همایش نظریه بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره ) و حضرت آیت الله العظمی خامنه ای 24 اردیبهشت به همت موسسه تنظیم و نشر آثار آیت الله خامنه ای در مرکز همایش های بین المللی سازمان صدا وسیما، برپا می شود. از میان مقالات و آثار رسیده به این همایش، مقاله مبانی ادبیات بیداری و پایداری از نگاه حضرت امام خمینی (ره) را می خوانید:

حضرت امام خميني (ره) از جمله رهبران قيا مهاى دينى است كه با تكيه بر آموزه هاى اسلامى، سعى در احياى مقاومت در برابر استكبار و استبداد را توأمان درك، برنامه ريزى و اجرا نمود. هر چند برخى از مصلحان در دنياى اسلام با قيام عليه ظلم در استبداد داخلى يا استكبار خارجى مسير حركت اسلام‌خواهى را ترسيم م ىنمودند؛ ولى به دليل نداشتن نقشه راه در هر دو مسير نتوانستند فراتر از زمان و مكان خويش جلو بروند. حضرت امام آمد تا ادبيات پايدارى اسلام را در مقابل استبداد داخلى و
استكبار خارجى، كه به فراموشى سپرده شده بود، احياء نمايد. وى ادبياتى پديد آورد كه به واسطه ي آن اسلام احياء گرديد. امام خمينى(ره) با زبان قرآن همه طاغوتيان و هم آواز طاغوتيان را نفى و ادبياتى را ايجاد كرد و توسعه بخشيد كه به واسطه آن طلسم طاغوتيان شكسته شد و مردم به سمت الله و خداوند سبحان خوانده شدند كه بر آن اساس نهضت اسلامى خود را تا به حال برپا و پويا نگه داشته است. چنين ادبياتى با اندك توجهى به آثار و گفتار امام خمينى(ره)، به خوبى برجسته و نمايان م ىگردد. فلذا مى بينيم كه واژه هاى استقامت، پايدارى، مقاومت و ايستادگى در لسان و ادبيات امام خميني(ره) بارها و بارها به كار رفته است. مثلاً در صحيفه امام، واژه ي استقامت 43 مرتبه، واژه ي پايدارى
16 مرتبه و واژه ايستادگى مجموعاً 33 مرتبه ذكر شده است.1 اما سؤال اين است كه بر چه اساس امام خمين ي(ره) مردم را به استقامت فرا مى خواند و يا خود بر چه مبنايى به مقاومت و پايدارى تن مى داد و چرا؟ مبانى ادبيات پايدارى ايشان چه بود؟
1 مبناى عقلى - استدلالى
امام خمينى(ره) معتقد است، چون احكام اسلامى اعم از قوانين اقتصادى، سياسى و حقوقى، تا روز قيامت باقى و لازم الاجراست، بقا و دوام هميشگى احكام اسلامى امكان پذير نيست مگر با ايجاد حكومت اسلامى؛ بنابراين لزوم حكومت به منظور بسط عدالت، تعليم، تربيت، حفظ نظام جامعه، رفع ظلم و حراست مرزهاى كشور و جلوگيرى از تجاوز بيگانگان، از بديه ىترين امور است. بنابراين؛ قيام و مقاومت جهت حفظ مرزهاى كشور اسلامى و جلوگيرى از تسلط تجاوزگران بر آن، عقلاً و شرعاً واجب است و اين حكم از بديهى ترين نيازهاى مسلمانان است2 و اين مهم محقق نمى گردد مگر اينكه ملت خودشان بخواهند. امام خمينى(ره) كه ادبيات پايدارى اش را تبليغ مى كند با استشهاد به آيه «إنَّ اللهَ لايُغَيِّرُ مابِقَوْمِ حَتَّى يُغَيِّروُا مَا»3 تغيير نظام حاكم بر يك ملت را در گرو فرهنگ و روحيه ي بر آن ملت مى داند و مى فرمايد: «ان الله لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم» يك واقعيتى است، و دستورى. واقعيت به اين معنا كه تغييراتى كه در يك ملتى، يك قومى، حاصل شود، منشأ تغييرات تكوينى، تغييرات جهانى، تغييرات موسمى مى شود. دستور است به اينكه تغييراتى كه شما مى دهيد، تغييراتى باشد كه خداوند تغييرات دنبالش يك تغييراتى به نفع شما باشد»4 سرنوشت ملتى را تغيير نمى دهد مگر اينكه ملت خودشان
را تغيير بدهند. اگر ملتى روحيه ي شهادت طلبى، فداكارى، جانفشانى در راه هدف و آمادگى براى جلوگيرى از ظلم و ستم داشت و سلطه بيگانه را ماي هي ذلت و ننگ براى خويش دانست، سرنوشتش تغيير كرده و نظام حاكم بر او هم تغيير مى كند اما اگر ملتى بى تفاوت باشد، و روحيه ي انظلام و ذلت پذيرى پيدا كند سرنوشت او محكوم ظلم و سلطه ظالم مي شود. بنابراين ملتى كه تحول روحى پيدا كرده و درصدد دفع انظلام و ذلت مى باشد؛ نمى تواند به پيروزى برسد مگر اينكه به وحدت و همبستگى و همدلى رسيده و در اين راه پايدار شده باشد. امام خمينى در ادبياتش به اين مهم توجه داشته، فلذا مى فرمايند: «اگر ما دست به دست هم ندهيم، همه مان با هم نباشيم، زمي نمان خواهند زد، مجلس را زمين م ىزنند، دولت را زمين م ىزنند،... همه زمين م ىخورند، پس عقل اقتضامى كند كه ما الآن مشكلات را تحمل كنيم.»5
2 مبناى دينى - اعتقادى
دليل اينكه چرا و بر چه اساس امام خمينى(ره)، مردم را بعد از قيام، دعوت به استقامت م ىكند اين است كه اين مطلب را علاوه بر اينكه امرى بديهى و عقلى مى دانند، يك دستور الهى نيز قلمداد م ىكنند و م ىگويند: استقامت معنايش اين است كه اگر گرفتار ىهايى پيدا شد در جهاد، اگر در جن گهايى كه پيش م ىآيد براى يك ملتى كه م ىخواهد شرافتمند باشد... در مشكلات سستى نكند! اين امر خداست. خداى تبارك و تعالى، كه دفاع را بر همه ي ملت و بر همه ي مسلمين واجب كرده است.... همان كه امر فرموده است كه دفاع كنيد، به همه مل تها امر فرموده است كه پايدار باشيد، استقامت كنيد.6
امام استدلال مى كند كه حضور انسانها در قيامها و مقاومت امرى از پيش ساخته خود انسان نيست؛ بلكه خداوند سبحان و اسلام از ما مى خواهد كه در مقابل كفر و زندقه و ستم و ستمكاران ايستادگى كنيم. فلذا مى گويند: چه بسا افرادى كه ابتدا در يك امرى وارد مى شوند، لكن بعضى مشكلات وقتى پيش آمد نمى توانند خوددار باشند، نمى توانند استقامت كنند... تعليمى كه خداى تبارك و تعالى به مسلمين داده است اين است كه بايد در مأموريتهاى خودتان استقامت داشته باشيد.7
خدا به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد كه استقامت داشته باش در آن امورى كه مأمورى8 در يك است وارد شده است « هود » سوره ي ديگرى كه سوره ي كه فاستقم كما امرت. اسلام مى خواهد كه در مقابل كفر و زندقه و در مقابل ستم و ستمكاران ايستادگى بكنند.9
براى دستيابى به مبانى پايدارى در ادبيات امام خمينى(ره) و يا تشريح بيشتر آن، و وجه تمايز اين مبانى با مبانى ديگر در ادبيات پايدارى مطرح در جوامع، بهتر ديده شد كه به پاسخ اين سؤال بپردازيم كه: پايدارى براى چه؟ و براى چه كسى؟ حضرت على(ع) پاسخى به اين پرسش مى دهد كه حكايت گر نفى ادبيات پايدارى مسلك مادى گرايانه و صرفاً دنيوى است. آنجايى كه حضرتش مى فرمايد:10 «خداوندا، تو خود مى دانى كه حركت ها، جنبش ها، قيام ها، اعتراض ها، جنگيدن ها و مقاومت هاى ما، رقابت در كسب قدرت دنيوى نبوده. براى تحصيل قدرت براى يك فرد نبود، به عنوان جاه طلبى نبود، براى جمع آورى مال و منال دنيا و براى زياده طلبى در مال و منال دنيا نبوده و نيست. پس هدف چيست؟ م ىافزايد: راز پايدارى ما در اين است كه مى خواهيم نشانه ها و پرچم هاى اسلام و هدايت و رستگارى كه بر زمين افتاده و رهروان راه را پيدا نمى كنند، اسلام فراموش شده را بازگردانيم و آمد هايم كه زندگى مردمان را اصلاح كنيم، آمد هايم مظلومان از شر ظالمان نجات پيدا كنند، آمد هايم كه مقررات اسلامى اجرا شود.11
مراد حضرت اين است كه به ما بفهماند كه قيام و پايدارى مى تواند براى كسب قدرت دنيوى، تحصيل قدرت، جا هطلبى، و مال دنيوى، زياد هطلبى و براى زنده نگا هداشتن دين الهى و تحقق و اجراى آن باشد. خلاصه اينكه، قيام و مقاومت يا براى خدا و به امر خداست (به دستور الهى و براى او و جهت تحقق امر او) يا براى خود و به امر اميال نفسانى خود يا جامعه م ىباشد. اين دو نوع قيام و مقاومت قيام و مقاومت دنيوى و الهى) با هم افتراق اساسى دارند. ادبيات پايدارى امام خمينى(ره) كه از تصويرگر يهاى قرآن و اهل بيت(ع) الگو مى گيرد و از واژه ها و تركيب هاى ادبى قرآن بهره م ىبرد. در تمامى قلمروهاى ادب پايدارى وحى محور و به عبارتى ديگر، ثقلين محور است. ادبيات پايدارى ايشان بريده از اسلام نيست بلكه ب نماي ههاى قرآنى دارد و در پرتو قرآن و سنّت رخ م ىنمايد. امام با اين مبانى درصدد دينى كردن ادبيات پايدارى و حضور دين در عرصه اجتماع است و ادبيات پايداريش با خدا و دستور الهى «فاسْتَقِم كَمَآ أُمِرْتَ»12 آغاز مى شود تا به خلق برسد. اين ادبيات پايدارى دايره‌اش بسيار وسيع بوده كه آرما نهاى ملّى و ايمانى جامعه را دربر می گيرد و به عبارتى همه آرما نها را جهت مى بخشد و با محتوايى الهى در جامعه ظهور و تجلى پيدا م ىكند، بر همين مبناست كه امام خمينى(ره) مى گويند: بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند، زندان رفتند، فداكاري ها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند. امروز وظيفه ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مى باشد، براى تحمل هرگونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلو اغراض و مطامع آ نها را بگيريم.13
پی‌نوشت‌ها:
1.براى اطلاع بيشتر در اين باره رجوع كنيد به: صحيفه امام 1378 ج 1
:؛ 298 ؛ ج: 17 ،60 : 251 ؛ ج 14 ،164 ،124 : 481 ؛ ج 13 : 254 ؛ ج 3 ،169؛: ج 2
.83 ،48 : 56 ؛ ج 21 : 285 ؛ ج 19 ،274 ،47 : 359 ؛ ج 18
2.امام خمينى، روح الله. شؤون و اختيارات ولى فقيه. وزارت ارشاد اسلامى( 1365 )، ص 23 و 24
3. سوره مباركه رعد: آيه 1
4. صحيفه امام تهران: مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خمينى 1378 ج10 ص 128
5. صحيفه امام ، همان، ج 18 : ص 254
6. صحيفه امام ، همان، ج 13463 : 464
7. صحيفه امام ، همان، ج 13 :ص 463
8. صحيفه امام، همان، ج 13 : ص 462
9. صحيفه امام، همان، ج 16 :ص 75
10. در نهج البلاغه، خطبه 131 اين چنين آمده است: «اللَّهُمَ إِنَّكَ تَعْلَمُ َنَّهُ لَمْ يَكُنّ الذَّىُ كَان مَنَّا منُافَسًَة فِى سُلْطانٍ وَ لاالتِماسَ شَىءٍ مِنْ فُضُولِ الحُطامِ. وَ لكِنْ لنَِرُدَّ المَعالمَِ مِنْ ديِنِكَ وَ نُظْهِرَ الإِصْلاحَ فِى بِلادِكَ. فَيَأمِنَ المَظْلوُموُنَ مِنْ عِبادِكَ، وَ تَقَامَ المَعَطَّلَةُ مِنّ حُدودِكَ».
11. فيض الاسلام، نهج البلاغه، بى تا :خطبه 131
. 12. سوره مباركه هود، آيه 11
13. صحيفه امام، همان، ج 16 ،ص 16

/6262

کد خبر 211577

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین