده و دو خط مترو حدود نیمی از نیاز جابجاییهای شهر را پوشش میدهند. خطوط اتوبوس در همه خیابانها بدون جداسازی عبور و مرور سریع اتوبوسها را بدون ماندن در ترافیک ممکن میکرد. البته این مسیر ویژه فقط با یک خط زرد جدا شدهاند که نشانه فرهنگ بالای رانندگی و رعایت قانون در این کشور است.
با نگاهی به بافت گردشگران، به خوبی میتوان دید که چهار طیف گسترده گردشگر از روسیه، ترکیه، کشورهای اروپایی، کشورهای عربی و ایرانی در گرجستان حضور فعال دارند. درآمد سالیانه حدود ۲ میلیارد دلاری از گردشگری برای کشوری که یک بیست و سوم ایران مساحت و همین نسبت جمعیت دارد این کشور را در مسیر درست توسعه پایدار قرار داده است. در شهر به ندرت پلیسی دیده میشود و برای گردشگر بسیار امن است. حضور گردشگرانی با ریشههای فرهنگی متفاوت زمینه زیست صلح آمیز را در این کشور – که بنا بر جایگاه جغرافیاییاش به شدت در معرض آسیب و درگیری است – فراهم کرده است.
شاید لازم است که حکمرانی ما - که این روزها به مشکلات پیچیده ناترازی آب و انرژی، فرار سرمایه و نیروی کار فرهیخته و نخبه، و تخاصم گسترده با دنیا و جنگ با کشوری که ما با آن حتی مرز مشترک نداریم، شده است - در راه خود تجدید نظر جدی کند. این حق مردم ایران نیست که نزدیک نیم قرن از زندگیشان درگیر جنگ، تورم، فروپاشی و گسستگی خانوادگی، تخریب محیط زیست و حیف و میل شدید منابع شود و هیچ افق روشنی برای زیست بیترس و امن در پیش رو نداشته باشد. این حق ایرانی نیست که از داشتن یک کارت اعتباری محروم باشد و در سفر خارجی مجبور باشد با پول نقد با ترس از سرقت سفر کند.
رشد کشورهای کوچک اغماری اطراف ایران – که در گذشتهای نه چندان دور یا بخشی از ایران بودند و یا اصلا جایی در جغرافیای سیاسی نداشتند – باید به ما یادآور کند که سیاستورزی خصمانه با جهان ما را هر روز ضعیفتر و ناتوانتر میکند و ادامه آن با تهدید فروپاشی و یا خونریزی گسترده هیچ فضیلت تاریخی برای ما و حاکمان نیست. اینکه بخش کوچکی از مردم به دلایل ایدئولوژیکی و یا منافع اقتصادی از این سیاست حمایت کنند و سود ببرند، دلیل نمیشود که رنج، غم و بار سنگینی بر کول اکثریت تحمیل کرد و باعث تهدید تمدنی ۷۰۰۰ ساله شد. نتیجه این حکمرانی پر خطا فقط به نفع دشمنان دیرینه ایران و رقبای تاریخی و یا جدید اطراف ماست.
*استاد دانشگاه
۴۷۴۷
نظر شما