وقتی می باورانند که دیوانه ایم / حقیقت را چگونه از تو می دزدند؟ / وارونه‌نمایی حقیقت و سایه‌های پنهان دستکاری روانی

گاهی خیانت در یک رابطه تنها پنهان‌کاری نیست؛ بلکه وارونه‌سازی حقیقت است. جایی که فرد خیانت‌کار با انکار و اتهام‌زنی، قربانی را به شک در خودش می‌کشاند و او را «دیوانه» جلوه می‌دهد. این همان پدیده‌ای است که روانشناسی امروز آن را «گس‌لایتینگ» می‌نامد؛ رفتاری مخرب که می‌تواند آرام‌آرام عزت‌نفس، اعتماد به نفس و حتی سلامت روان انسان را ویران کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مرضیه نگهبان مروی، در گروه اندیشه و دین ایبنا نوشت: اگر فیلم «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی را دیده باشید، تصویر زنی را به خاطر دارید که مدام به همسرش شک داشت و دیوانه وار او را چک می‌کرد و در مقابل این رفتار او، همسرش وجود هر نوع ارتباطی با زن همسایه را انکار می‌کرد و با جملاتی مثل «خسته شدم»، «تو روانی شدی»، «قرصات رو بخور» زن را فردی شکاک و متوهم و بیمار نشان می‌داد، تا جایی که ما هم حرف‌های مرد را باور می‌کردیم. اما در پایان با یک سکانس شوکه کننده دیدیم که مرد با زن همسایه واقعاً در رابطه است.

 به این کار بازیگر مرد که اطلاع‌یافتن زن از خیانت همسرش را با اتهام زنی به او زیر سوال می‌برد و او را روانی جلوه می‌داد در اصطلاح روانشناسی امروز، گس‌لایتینگ (‌ Gaslighting) یا دست‌کاری روانی می‌گویند. اصطلاحی که شاید تا چند سال پیش کمتر کسی با آن آشنا بود ولی حالا به یکی از مفاهیم کلیدی در حوزه سلامت روان تبدیل شده است. این پدیده، که ریشه در دستکاری عاطفی و روانی دارد، می‌تواند قربانیانش را در چرخه‌ای از تردید، ناامنی، و حتی فروپاشی روانی گرفتار کند.

برای بازکردن این مفهوم به سراغ مونا خاکشور، تراپیست و روان‌درمانگر رفتیم، وی از لایه‌های پنهان این رفتار مخرب پرده برمی‌دارد و با روایت یک داستان واقعی، ما را به دل تجربه‌ای تلخ اما روشنگر می‌برد.

وقتی می باورانند که دیوانه ایم / حقیقت را چگونه از تو می دزدند؟ / وارونه‌نمایی حقیقت و سایه‌های پنهان دستکاری روانی
مونا خاکشور، روان‌درمانگر

 یک داستان واقعی: زنی قربانی دست‌کاری روانی

داستان از زنی آغاز می‌شود که زندگی‌اش در ظاهر عادی به نظر می‌رسد، اما زیر پوست آن، طوفانی از دستکاری روانی در جریان است. این زن، که مونا خاکشور او را به‌عنوان نمونه‌ای واقعی اما بدون افشای هویت روایت می‌کند، زنی سخت‌کوش بود که برای تأمین مخارج زندگی‌اش ساعت‌های طولانی کار می‌کرد. همسرش اما، با درآمدی ناچیز و حضور گاه‌به‌گاه در محل کار، بار اصلی زندگی را بر دوش او گذاشته بود. خاکشور می‌گوید: «خانم خیلی شوهرش رو ساپورت می‌کرد و یه جورایی کل مخارج زندگی بر عهده او بود.»

این زن با تمام توانش تلاش می‌کرد تا خواسته‌های همسرش را برآورده کند، اما این حمایت یک‌طرفه بود. مرد نه‌تنها قدردانی نمی‌کرد، بلکه با بهانه‌گیری و فشارهای عاطفی، حتی گوشی همسرش را از او گرفته بود.

در این میان، ورود یک زن دیگر به زندگی آن‌ها که ابتدا به‌عنوان یک دوست معرفی شد، همه‌چیز را پیچیده‌تر کرد. خاکشور روایت می‌کند: «یکی از همکارن خانم شرکت توسط مرد به حریم خانه آنها وارد شد. مرد با این عنوان که این زن، اینجا تنهاست و ما باید او را حمایت کنیم، زن را فریب داد. این بهانه، که در ظاهر از مهربانی و همدلی سخن می‌گفت، راه را برای حضور این زن در زندگی مشترک آن‌ها باز کرد.

خاکشور ادامه می‌دهد: «کم‌کم رفت‌وآمدها آن‌قدر نزدیک شد که با توافق هر دو –البته دختر فقط به خاطر شوهرش – پذیرفت که این خانم آزادنه به خانه شأن رفت و آمد کند. این نزدیکی و رفت آمدها، کم کم رنگ و بوی دیگری گرفت. زن احساس کرد رابطه همسرش با این خانم از حد دوستی ساده فراتر رفته است. وقتی اعتراض کرد، با دیواری از انکار و سرزنش روبه‌رو شد. مرد در قبال اعتراضات و نارضایتی زن می‌گفت: «تو بدبین شدی، بددل شدی، توهم زدی. تو این‌طوری نبودی، من روی تو حساب کردم، چقدر بی‌ظرفیت شدی، چقدر بی‌جنبه شدی.»

این زن، که حالا در چرخه‌ای از تردید و سرزنش گرفتار شده بود، حتی با کشف چت‌هایی بین همسرش و آن زن، باز هم با انکار مواجه شد. این انکارهای مکرر، اعتماد به نفس و سلامت روان زن را به‌تدریج فرسود.

فشار روانی چنان او را در تنگنا قرار داد که به گفته خاکشور، «یکی دو بار اقدام ناموفق به خودکشی کرد.» خاکشور حتی از گفت‌وگوی خودش با این مرد سخن می‌گوید: «وقتی با آقا صحبت می‌کردم، جلوی من هم داستان‌هایی از این دست را می‌گفت. من به او گفتم: اگر همین ماجرا برعکس بشود و تو این سناریو را از زبان همسرت می‌شنیدی، باور می‌کردی؟»

وقتی می باورانند که دیوانه ایم / حقیقت را چگونه از تو می دزدند؟ / وارونه‌نمایی حقیقت و سایه‌های پنهان دستکاری روانی
جلد نمایشنامه چراغ گاز نوشته پاتریک همیلتون

گس‌لایتینگ یا وارونه جلوه دادن حقیقت چیست و چگونه کار می‌کند؟

نام این اصطلاح از نمایشنامه‌ای به نام «چراغ گاز» (Gaslight, ۱۹۳۸) نوشته پاتریک همیلتون نویسنده بریتانیایی گرفته شده است. در این نمایشنامه شخصیت اصلی با دستکاری‌های روانی همسرش به مرز جنون کشیده می‌شود. اما گس‌لایتینگ چیزی فراتر از یک داستان نمایشی است؛ واقعیتی است که در روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه، و حتی محیط کار رخ می‌دهد و اثرات عمیقی بر روان و زندگی افراد می‌گذارد.

مونا خوشکار، گس‌لایتینگ را این‌گونه تعریف می‌کند: «گس‌لایتینگ به صورت کلی به معنی دستکاری عاطفی و روانی است. یعنی فرد گسلایتر کاری می‌کند که طرف مقابل یا قربانی به خودش، خاطراتش، ادراکاتش و تجاربش شک کند.» هدف این رفتار معمولاً ایجاد وابستگی بیشتر قربانی به گسلایتر است.

او می‌افزاید: «معمولاً فردی که از اعتماد و نزدیکی روابط سوءاستفاده می‌کند، کاری می‌کند که قربانی نسبت به خودش و شناختش از واقعیت دچار شک و تردید بشود.» این دستکاری می‌تواند به اشکال مختلفی بروز کند. خاکشور برخی از این روش‌ها را برمی‌شمارد: «یکی از این روش‌ها منکر واقعیت شدن است. وقتی طرف مقابل چیزی که می‌گوید، مدام از طرف مقابل انکار می‌شود: «نه، کی این را گفتم؟ اصلاً این اتفاق نیفتاده.» حتی وقتی دلایل و شواهد وجود دارد، باز هم فرد گسلایتر منکرش می‌شود.

گاهی این رفتار با تحقیر همراه است: «مثلاً وقتی طرف مقابل حرفی می‌زند، می‌گوید: «وای، چقدر لوسی! چقدر زیادی احساساتی هستی! تو زیادی حساسی. همه همین را می‌گویند.» در مواردی دیگر، گسلایتر با ایجاد احساس گناه، قربانی را تحت فشار قرار می‌دهد: «اگر دوستم داشتی، اگر برات مهم بودم، اگر من اولویتت بودم، این کار را نمی‌کردی، این حرف را نمی‌زدی، فلان جا نمی‌رفتی.»

خاکشور ادامه می‌دهد: «این رفتارها، گاهی حتی با تحقیر همراه است. مثلاً وقتی شخص گریه می‌کند و گله دارد، فرد مقابل می‌گوید: «این اداها برای چیست؟ هیچ دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد. تو بیخود ناراحت شدی.»

یکی از خطرناک‌ترین ترفندهای گس‌لایتینگ، مقصر جلوه دادن قربانی است. خاکشور می‌گوید: «گاهی گس‌لایتر قربانی را مقصر جلوه می‌دهد و مثلاً می‌گوید: «تو دنبال دعوا می‌گردی. تو مقصری. تو امشب را خراب کردی. من نمی‌خواستم کتکت بزنم، تو عصبانی‌ام کردی»

این رفتارها به‌تدریج قربانی را در موقعیتی قرار می‌دهد که به خودش، قضاوت‌هایش و حتی واقعیت‌هایی که تجربه کرده شک می‌کند. گس‌لایتینگ تنها به روابط عاطفی محدود نمی‌شود. خاکشور اشاره می‌کند که این رفتار در محیط کار نیز رایج است: «مثلاً مدیری که از کارمندش بهره‌کشی می‌کند، می‌گوید: من هیچ تلاشی از تو ندیدم. هر وقت کاری به تو سپردم دلسرد شدم. یا وقتی کارمند گله می‌کند، رئیس می‌گوید: احساساتی بازی در نیار. اینجا محل کاره.»

وقتی می باورانند که دیوانه ایم / حقیقت را چگونه از تو می دزدند؟ / وارونه‌نمایی حقیقت و سایه‌های پنهان دستکاری روانی

چرا اجاز می‌دهیم با ما این‌طور رفتار شود؟

خاکشور توضیح می‌دهد: «معمولاً کسانی قربانی می‌شوند که دلبستگی‌های ناایمن و اضطرابی دارند، ترس از تنها ماندن یا طرد شدن دارند یا نیاز شدید به تأیید شدن دارند.» این افراد اغلب عزت نفس پایینی دارند یا در تله‌های روانی مثل اطاعت و ایثارگری گرفتارند.

او می‌افزاید: «کسانی که مهربانی و همدلی زیادی دارند، یا شخصیت وابسته دارند، چون باور دارند به تنهایی از پس زندگی برنمی‌آیند، حتی اگر بدترین آدم کنارشان باشد، به هر قیمتی می‌خواهند رابطه را نگه دارند، حتی به قیمت نابودی عزت نفسشان.»

از منظر نوروسایکولوژی، گس‌لایتینگ اثرات مخربی بر مغز دارد. خاکشور توضیح می‌دهد: «قرار گرفتن مداوم در چنین موقعیت‌هایی باعث ضعف در تصمیم‌گیری می‌شود. فرد نمی‌تواند به داده‌های ذهنی‌اش اعتماد کند و دچار سردرگمی می‌شود.

او ادامه می‌دهد: «آمیگدال بیش‌فعال می‌شود مثل زمان جنگ و در حالت هشدار دائمی قرار می‌گیرد. اولین پیامد این کار، اضطراب است. هورمون کورتیزول زیاد ترشح و یادگیری مختل می‌شود، حافظه ضعیف می‌شود و تمرکز پایین می‌آید.» این وضعیت می‌تواند به افسردگی، اضطراب فراگیر، یا حتی اختلال استرس پس از سانحه منجر شود.

چطور خود را نجات بدهیم؟

برای رهایی از گس‌لایتینگ، آگاهی اولین و مهم‌ترین گام است. خاکشور تأکید می‌کند: «اول از هرچیز آگاهی داشتن مهم است. بعد خودآگاهی، سپس شناخت توانمندی‌ها و نقاط ضعف. بعد کار روی عزت نفس و اعتماد به نفس. سپس یادآوری موفقیت‌های قبلی، مرزبندی سالم در روابط، مهارت‌های ارتباطی، جرأت‌مندی و قاطعیت.»

او همچنین توصیه می‌کند: «باید روابط امن را گسترده‌تر کنیم و زنگ خطرها و خط قرمزها را بشناسیم.» اطرافیان نیز می‌توانند نقش مهمی در کمک به قربانیان این دستکاری های روانی داشته باشند. خاکشور می‌گوید: «اول اینکه سیستم اطرافیان در مواجهه با این افراد حمایتی باشند، خوب گوش کنند و بدون قضاوت. قضاوت، تحقیر و نصیحت بی‌موقع فقط اوضاع روانی و احساسی این افراد را بدتر می‌کند.»

او پیشنهاد می‌دهد که اطرافیان با تأیید واقعیت‌ها و تاکید روی شواهد، به قربانی کمک کنند تا به ادراکاتش اعتماد کند. پیام نهایی خاکشور به کسانی که در چنین موقعیتی گرفتارند، این است: «وظیفه اول ما مراقبت از عزت نفس، اعتماد به نفس و هویت خودمان است. اگر آگاه باشیم، می‌توانیم قبل از آسیب جدی از رابطه خارج شویم.»

گس‌لایتینگ شاید سایه‌ای پنهان در روابط باشد، اما با آگاهی، خودآگاهی، و شجاعت، می‌توان از این چرخه مخرب رهایی یافت و به سوی روابطی سالم‌تر و امن‌تر گام برداشت. 

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2127597

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار