۱ نفر
۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۲
تاملی فلسفی درباره‌ خورد و خوراک دیکتاتورها

کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها، نوشته‌ ویتولدشابوفسکی، روزنامه‌نگار برجسته لهستانی، یکی از آثاری است که تاریخ سیاسی قرن بیستم را از زاویه‌ای شگفت‌آور بازگو می‌کند: از زاویه آشپزخانه و سفره غذای پنج تن از معروف‌ترین و خونریزترین دیکتاتورهای جهان. این کتاب نخستین‌بار در سال ۲۰۱۹ به زبان لهستانی و سپس به انگلیسی منتشر شد. از این کتاب دست‌کم دو ترجمه فارسی وجود دارد که من ترجمه مسعود یوسف حصیرچین، نشر گمان  را  خوانده‌ام.

  به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از صفحه اندیشه روزنامه اعتماد، امیرحسین خداپرست،عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در ادامه می نویسد: نویسنده کتاب سراغ کسانی می‌رود که در خلوت‌ترین و آسیب‌پذیرترین لحظات با دیکتاتورها همراه بوده‌اند: آشپزهای شخصی آنان.او برای نگارش کتابش چهار سال سفر کرده، از آفریقا تا خاورمیانه، از امریکای لاتین تا آسیای جنوب شرقی، و توانسته است با پنج آشپز یا افرادی بسیار نزدیک به آشپزخانه دیکتاتورها دیدار کند.نتیجه این تلاش‌ها مجموعه‌ای است از خاطرات، روایت‌ها و مشاهدات که هم ارزش تاریخی دارند هم بار عاطفی و انسانی سنگینی را به دوش می‌کشند.

ساختار کتاب یادآور یک منوی کامل غذا است: هر بخش با عنوانی همچون «پیش‌غذا»، «صبحانه»، «ناهار»، «شام» یا «دسر» آغاز می‌شود و به سرگذشت یکی از آشپزها اختصاص دارد. این قالب استعاری موجب می‌شود خواننده احساس کند در ضیافتی نشسته است که میزبان آن دیکتاتورهای قرن بیستم‌اند و راویان آشپزهایی که همواره در سایه ترس، وفاداری و رازهای ناگفته زیسته‌اند.

نخستین داستان به ابوعلی، آشپز صدام حسین اختصاص دارد. ابوعلی مردی است که سال‌ها در کاخ‌ها و جبهه‌ها برای رییس‌جمهور عراق غذا پخته است. او روایت می‌کند که صدام مزه سوپ ماهی‌دزدها را که در شهر زادگاهش، تکریت، رایج بود بیش از هر چیز دوست داشت. اما فراتر از مزه‌ها، نکته اصلی روایت ابوعلی ترس دائمی از مجازات است. صدام، اگر از غذایی خوشش نمی‌آمد، آشپز را مجبور می‌کرد پول مواد اولیه را از جیب خودش بپردازد و اگر از کسی دلخور بود، ممکن بود کوچک‌ترین بهانه موجب تنبیه شود.

انسانیت و بی رحمی چگونه کنار هم قرار می گیرند؟

با این حال، همین صدام گاه به شوخی و خنده روی می‌آورد، برای مهمانان خود کباب درست می‌کرد و از سس تند امریکایی برای دست انداختن دوستانش استفاده می‌کرد. این دوگانگی، که در آن خشن‌ترین چهره خاورمیانه، در عین حال، عاشق غذا و شوخی‌های سفره‌ای است، نشان می‌دهد که انسانیت و بی‌رحمی چگونه در کنار هم قرار می‌گیرند.

در بخش بعد نویسنده به سراغ اوتونده اودرا، آشپز عیدی امین، دیکتاتور اوگاندا می‌رود. عیدی امین- که به قصاب اوگاندا شهرت داشت- شخصیتی بود همزمان هراس‌آور و عجیب‌وغریب، مردی با اشتهای سیری‌ناپذیر، چه برای قدرت چه برای غذا. اودرا از ماجراهایی می‌گوید که در آن امین، در میانه جنایت‌ها و فرمان‌های خونین، بر سر میز غذا همانند یک مرد روستایی ساده رفتار می‌کرد، غذای محلی می‌طلبید و به شیرینی‌های خاص علاقه داشت.

درباره‌ خورد و خوراک دیکتاتورها

حضور او در آشپزخانه امین به او امکان داد از نزدیک ببیند که قدرت چگونه می‌تواند در عین حال خشن و کودکانه باشد. انور خوجه، رهبر آلبانی دیکتاتوری بود که کشورش را برای دهه‌ها به انزوا کشاند.آشپزش که در کتاب با نام مستعار آقا یک. معرفی می‌شود از انضباط سختگیرانه، فضای امنیتی و بی‌اعتمادی حاکم بر کاخ می‌گوید. در این روایت، آشپزی نه‌فقط تأمین غذا بلکه نوعی عمل سیاسی است: کوچک‌ترین اشتباه می‌توانست نشانه‌ای از خیانت تلقی شود. انور خوجه حتی در انتخاب شیرینی‌های محبوبش هم به‌شدت محتاط بود و اعتماد کمی به اطرافیانش داشت.

در کوبا، شابوفسکی با دو آشپز فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، دیدار می‌کند: اراسمو و فلورس.آن‌ها تصویری از کاسترو ارائه می‌دهند که ترکیبی از کاریزما، زهد انقلابی و میل به لذت است. کاسترو غذاهای ساده دریایی و سس انبه را دوست داشت اما همواره مراقب بود که رژیم غذاییش با ایدئولوژی انقلاب در تعارض آشکار نباشد. روایت این دو آشپز نشان می‌دهد که چگونه حتی غذا هم می‌تواند به عرصه‌ای برای نمایش قدرت انقلابی و استقلال ملی تبدیل شود.

آخرین روایت کتاب از یونگ مئون، آشپز پل پوت، است. پل پوت، رهبر، خمرهای سرخ در کامبوج، مسوول مرگ حدود دو میلیون نفر بود اما در زندگی شخصی‌اش تصویری آرام و حتی به‌ظاهر مهربان داشت.مئون شرح می‌دهد که چگونه در جنگل‌های کامبوج برای پل پوت غذاهای ساده‌ای چون سوپ ترش‌وشیرین یا سالاد پاپایا آماده می‌کرد. تضاد میان سفره پر از میوه و سبزی و مرگ‌ومیرگسترده بیرون چنان شدید است که روایت او حالتی کابوس‌وار به خود می‌گیرد: آشپز در همان لحظه که غذایی تازه و سالم برای رهبر آماده می‌کند می‌داند که میلیون‌ها هموطنش از گرسنگی در حال جان دادنند.

تمامی این روایت‌ها در کنار هم تصویری واحد می‌سازند: دیکتاتورها، با همه قدرت و خشونت‌شان، همچنان انسان‌هایی بودند که باید می‌خوردند و می‌آشامیدند.این حقیقت ساده، اما ژرف، نشان می‌دهد که قدرت مطلق هم بدون غذا و مراقبت نزدیکان دوام نمی‌آورد.شابوفسکی بارها تأکید می‌کند که پرسش‌های او نه صرفا درباره منو غذایی بلکه درباره نسبت میان انسانیت و جنایت است: چگونه کسی که در خلوت لبخند می‌زند و از سوپی خانگی لذت می‌برد جایی دیگر فرمان نابودی هزاران نفر را صادر می‌کند؟ در واقع، خورد و خوراک دیکتاتورها درباره زندگی روزمره در سایه قدرت مطلق، ترس و خواست بقا و تعارض بین نیازهای انسانی و خشونت‌های غیرانسانی است. این کتاب یادآوری می‌کند که حتی قدرتمندترین حاکمان نیز برای بقا به سفره‌ای وابسته‌اند که دیگران برایشان می‌چینند و شاید درست در همین نقطه بتوان پایه لرزان و شکننده قدرت را دید.
*دکتر امیرحسین خداپرست عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2120678

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار