گروه اندیشه: گزارش زیر توسط دکتر سمیه توحید لو (دبیر نشست زندگی و جنگ) تنظیم و در کانال ایشان منتشر شده است. این مطلب خلاصهای از سخنرانی دکتر امید کشمیری درباره فرسایش اخلاقی در سایه جنگ است. او توضیح میدهد که جنگ علاوه بر ویرانیهای فیزیکی، به طور عمیق جهان درونی و اخلاقی انسان را نیز نابود میکند. کشمیری دو مکانیسم روانشناختی اصلی تونل زدگی اخلاقی و بی حسی اخلاقی را که جنگ از طریق آنها به اخلاق آسیب میزند، در سخنان خود تبیین کرد. از نظر او «تونلزدگی اخلاقی» به معنای آن است که در شرایط جنگ، افراد دچار نزدیکبینی اخلاقی میشوند و فقط بر بقای خود و نزدیکانشان تمرکز میکنند. این وضعیت باعث دوگانهسازی "خودی" و "غیرخودی" شده و همدلی فقط به افراد "خودی" محدود میشود. این رویکرد، تفکر پیچیده و جامع اخلاقی را از بین میبرد و افراد را به تصمیمگیریهای آنی و عاطفی سوق میدهد. کشمیری در باره مکانیسم دوم یعنی بی حسی اخلاقی تاکید می کند که قرار گرفتن مکرر در معرض اخبار ناگوار و خشونت، به تدریج باعث فرسودگی عاطفی و بیحسی میشود. انسانها توانایی همدلی با قربانیان را از دست میدهند و آمار مرگ و میر برایشان بیاهمیت میشود. این بیحسی منجر به واپسروی در رشد اخلاقی شده و در نهایت، به فروپاشی اعتماد و انسجام اجتماعی میانجامد. در نهایت، کشمیری به این نتیجه میرسد که جنگ، با از بین بردن ارزشهای اخلاقی و اعتماد اجتماعی، جامعهای را که روزگاری منسجم بوده، به جامعهای با آنومی (فقدان هنجارهای اخلاقی) تبدیل میکند. این گزارش در زیر از نظرتان می گذرد:
****
دکتر امید کشمیری، پژوهشگر فلسفه اخلاق و روانشناسی اخلاق، در سخنرانی خود با عنوان «فرسایش اخلاقی در سایه جنگ» به تبیین تأثیرات عمیق و منفی جنگ بر اخلاق فردی و اجتماعی پرداخت. وی بیان کرد که در حالی که ویرانیهای بیرونی جنگ، نظیر خشونت، آسیبها و تخریبها آشکار هستند، این پدیده به طور همزمان به ویرانی جهان درونی انسان، به ویژه ساحت اخلاقی، هویت اخلاقی و ارزشهایی که مبنای همبستگی اجتماعیاند، میانجامد.
پرسش محوری دکتر کشمیری این بود که جنگ چگونه بر جهان اخلاقی درونی ما اثر میگذارد و این تأثیرات چه پیامدهای بیرونی خواهند داشت؟ او برای توضیح این آسیبها به دو مکانیسم روانشناختی کلیدی اشاره کرد:
تونلزدگی اخلاقی:
در ادامه دکتر کشمیری موضوع تونل زدگی اخلاقی را در چهار بخش مفهوم تونل زدگی اخلاقی، نزدیک بینی اخلاقی، واپس روی در بحران، و پیامدهای دوگانه سازی به شرح زیر مورد بررسی قرارداد:
◦ مفهوم تونل زدگی اخلاقی: کشمیری این پدیده را به بودن در یک تونل تشبیه میکند که در آن فرد تنها قادر به دیدن مسیری مشخص (مانند انتهای تونل یا نوری در دوردست) است، در حالی که اطرافش در تاریکی فرو رفته و شعاع دیدش به شدت محدود میشود. این وضعیت مانع از داشتن نگاهی جامع، سیستمی یا ساختاری میشود که از ویژگیهای اصلی تفکر اخلاقی است.
◦ نزدیکبینی اخلاقی: کشمیری سپس گفته پیتر سینگر را نقل می کند مبنی بر این که ذهن ما به طور طبیعی دچار نوعی نزدیکبینی اخلاقی است که آفت اخلاق محسوب میشود. در شرایط عادی، ما به یک دوراندیشی و توانایی دیدن امور پیچیده نیازمندیم.
◦ واپسروی در بحران: کشمیری سپس به مفهوم واپس روی در بحران پرداخت. او گفت: در مواجهه با شرایط اضطراری، بحرانی یا تهدیدآمیز جنگ، مکانیسم روانشناختی ما دچار واپسروی شده و به فضای "بقا" بازمیگردد. در این حالت، هدف اصلی، نجات خود، نزدیکان و کسانی است که برای فرد مهم هستند. این وضعیت اجازه نمیدهد که انسان نگاهی ساختاری و کلان داشته باشد و او را وادار به تصمیمگیریهای آنی، شهودی و عاطفی (سیستم ۱ دنیل کانمن) میکند، در حالی که تفکر اخلاقی نیازمند تفکر کند، عقلانی و رفلکتیو (سیستم ۲ کانمن) است.
◦ پیامدهای دوگانهسازی: در این بخش در نهایت کشمیری گفت: تونلزدگی اخلاقی منجر به دوگانهسازی "خودی" و "غیرخودی" میشود؛ دشمن و دوستان مشخص میشوند. هرگونه کمک، همدلی یا خیررسانی عمدتاً به "خودیها" معطوف میگردد که نوعی همدلی گزینشی است و نه همدلی عمیق و شناختی. این دیدگاه میتواند پس از پایان جنگ به حذف و طرد بیگانگان یا کسانی که خارج از دایره "خودی" تعریف شدهاند، منجر شود.

بیحسی اخلاقی:
کشمیری همچنین در ادامه سخنان خود «بی حسی اخلاقی » را در ابعاد اهمیت عواطف اخلاقی، فرسودگی عاطفی، مالیات توجه و عقب ماندگی اخلاقی، و در نهایت آنومی و فروپاشی اعتماد مورد توجه قرارداد و به تبیین آن ها به شرح زیر پرداخت:
◦ اهمیت عواطف اخلاقی: دکتر کشمیری توضیح میدهد که صرف معرفت اخلاقی برای عمل اخلاقی کافی نیست و عواطف، هیجانات و احساسات اخلاقی (مانند همدلی، دلسوزی، همدردی) نقش حیاتی در اخلاق دارند. این عواطف به ما کمک میکنند تا موقعیتهای اخلاقی را تشخیص دهیم (توجه اخلاقی)، انگیزه عمل اخلاقی داشته باشیم و پس از عمل نیز وجدان اخلاقی ما فعال شده و منجر به احساس گناه یا پشیمانی شود. به گفته مارتا نوسباوم، اخلاق از یادآوری شکنندگی انسان (بیماری، مرگ، آسیبپذیری روابط) متولد میشود و این یادآوری انگیزه عمل اخلاقی را فراهم میآورد.
◦ فرسودگی عاطفی: کشمیری در ادامه در توضیح فرسودگی عاطفی می گوید: جنگ با قرار دادن مکرر افراد در معرض اخبار ناگوار، به تدریج باعث بیحسی میشود. به گفته پل بلوم، پس از مشاهده تعداد معینی از کشتهشدگان، افراد با اعداد و آمار سروکار پیدا میکنند و جان انسانها در پشت این ارقام پنهان میشود و احساسات کافی را برنمیانگیزاند. این حالت به خستگی همدلی یا خستگی عاطفی منجر میشود که نوعی مکانیسم بقا است، زیرا انسان نمیتواند بینهایت به لحاظ عاطفی هزینه کند.
◦ مالیات توجه و عقبماندگی اخلاقی: کشمیری می گوید: شرایط بحرانی، بار شناختی و "مالیات توجه" فرد به قدری زیاد میشود که توانایی توجه به دیگران و سنجش تأثیر اعمال خود بر آنها را از دست میدهد. این وضعیت باعث واپسروی در مراحل رشد اخلاقی میشود و افراد را به مراحل ابتدایی (بقای خود، کسب لذت یا دفع ضرر) بازمیگرداند، که نتیجه آن ضعف اخلاقی فردی و اجتماعی است.
◦ آنومی و فروپاشی اعتماد: او در نهایت می گوید: جامعه جنگزده معمولاً جامعهای اخلاقی نیست و این ضعف اخلاقی به فروپاشی اعتماد اجتماعی (آنومی) منجر میشود. از دست دادن هنجارهای اخلاقی که عامل انسجام اجتماعی هستند، مشکلات جدی برای همبستگی و اعتماد بین مردم و نهادها ایجاد میکند.
216216
نظر شما