رضا ایرانمنش در مراسم بزرگداشت خود : دعا کنید بروم، خیلی خسته‌ام

رضا ایرانمنش در مراسم بزرگداشتی که به همت فرهنگسرای سرو با همکاری کانون ادبی زمستان برای او برگزار شده بود، گفت: «دعا کنید بروم، خیلی خسته‌ام. خدا حفظ‌تان کند و خاک پایتان هستم.» 

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط‌عمومی رویداد، هم‌زمان با هفته دفاع مقدس، فرهنگسرای سرو میزبان مراسمی برای گرامیداشت رضا ایرانمنش، بازیگر جانباز و چهره ماندگار سینمای ایران بود. این مراسم به همت فرهنگسرای سرو و با همکاری کانون ادبی زمستان برگزار شد. مدیریت و اجرای این مراسم بر عهده سجاد عزیزی‌آرام، شاعر و دبیر کانون ادبی زمستان بود.

در بخشی از این مراسم سیدجواد هاشمی در سخنانی صمیمی، خاطره‌ای از همکاری با رضا ایرانمنش در فیلم «سجاده آتش» را یادآور شد. او با تأکید بر دشواری‌های ساخت آثار دفاع مقدس گفت: «گاهی ساخت و حضور در فیلم‌های جنگی سخت‌تر از خود جنگ است.» هاشمی از زیبایی‌های همکاری با ایرانمنش سخن گفت و او را هنرمندی صبور و همیشه خندان توصیف کرد. این بازیگر پس از بیان سخنانش، با در آغوش گرفتن رضا ایرانمنش و بوسیدن پیشانی او، صحنه‌ای پر از احساس و احترام آفرید که با تشویق و هیجان حاضران همراه شد.

در ادامه مراسم، علی غفاری، کارگردان سینما، از نخستین آشنایی خود با رضا ایرانمنش سخن گفت. او توضیح داد که به واسطه همکاری با سیدجواد هاشمی با ایرانمنش آشنا شده، چرا که هاشمی همواره از دشواری‌های ساخت «سجاده آتش» و مهارت بازی ایرانمنش در این فیلم یاد می‌کرده است. غفاری افزود: «از همان روزها مهر او در دل من نشست و همین آشنایی به همکاری‌های مشترک ما انجامید.» 

این کارگردان در توصیف شخصیت ایرانمنش گفت: «در شرایط دشوار کارهای جنگی، من سخت‌کوشی، مقاومت و تلاش را از رضا یاد گرفتم. هرگز در طول کار اخم بر چهره‌اش ندیدم و در آن روزها حال بازیگران این سبک حال دیگری بود. او هیچ‌گاه لب به شکایت باز نمی‌کرد.» 

غفاری سخنان خود را با یادآوری روزهایی ادامه داد که ایرانمنش در بیمارستان ساسان بستری بود و از روحیه استوار و امیدبخش او تعریف کرد. او در پایان افزود: «رضا همواره با افتخار از روزهای جنگ سخن می‌گفت و هیچ‌گاه ابراز پشیمانی نکرده است.» 

ستار اورکی، آهنگساز و دوست صمیمی رضا ایرانمنش، در سخنان خود به سال‌های دوستی نزدیکشان اشاره کرد و گفت همواره در روزهایی که ایرانمنش در بیمارستان بستری است، در کنارش حضور دارد. او خاطره‌ای از یکی از بستری‌های ایرانمنش در بیمارستان بیان کرد و گفت: «هر بار که تاول‌های بدنش می‌ترکید، دردش چنان شدید بود که گویی خمپاره خورده است. من خودم در آن روزها با درد کلیه به بیمارستان رفته بودم، اما با دیدن رنج رضا، درد خودم را فراموش کردم.» 

اورکی با تأکید بر درستکاری ایرانمنش افزود: «رضا به خاطر پایبندی به اصول و درستکار بودنش، هرگز وارد هر کاری نشد و حتی گاهی به همین دلیل از جایگاهی کنار گذاشته شد. با وجود رنج‌ها و محدودیت‌ها، همواره خوش‌اخلاق، صبور و یاری‌رسان دیگران بود. او برای همه سفارش می‌کند و کار همه را راه می‌اندازد، اما در این میان حتی برای فرزندان خودش، غزل و علی، کاری نکرده است.» 

او در پایان با لحنی پرشور گفت: «درود به شرف رضا ایرانمنش؛ اگر رضاها نبودند، خدا می‌داند چه بر سر خاک ما می‌آمد. من هر شب با این زمزمه می‌خوابم: قربون خاکمون، قربون ایران، جانم فدای ایران.»

احمد مرادپور، دیگر دوست و همکار رضا ایرانمنش، او را با نام «مهدی» صدا زد؛ نام نقشی که در فیلم «سجاده آتش» بازی کرده بود و گفت: «از نظر من رضا ایرانمنش یعنی مهدی و اصلاً دلم نمی‌خواست او را در نقش‌های دیگری ببینم.» 

مرادپور به صبر، مقاومت و همراهی ایرانمنش در طول همکاری اشاره کرد و افزود: «لحظات همکاری با او در فیلم «سجاده آتش» بسیار دلنشین و خاطره‌انگیز بود.» 

وی متنی سرشار از احساس برای رضا ایرانمنش قرائت کرد که متن کامل این یادداشت حاوی خاطرات و تحسین‌های صمیمانه او از رضا ایرانمنش بود.

سعید امینی، رئیس فرهنگسرای سرو و بانی این مراسم، در سخنان خود به تجربه شخصی‌اش اشاره کرد و گفت: «قبل از ورود به دنیای هنر، لباس رزم بر تن داشتم و می‌دانم که جانباز بودن چه‌قدر دشوار است.» او توصیه کرد که مردم زمانی را برای سر زدن به آسایشگاه جانبازان اختصاص دهند تا درک کنند چه احساسی دارند و بتوانند ادای دین کنند.

امینی همچنین به رضا ایرانمنش گفت: «هم اسم زیبایی داری و هم فامیلی زیبایی؛ ایرانمنش، منش ایرانی.» و خطاب به او افزود: «ما را ببخش اگر در حق تو کم گذاشتیم.» در پایان، او از حاضرین خواست تا به احترام رضا ایرانمنش با تشویق و قدردانی، یاد و جایگاه او را گرامی بدارند.

رضا ایرانمنش سخنانش را با خاطره‌ای از جوان ۱۳ ساله‌ای به نام مجید آغاز کرد؛ نوجوانی که با وجود ممنوعیت و مخالفت شدید، در صندوق ماشین خود را به جبهه رسانده و در شب عملیات شهید شده بود. ایرانمنش با اشاره به این شهید گفت: «ما با این آدم‌ها مبارزه کردیم.» او با بغض ادامه داد: «دعا کنید بروم، خیلی خسته‌ام. خدا حفظ‌تان کند و خاک پایتان هستم.» 

این بزرگداشت به همت فرهنگسرای سرو و کانون ادبی زمستان، جمعه ۴ مهرماه در فرهنگسرای سرو برگزار شد. در پایان مراسم به رضا ایرانمنش هنرمند جانباز و رزمنده دفاع مقدس مجسمه‌ای که توسط استاد علیرضا پویایی‌مهر از خاک متبرک سامرا ساخته شده بود اهدا شد.

در طول برنامه، شاعران و ترانه‌سرایان با اجراهای خود حال و هوای ویژه‌ای به مراسم بخشیدند. به ترتیب حضور روی صحنه، صابر سعدی‌پور، فاطمه قائدی، عبدالرحیم سعیدی‌راد، سامی تحصیلداری، سجاد عزیزی‌آرام، داوود رحمت‌الهی، صابر ساده، امیرعلی سلیمانی و اصغر علی‌کرمی به شعرخوانی پرداختند. همچنین، حمید غلامعلی ترانه «وسعت سبز» و قاسم افشار ترانه «پلاک عاشقی» را اجرا کردند که با استقبال حضار همراه شد.

۲۴۲۲۴۲

کد خبر 2121199

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =