۱ نفر
۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۵
چشم انداز تغییرات خاورمیانه پس از اجلاس شرم الشیخ

توافق صلح شرم‌الشیخ، که با محوریت ایالات متحده و اسرائیل و مشارکت علنی و پشت پرده چندین کشور عربی و اسلامی به ثمر نشست، یک تغییر پارادایم اساسی در معادلات منطقه‌ای ایجاد کرده و چالش‌های عمیقی را پیش روی موقعیت و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است.

این توافق بیش از آنکه یک معاهده عادی برای پایان جنگ غزه باشد، تلاشی هماهنگ برای ایجاد یک ائتلاف امنیتی و اقتصادی جدید در خاورمیانه است که اساس آن بر مهار و انزوای ایران و متحدانش استوار است. در چارچوب سیاست خارجی ایران، که سال‌ها بر استراتژی «محور مقاومت» و «تقابل با عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل» بنا شده بود، این رویداد یک نقطه عطف منفی به شمار می‌آید.

عمده نفوذ منطقه‌ای ایران از طریق حضور در نقاط بحران و ائتلاف با بازیگران غیردولتی مانند حماس، حزب‌الله و انصارالله تعریف شده است؛ اما ائتلاف شرم‌الشیخ در تلاش است تا با حل بحران‌های کلیدی (یا حداقل فروکش کردن آن‌ها) و ایجاد یک جبهه دیپلماتیک منسجم، نقش ایران را به یک عامل بی‌ثبات‌کننده خارجی تقلیل دهد.

مهم‌ترین اثر این توافق، افزایش فشار برای انتخاب میان «تعامل اقتصادی و منطقه‌ای» یا «تقابل ایدئولوژیک» است. در حالی که ایران در سال‌های اخیر بر گسترش روابط با شرق و همسایگان خود تمرکز کرده بود، این ائتلاف جدید، حلقه امنیتی-اقتصادی اطراف ایران را تنگ‌تر کرده و همکاری‌های اقتصادی آتی ایران با کشورهای خاورمیانه و حتی آسیای میانه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

سیاستگذاران ایرانی اکنون باید با این واقعیت کنار بیایند که در برابر آن‌ها نه یک کشور، بلکه یک ائتلاف چندجانبه ایستاده است که هم ابزار فشار اقتصادی (تحریم‌ها) را در اختیار دارد و هم اجماع سیاسی و دیپلماتیک جدیدی در منطقه ایجاد کرده است.

پافشاری بر موضع «رد کامل» این واقعیت، می‌تواند منجر به انزوای هر چه بیشتر ایران در محافل منطقه‌ای و بین‌المللی شود و توانایی کشور برای اثرگذاری بر روندهای آینده را کاهش دهد، در نتیجه، واکنش دیپلماتیک به این واقعیت جدید باید با دقت بیشتری نسبت به گذشته تعریف شود تا سیاست خارجی ایران در دام یک انزوای خودخواسته و پرهزینه گرفتار نشود.

اثرگذاری توافق شرم‌الشیخ بر موقعیت ایران، صرفاً در حوزه سیاسی خلاصه نمی‌شود، بلکه به صورت مستقیم با اقتصاد و امنیت ملی گره خورده است. محور توافق‌های جدید، ایجاد کریدورهای اقتصادی و زیرساختی جدید است که عمداً ایران و مسیرهای ترانزیتی تحت نفوذ آن را دور می‌زند. این مسئله یک تهدید بلندمدت برای چشم‌انداز اقتصادی ایران، به‌خصوص در حوزه ترانزیت انرژی و کالا، ایجاد می‌کند و می‌تواند منافع همکاری‌های ایران با چین و هند در مسیرهای شمالی-جنوبی را کمرنگ سازد. از منظر سیاست خارجی، ایران باید استراتژی خود را در مواجهه با این ائتلاف بازنگری کند.

ادامه اتکا صرف به  احیای جبهه مقاومت بدون در نظر گرفتن تغییرات ژئوپلیتیک و اقتصادی، می‌تواند هزینه‌های امنیت ملی و اقتصادی کشور را افزایش دهد. تهران برای شکستن حلقه انزوا، نیازمند یک رویکرد دیپلماتیک منعطف‌تر است که نه تنها شامل تعمیق روابط با شرکای غیرغربی (روسیه و چین) باشد، بلکه کانال‌های ارتباطی با کشورهای منطقه‌ای عضو ائتلاف جدید را نیز حفظ یا احیا کند تا به‌عنوان یک «بازیگر منطقی» معرفی شود، نه صرفاً یک قدرت واکنشی که تنها منافع خود را از طریق بازیگران نیابتی دنبال می‌کند.

علاوه بر این، دیپلماسی اقتصادی باید در اولویت قرار گیرد و تلاش شود تا با وجود کریدورهای جدید، ایران نیز بتواند جایگاه خود را در تجارت و ترانزیت منطقه‌ای بازیابی کند. با توجه به موارد اشاره شده به این نتیجه گیری الزام اور می رسیم که توافق شرم‌الشیخ، یک چالش بزرگ و از طرفی فرصتی برای بازنگری عمیق در استراتژی‌های سیاست خارجی در سال‌های آتی است؛ اگر ایران نتواند یک واکنش متوازن و واقع‌گرایانه در قبال این بلوک جدید ایجاد کند، موقعیت منطقه‌ای و اهرم‌های دیپلماتیک ایران بیش از پیش تضعیف خواهد شد.

*جامعه شناس

۲۱۹/۴۲

کد خبر 2128995

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین