۱ نفر
۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
دلارزدایی: فراتر از اقتصاد و ژئوپولیتیک

دلار آمریکا، برای دهه‌ها بیش از آنکه یک ارز باشد، ابزاری برای کسب و اعمال قدرت بوده است.

خبرآنلاین - تسلط دلار بر نظام مالی جهانی، به ایالات متحده این امکان را داده تا فراتر از مرزهایش سیاست‌گذاری کند، تحریم وضع نماید و هزینه‌های بدهی خود را با هزینه دیگران بپردازد. اما در سال‌های اخیر، کشورهایی چون چین، روسیه، هند، ایران و حتی برخی شرکای نزدیک‌تر ایالات متحده، راهبردهایی را برای کاستن از وابستگی به دلار در پیش گرفته‌اند. این روند که با عنوان «دلارزدایی» شناخته می‌شود، اگرچه به ظاهر یک تحول ارزی است، اما در واقع بازتاب تغییرات عمیق‌تری در ساختار قدرت جهانی می‌باشد.

چرا دلار تا این اندازه مهم است؟

دلار آمریکا، از زمان پیمان برتون وودز در ۱۹۴۴ و به ویژه پس از قطع ارتباط آن با طلا در دهه ۱۹۷۰، به تدریج جایگاه بی‌رقیب خود را به عنوان ارز ذخیره جهانی و وسیله تسویه بین‌المللی تثبیت کرده است. امروز بیش از ۶۰٪ ذخایر ارزی جهان به دلار نگهداری می‌شود، بیش از ۸۰٪ تجارت جهانی با دلار انجام می‌گیرد و حدود ۹۰٪ از تراکنش‌های مالی فرامرزی از طریق سیستم مالی تحت کنترل آمریکا (شامل سوئیفت و کلیرینگ دلار) صورت می‌پذیرد.

این جایگاه، مزایای گسترده‌ای برای واشنگتن ایجاد کرده است:

•    قدرت تحریم: از طریق کنترل بر نظام پرداخت جهانی، آمریکا می‌تواند کشورها، بانک‌ها و شرکت‌ها را از چرخه مالی بین‌المللی حذف کند.
•    استقراض ارزان: تقاضای بالا برای دلار، نرخ بهره پایین برای اوراق خزانه‌داری آمریکا را تضمین می‌کند.
•    اثرگذاری ژئوپلیتیک: دلار به ابزاری برای مدیریت بحران‌ها، تنظیم قیمت کالاهای اساسی و حتی تعیین مسیر سیاست خارجی تبدیل شده است.

چرا کشورها به دنبال دلارزدایی‌اند؟

در اغلب موارد دلارزدایی نه از سر تمایل اقتصادی، بلکه به دلایل سیاسی و راهبردی در حال پیگیری است. کشورهایی که مورد تحریم، تهدید یا انزوا قرار گرفته‌اند، دلار را نه یک ابزار بی‌طرف مالی، بلکه بخشی از «زنجیره سلطه ژئوپلیتیک آمریکا» می‌دانند.
برای نمونه:
•    روسیه پس از تحریم‌های گسترده غرب در پی جنگ اوکراین، تسویه حساب انرژی را با روبل یا یوان انجام می‌دهد.
•    چین به طور فعال، تجارت نفت با عربستان و امارات را به یوان سوق می‌دهد و ارز دیجیتال ملی خود (e-CNY) را به‌عنوان جایگزین معرفی می‌کند.
•    ایران نیز در تعاملات منطقه‌ای، به ویژه با کشورهای آسیایی و اوراسیا، از پیمان‌های دو یا چندجانبه پولی بهره می‌برد.
دلارزدایی، برای کشورهای فوق، نوعی «ضدتحریم‌سازی» ساختاری است؛ نه تنها راهی برای دور زدن تحریم‌ها، بلکه تلاشی برای کاهش آسیب‌پذیری مالی در برابر فشارهای غرب.

ابزارها و مسیرهای دلارزدایی

اگرچه هنوز یک «ارز جایگزین جهانی» به معنای حقیقی آن وجود ندارد، اما ابزارهای متنوعی برای عبور از دلار به کار گرفته شده‌اند:

الف. تجارت دوجانبه با ارزهای ملی

کشورهایی مانند چین، روسیه، هند، ایران، برزیل و ترکیه در حال انعقاد پیمان‌هایی برای استفاده از ارزهای ملی خود هستند. در برخی موارد (مانند روبل-یوان یا روپیه-درهم)، این روند رشد کرده و بانک‌های مرکزی مکانیزم‌های تسویه مستقیم ایجاد کرده‌اند.

ب. توسعه نظام‌های پرداخت موازی

چین و روسیه، به صورت مستقل، سامانه‌هایی برای جایگزینی سوئیفت توسعه داده‌اند:
سامانه‌های CIPS از سوی چین و SPFS از سوی روسیه.
این سامانه‌ها  حتی با وجود عدم ظرفیت بالا، به‌عنوان زیرساخت‌های استراتژیک، در حال رشد هستند.

ج. نهادسازی در قالب بلوک‌های نوظهور

بریکس پلاس از طریق بانک توسعه جدید (NDB) و ترتیبات ذخیره احتیاطی (CRA)، به دنبال تأمین مالی پروژه‌ها بدون اتکا به دلار است. چین نیز از طریق ابتکار کمربند و جاده، وام‌هایی را با یوان به کشورهای مختلف ارائه می‌دهد.

چالش‌های بزرگ در مسیر دلارزدایی

با وجود این پیشرفت‌ها، دلارزدایی هنوز با موانعی جدی مواجه است:

الف. اعتماد به ارزهای جایگزین پایین است

یوان، روبل یا حتی روپیه، با وجود استفاده فزاینده، هنوز واجد تمام مؤلفه‌های یک ارز ذخیره جهانی نیستند. عدم آزادی تبدیل پذیری، کنترل شدید دولتی و نبود بازار مالی عمیق، از جمله موانع‌اند.

ب. فقدان یک دارایی امن جایگزین

اوراق خزانه‌داری آمریکا، با وجود بدهی‌های فزاینده، همچنان امن‌ترین و نقدشونده‌ترین دارایی مالی جهان است. هیچ‌کدام از اقتصادهای نوظهور هنوز نتوانسته‌اند اعتماد کافی برای جایگزینی آن ایجاد کنند.

ج. تفاوت منافع درون ائتلاف‌ها

حتی در میان کشورهای عضو بریکس، اجماع کاملی در مورد شکل و ماهیت دلارزدایی وجود ندارد. برخی، مانند هند و برزیل، وابستگی گسترده‌ای به بازارهای غربی دارند و محتاط‌تر عمل می‌کنند.

د. زیرساخت‌های مالی ناکافی

سامانه‌های پرداخت، صرافی‌های چند ارزی، سازوکارهای تنظیم بازار و بیمه ریسک، در بلوک‌های غیرغربی هنوز نوپا هستند و ظرفیت پوشش حجم بالای تجارت جهانی را ندارند.

دلارزدایی، ابزار فشار متقابل یا جایگزین واقعی؟

سؤال اصلی این است که آیا دلارزدایی یک استراتژی جایگزین تمام‌عیار است یا صرفاً تاکتیکی برای کاهش آسیب‌پذیری؟ پاسخ، ترکیبی از هر دو است.

از یک سو، تلاش برای حذف دلار به افزایش قدرت چانه‌زنی کشورها در برابر آمریکا انجامیده و نوعی موازنه سازی ژئوپلیتیک را شکل داده است؛ از سوی دیگر، واقعیت‌های بازار جهانی و ساختارهای نهادی، هنوز به گونه‌ای است که خروج سریع از سایه دلار، هزینه‌زا و پرریسک خواهد بود.

مع‌الوصف، دلارزدایی بیش از آنکه فقط یک پروژه ارزی باشد، بازتاب یک گسست ساختاری در نظم جهانی است. کشورهایی که پیش‌تر تابع قواعد تعیین شده توسط غرب بودند، اکنون به دنبال تعریف مسیرهای مستقل و تا حدودی موازی‌اند. بریکس پلاس، سازمان همکاری شانگهای و سایر بلوک‌های منطقه‌ای، در حال آزمودن ظرفیت‌های خود برای عبور از سلطه دلار هستند.

اما مسیر دلارزدایی نه کوتاه است و نه یک دست. این روند، در بهترین حالت، به تنوع‌سازی پولی و کاهش ریسک‌های سیستمی منجر خواهد شد؛ نه الزاماً حذف کامل دلار. موفقیت آن نیز بستگی به توان نهادسازی، گسترش اعتماد مالی و ایجاد زیرساخت‌های جامع دارد.

برای کشوری مانند ایران، که تحت فشارهای تحریمی قرار دارد، مشارکت هدفمند در پروژه‌های دلارزدایی، نه فقط ابزاری برای مقاومت اقتصادی، بلکه بستری برای تعریف جایگاه در نظم مالی آینده خواهد بود.

۳۱۵/۴۲

کد خبر 2115609

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین