به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، سوره اسراء با بیان یکی از شگفت انگیزترین وقایع زندگی پیامبر اسلام، یعنی حادثه معراج آغاز میشود. خداوند میفرماید: «سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی...»؛ یعنی پاک و منزه است آن خدایی که بندهاش را شبی از مسجدالحرام به مسجدالاقصی برد تا آیات و نشانههای بزرگ خود را به او نشان دهد.
بنابر روایت فارس، این مقدمه، نوعی پیوند معنوی میان کعبه و مسجدالاقصی برقرار میکند و اهمیت سرزمین فلسطین را یادآور میشود. درست پس از این مقدمه، خداوند توجه را به قوم بنیاسرائیل جلب میکند؛ قومی که تاریخشان با همین سرزمین گره خورده است.
هشدار درباره فساد بنیاسرائیل و عاقبت آنها
در آیات بعد، خداوند یادآوری میکند که تورات بر بنیاسرائیل نازل شد و در آن تصریح گردید که آنان دو بار در زمین فساد گسترده خواهند کرد و در برابر این فساد، دو بار مجازات سخت الهی گریبانشان را خواهد گرفت. این وعده، نه یک پیشگویی بلکه یک سنت قطعی الهی است: هرگاه ملتی مسیر طغیان، فساد و ستمگری پیش گیرد، عاقبت گرفتار عقوبت میشود.
به گفته مفسران فساد اول بنی اسرائیل رخ داده و آنها توسط بختنصر مجازات شدهاند، اما فساد دوم و مجازات سخت آنها رخ نداده و به احتمال فراوان در موضوع فلسطین است، زیرا چنین جنایاتی در تاریخ بی سابقه است.
نخستین سقوط و ویرانی معبد
در نخستین مرحله، خداوند میفرماید: «پس چون وعده اول تحقق یابد، گروهی از بندگان نیرومند و جنگجو را بر شما مسلط میکنیم تا در میان خانههایتان جستجو کنند.» مفسران گفتهاند این اشاره به حمله آشوریان یا بابلیان است که با قدرت وارد سرزمین بنیاسرائیل شدند و معبد مقدس را ویران کردند.
این شکست، نتیجه مستقیم فساد گسترده و سرکشی یهودیان در برابر فرمانهای الهی بود.
بازسازی پس از توبه
آیه بعدی نشان میدهد که خداوند همیشه درهای بازگشت و اصلاح را برای ملتها میگذارد: «سپس شما را بر دشمنانتان غلبه دادیم و اموال و فرزندان فراوانی روزیتان کردیم و شمار شما را از همه بیشتر گردانیدیم.» یعنی بعد از توبه و بازگشت، بنیاسرائیل فرصت دوباره یافتند تا عزت و قدرت خود را بازیابند. این سنت نشان میدهد که جریان تاریخ در نگاه قرآن خطی و بسته نیست، بلکه چرخهای میان طغیان، سقوط، توبه و بازسازی است.
قانون نیکی و بدی در زندگی اجتماعی
خداوند هشدار میدهد: «اگر نیکی کنید، به خود نیکی کردهاید و اگر بدی کنید، به زیان خود کردهاید.» سرنوشت ملتها به دست خودشان سپرده شده است؛ یعنی همانقدر که آنان به عدالت و اصلاح پایبند باشند، مسیر عزت و موفقیت را طی خواهند کرد و هر اندازه در فساد غوطهور شوند، زمینه سقوط خویش را فراهم میکنند.
مجازات دوم و سقوط دوبارهمرحله دوم مجازات بنیاسرائیل در ادامه آیات آمده است: «پس چون وعده دوم فرا رسد، دشمنانتان را بر شما مسلط میکنیم تا همانگونه که بار نخست وارد مسجد شدند، این بار هم وارد شوند و هرچه را زیر سلطه گیرند نابود کنند.» مفسران معتقدند این اشاره به ویرانی دوم معبد قدس است که به دست رومیان صورت گرفت. این دو حادثه در تاریخ یهود آنقدر مهم و تکاندهنده است که هنوز هم در آیین یهود، یادآور روزهای اندوه و ماتم به شمار میآید.
سنت همیشگی در تاریخ ملتها
این آیات علاوه بر بیان تاریخ بنیاسرائیل، حامل یک پیام عمومی است: فساد گسترده اجتماعی و پشتکردن به ارزشهای الهی، زمینهساز سقوط هر تمدنی خواهد شد، حتی اگر آن تمدن در مقطعی برگزیده یا قدرتمند بوده باشد.
وعده الهی درباره بنیاسرائیل، در حقیقت نمونهای از یک سنت عام است که بارها در قرآن تأکید شده: خداوند نعمتها را از هیچ قومی نمیگیرد مگر آنکه خودشان مسیر ظلم و فساد را پیش گیرند.
رحمت الهی و هشدار پایانیدر پایان این بخش، قرآن وعدهای امیدبخش و در عین حال هشداردهنده بیان میکند: «شاید پروردگارتان بر شما رحمت آورد، اما اگر بازگشتید (به فساد و طغیان)، ما نیز بازمیگردیم (به کیفر و مجازات).»
این جمله بیانگر توازن میان رحمت و عدالت الهی است. درهای رحمت همیشه باز است، اما سنن الهی در کیفر فساد نیز تغییرناپذیر است.آیات ۱ تا ۷ سوره اسراء، ضمن بیان حادثه معراج پیامبر، داستان بنیاسرائیل را به عنوان نمونهای تاریخی از وعدههای الهی مطرح میکند. در این آیات روشن میشود که:فساد و طغیان اجتماعی سرانجامی جز سقوط ندارد.
توبه و بازگشت میتواند عامل بازسازی و عزت دوباره شود.
خداوند سرنوشت ملتها را به دست اعمال خودشان سپرده است.وعدههای الهی درباره بنیاسرائیل یک نمونه عبرتآموز برای همه امتها در طول تاریخ است.
به این ترتیب، قرآن با بیان سرگذشت بنیاسرائیل، نه فقط یک روایت تاریخی بلکه یک قاعده جاودانه برای همه جوامع انسانی ترسیم میکند: قدرت و عزت در گرو اصلاح است و سقوط در گرو فساد و سرکشی.
تلاوت این آیات را که در صفحه ۲۸۲ واقع است، ببینید و بشنوید.
نظر شما