۰ نفر
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۱:۲۳

آنچه که "واقعیت" دارد این است که جزایر سه گانه ی خلیج فارس که دو کشور امارات و ایران بر سر آن اختلاف دارند هم اکنون در اختیار ایران است و قدرت نظامی و موقعیت منطقه ای حال حاضر ایران به گونه ای نیست که طرف های دیگر این مناقشه حتی با وجود حمایت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در فکر حرکت یا عملی تند و خارج از چارچوب دیپلماسی باشند.

گزاره ی بالا "واقعیت" موضوع است اما آیا "حقیقت" ماجرا هم همین است؟ جواب این سوال شاید سخت به نظر برسد اما فکر کنم آنقدرها هم مشکل نباشد! در دنیای سیاست "حقیقت" با "واقعیت موجود" تفاوت ندارد یا لااقل خیلی تفاوت ندارد؛ این سه جزیره در اختیار ماست و ایران هم حاضر به مذاکره در مورد مالکیت آنها نیست این واقعیت است که الان تبدیل به حقیقت شده و به مناسبت آن برای ما حق ایجاد کرده! در واقع "حقیقت" در دنیای سیاست تابع "واقعیت موجود" است.

در کشوری کودتا می شود و در عرض چند ساعت حاکمیت آن عوض می شود، شاید در ابتدا کشورهای دیگر با احتیاط با نو حاکمان آن دیار برخورد کنند اما همین که دریافتند اینها سرجایشان محکم هستند درهای مذاکره را با ایشان باز خواهند کرد فارغ از این که این ژنرال های جدید برحق هستند یا نه و البته برحق هستند چون بر مسند قدرت نشسته اند! و "واقعیت موجود" راتشکیل می دهند که "حقیقت" را تعریف می کند!

 

شاید بتوان گفت سازمان ملل و به خصوص شورای امنیت این نهاد بین المللی نیز مرجعی است برای حفظ "واقعیت های موجود" جهان و جلوگیری از ایجاد "واقعیت" های تکان دهنده ی جدید که بخواهند به زور خود را به "حقیقت" تبدیل کرده و دیگران را وادار کنند تا آنها را به رسمیت بشناسند.

البته برخوردها و مواضع شورای امنیت هم به واقعیت های موجود بستگی زیادی دارد. از نظر آنها تجاوز کشوری به کشور دیگر شایسته نیست اما برخی از تجاوزها بیشتر شایسته نیست! پس قابل تحمل هم نیست. مثال روشن آن لشکرکشی صدام به ایران که با سکوت تقریبی این شورا روبرو شد و تسخیر شش ساعته ی کویت به وسیله ی همین متجاوز که اصلا تحمل نشد و پاسخ آن حمله ی ویران کننده به متجاوز بود تا خود را به عنوان واقعیت موجود تحمیل نکرده و تبدیل به حقیقت نشود!

 

بازگردیم به موضوع جزیره های تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی. تاریخ معاصر در مورد چگونگی در اختیار گرفتن این جزایر توسط ایران روشن است اما در حال حاضر شرایط جهان تغیییر کرده نه ایران آن کشور دهه ی چهل شمسی است و نه کشورهای اطراف ایران در آن شرایط آشفته قرار دارند! ایران امروز حمایت قدرت های جهانی را ندارد بلکه با آنها مسائل حال نشده ی دیگری هم دارد اما جهان به چشم خود دیده که خرمشهر ایران قبل از از اینکه سقوط کند دشمن تا دندان مسلح اش را در ۳۴ روز مقاومت از نفس انداخت.

این مقدمه شاید توضیح واضحات باشد اما نتیجه ای که از آن برای من حاصل می شود این است که موضوع جزیره ها را باید با هوشیاری، زیرکی و در یک کلام سیاست موثر و مفید دنبال کنیم تا متحمل خسارت و هزینه های گزاف نشویم.

آنچه که این روزها در شبکه های اجتماعی مجازی در اینترنت به نام حس میهن پرستی همچون آتش خشمی شده و بر همسایگان جنوبی ما بی رحمانه می تازد جز دلیل و برهان نژادی و قومی چیز دیگری برای عرضه ندارد. اینکه ما همسایگان عرب زبان خود را با بدترین الفاظ مورد توهین قرار بدهیم و به جای صحبت از موضع قدرت از جایگاه سست توهین برای اثبات راستی و برحق بودن خود استفاده کنیم، راهی است که در نهایت موجب متحد شدن همه جانبه ی دنیای عرب در مقابل ما خواهد شد.

از دیگر سو اتهام زنی های نژادی و قومی در دنیای امروز نشانه های فرهیختگی و بالندگی نیستند. اینها نشانه های مردمانی است که هنوز در دوران ملوک الطوایفی و عشایری و قبیله ای زندگی می کنند و با مفاهیم دنیای مدرن از جمله ملت، شهروند، قانون، برابری در مقابل قانون، عدم برتری نژاد و جنسیت در مقابل قانون.... بیگانه بوده یا اینکه آنها را فقط برای خود می پسندند.

اگر صحبت از ملت ایران به میان می آید نباید فراموش شود که یک اقلیت قابل توجه عرب زبان در مناطق جنوب غربی کشورمان در خوزستان زندگی می کنند و سخت ترین روزها را در دفاع از این مرز و بوم در مقابل متجاوزین متحمل شده اند. پس چگونه به خود اجازه می دهیم به یک زبان و نژاد چنین توهین های ناروایی بکنیم و آیا این رجز خوانی های نژادی جز ایجاد تنفر در اذهان مردمان عرب زبان عایدی دیگری برای ما خواهد داشت؟

سوال اینجاست چرا کسانی که در هر موضوع یا مناقشه ی اجتماعی و سیاسی پایه ی اول استدلال خویش را بر پست بودن نژاد طرف مقابل قرار می دهند بیم و هراسی در دل ندارند؟ و آیا وطن پرستی مساوی با تمسخر و تحقیر زبان، نژاد و ارزش های مردم دیگر کشور هاست؟

آیا تحلیل هیتلر و هم پالکی هایش از مشکلات جهان و راه حل های آن چیزی جز موضوع نژاد و قومیت بود؟

در یوگسلاوی سابق صرب ها چه راه حلی غیر از نژاد و دین و قوم و قبیله ارائه دادند و دستاوردشان چه بود؟

جهان امروز دنیای استدلال، پیگیری، اصرار، مذاکره، هوشیاری، مراقبت، احترام، متانت، زیرکی و این قبیل ویژگی های انسانی است و اما عصبیت، تعصب، فخر فروشی، تحقیر، تمسخر، بی توجهی به عرف و قوانین بین المللی،...رفتارهای نسنجیده به شمار می آیند و صاحبان این اعمال را در موقعیت ضعیف تر قرار می دهند هر چند که در حقیقت بر حق هم باشند!

ما اگر می خواهیم منافع ملی کشورمان را به واقعیت های موجود و تغییر ناپذیر در جهان پیچیده و پر از بازیگران قدرتمند امروزی تبدیل کنیم و این منافع ملی را به عنوان حقیقتی خدشه ناپذیر در جهان سیاست عرضه کنیم که مورد قبول جهانیان نیز باشد نیاز به هوشیاری، محاسبه، دقت، فرهیختگی و در یک کلام گذار از دوران سنت و ورود به جهان مدرن با ملزومات خودش را داریم.

پس جزایر متفلق به ماست اما اگر خود بخواهیم ....


 

کد خبر 213813

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۳:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۷
    15 2
    بحرین هم برای ما بود الان داره ملحق میشه به عربستان. احتمالا فردا اسم ایران رو الایران خطاب کنند
  • متولد ماه مهر IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۷
    7 3
    دنیا رو یه کوچه شلوغ و پر از بچه درنظر بگیرین. تو این کوچه ها همیشه یه قلدری هست که یه سری نوچه داره، این قلدر با یه سری کاری نداره، هوای یه سری رو داره و با یه سری درگیره! مثلا میگه هرکی میخواد تو کوچه بازی کنه، باید نصف پول توجیبیشو به من بده! درعوض اون هم هوای طرف رو داره، چون اگه این کارو نکنه، پولی گیرش نمیاد یا باید به زور بگیره که ممکنه بحث بالا بکشه. اگه بشه جزو نوچه هاش، برای منفعت خودش هوای اون نوچه رو در مقابل بچه های دیگه خواهد داشت!... ما خودمون زمانی قلدر محل بودیم!! امااز یال و کوپال که افتادیم هیچ، الان نقش اون بچه تخس محل رو بازی میکنیم که نه میخواد باج بده، نه میخواد با قلدره در بیفته! میشد منافع ملی مون رو با برخوردهای مدبرانه تر، خیلی بیشتر از این تضمین کنیم
  • بدون نام IR ۱۱:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۷
    11 10
    ما به خط و نژاد عربی کاری نداریم و به آنها توهین نمی کنیم(مگر یادت رفته ما مسلمانیم) اما اگر کسی بخواهد به تمامیت کشور ما چشم طمع داشته باشد توهین که چه عرض کنم چنان بر او می تازیم که نتواند از جایش بلند شود .مگر زمانی که این صدام به ما حمله کرده بود و ما در مقابل او ایستادیم به نژاد عربی توهین کردیم . یادت نرود ما ایرانی هستیم و ایرانی زیر بار زور نمی رود حال شما اسمش را بزار وطن پرستی یا نزار ! اصلا این شیخک های اماراتی مگر از اصول احترام ,و ...چیزی می فهمند؟!
  • اردوان CA ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۸
    13 2
    این بازی با جزایر را نمیدانم ،ولی بسیار دوست میدارم بدانم اگر این جزایر از ما نباشد چه اتفاقی میفتد؟! خوزستان خیلی غنیه،هشت سال برای نگهداشتنش خون دادیم و الان خوزستان را داریم،ولی آیا این خوزستان اون خوزستانیه که باید داشته باشیم؟حکایت ما شده مثل پدر و مادری که فقط دوست دارن تولید مثل کنند،واین بچه ها از گشنگی بمیرند،دکتر یا مهندس بشن و یا لات سر گذر و........دیگه مهم نیست
  • بدون نام IR ۲۰:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۸
    3 4
    اونا پدر اجاره ای (آمریکا) رو پشت خودشون دارن . اما باید به بعدش هم فکر کنن آخر سیاست مشخص نیست . تو سیاست اون چیزی که مهمه صبره ، ممکنه اتفاقی بیفته که حتی این کشورهای عربی فکرشم نکنن ما باید حس برادریمون رو در برابر دنیای غرب حفظ کنیم از گذشته تا حال هر کشوری به فکر مواضع سیاسی خودش بوده غربی ها اگه از کشورهای عربی دفاع می کنند زیاد هم خشنود نباشن چون یه روزی راه کشورهای عربی هم از اونا جدا میشه . جزایر ایرانی هم قوس دفاعی ایران هستند اگه اونا نباشن نشان دادن قدرت در منطقه خلیج فارس اهمیتی نداره . باز هم کشورهای عربی فکر آینده رو کنند همه چیز همیشه طبق میل اونا نخواهد بود. امروزه تو منطقه ای قرار داریم که همه قالطاق و لات و لوتن پس حرف زدن از دموکراسی و اخلاق معنی نداره باید مثل خودشون با
  • نوید CH ۰۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۹
    4 7
    این کشورای عربی میخوان پ ن پ بگن هنگ میکنن. چقد رو دارن که راجع به کشور ما و خلیج همیشه پارس و جزایر تا ابد ایرانیش تظهترنظر میکنن؟
  • مینایی IR ۰۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    8 2
    نویسنده به خوبی به نکته مهمی اشاره کرده است و آنهم عدم توهین به طرف مقابل حتی اگر دشمن باشد. شاهنامه فردوسی سرشار از اینگونه نکات است. کجای این اثر بزرگ به دشمن توهین شده است؟ تازه هر جا هم که لازم باشد از دشمن تعریف و تمجید میشود!
  • فرید آشنا IR ۰۳:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    3 6
    ناصر جان سلام مطلبتو ساعت 3.5 صبح خواندم برق از چشام پرید که چه نوشتی یا خیلی سطح بالا نوشتی که من حالیم نشه یا عقل از سرت پریده یا اثرات زندگی در کشور عربیه . چند بار باید از اعراب بکشیم و نوش جان کنیم.ما باید سیاستهای بین المللیمان را عوض کنیم و بدانیم کی وکجا چه حرفی را بزنیم ولی سازش با اعراب ممنوع
  • کامران سعدی US ۰۵:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    3 1
    به نظر من ناصر جان همانطوری که گفتی با اینکه دشمن ما تا دندان مسلح بود ولی طی 34 روز جنگ نا برابر و فقط با غیرت ایرانی بودن خرمشهر باز پس گرفته شد با این تفاصیل و با تجربه قبلی که داشتیم فکر می کنم این اعراب دارند با دم شیر بازی می کنند که عاقبت خوشی هم براشون نداره ویا حداقل اینه که درگیر خواهند شد و این براشون خوب نیست اینا همونطوری که تاریخ نشون داده می خواهند همه چیز رو به راحتی تصاحب کنند ولی اینبار زهی خیال باطل........
  • عباس OM ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    6 0
    مطلب را بسیار بجا مطرح کردید. سیاست بدون تدبیر و درایت منافع بیگانه را تامین میکند . در شیپور خود دمیدن ان هم با صدای نا هنجار نه تنها نظر احدی را جلب نمیکند و اطرافیان را بیزار میکند، بلکه خود را نیز به سرگیجه میاندازد. اگر ما به این حقیقت باور داریم ، که داریم ، باید این مهم را فراموش نکنیم که سر و صدا ی زیاد نشانه قدرت نیست، که حتی شاید نشانه ضعف تلقی شود و چه بسا که نتیجه معکوس بدهد. کما اینکه در مورد کمرنگ تر شدن نام خلیج فارس این را تجربه کردیم. جزایر متعلق به ایرانند و مانند هر ذره دیگر از این آب و خاک مستحق دفاع با چنگ و دندان . دیگر هیچ حرف زیاده جایز نیست.
  • عباس GB ۰۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    10 0
    یکی از مشکلات فعل دولت مردان ما به روز نبودن انان است در هر حال نظر حضرت عالی برایم بسیار جالب بود
  • کامی OM ۰۹:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    5 1
    100% موافقم و حرف دل من رو زدید. در جواب اون دوستمون هم که فرمودند "ایرانی زیر بار زور نمیره" باید بگم که باهاشون مخالفم چون در طول تاریخ ما ایرانیها عادت کردیم از انسانها بت بسازیم و زیر بار زورشان برویم!!! "تعادل" دُر گرانیست که در این سرا به هر کس ندهندش!!! من هم مثل شما از "رگ گردن کلفت کردن" و غیرتی شدن های احساسی و بی سوادی های وافر خودمون نگرانم و امیدوارم حداقل نسلی از ما که توانسته به فرهنگ مدرن و زندگی مدرن حضوری یا غیر حضوری دست پیدا کنه، ذهنیت نسل بعدی خودش رو کمی تغییر بده.
  • محمد رضا US ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    8 0
    ناکارامدی دستگاه سیاسی و دیپلماسی ایران در صحنه بین الملل عرصه را برای تاخت و تاز همسایگان جنوبی بیش از پیش آماده کرده و گر نه خودشان هم میدانند جزایر سه گانه مال ماست.اصلان لهجه سیاسی ما ( جدا از بر حق بودن یا نبودن ما ) پس از انقلاب خوشایند بسیاری نبوده
  • فرزین IR ۱۶:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    5 0
    ممنونم از تحلیل بدور از احساس و منطقیت ...اما بعد از خواندن متن شما برای من همچنان این سوال باقی ماند که ما بالاخره باید چه تدبیری اتخاذ کنیم ؟! البته پاسخ شما این بود : «یک تدبیر هوشمندانه»... اما سوال من این است : راهکارهای تدبیر هوشمندانه دقیقاً چیست؟ بازهم ممنونم
    • افسون US ۲۳:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
      2 1
      باشما موافقم و منم همین سوال رو دارم
  • نادر IR ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
    4 1
    تشکر از نکات بسیار مهمی که عنوان کردید، کاملا موافقم
  • اسد IR ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
    4 0
    آخرین پاراگراف شما که بسیار هوشمندانه ومنطقی است ،نوعی ارائه طریق است که زمان ودرایت سیاسی می طلبد . باشما موافقم چون ایرانیم .