درحالیکه بسیاری از کشورها با روایتسازی، افسانهپردازی و حتی جعل تاریخ تلاش میکنند برای خود هویت بسازند، ما صاحب گنجینهای هستیم که هر بخش آن سندی از عظمت و گذشته افتخارآمیز این ملت است. از ادبیات تا معماری، از اسطورهها تا آیینها، این میراث نه تنها یادگار تاریخ، بلکه ستون هویت نسل امروز است.

مسابقه تلخ تخریب فرهنگ توسط چهرههای مشهور
با این حال، تأسفآور است که این روزها در فضای مجازی شاهد انتشار فیلمهایی هستیم که در آن برخی افراد ــ حتی کسانی که با حمایت مردم به شهرت رسیدهاند ــ مسابقهای برای تخریب نمادهای فرهنگی کشور راه انداختهاند. حرکتی که نه نشانی از آگاهی دارد و نه کمترین احترام به ریشهها و ارزشهای ملی را نشان میدهد.
این رفتار تنها یک شوخی یا سرگرمی سطحی نیست؛ نشانهی شکافی است که میان بخشی از جامعه و میراث هویتیاش شکل گرفته است.
چندی پیش نیز فردی ناشناس در فضای مجازی با توهین به شاهنامه فردوسی، یکی از اصلیترین ستونهای فرهنگ و زبان فارسی، تلاش کرد ارزشهای ملی ما را زیر سؤال ببرد. اکنون نیز روند مشابهی در قالب مسابقهسازی و چشموهمچشمی دیده میشود؛ روندی که اگر کنترل نشود، ممکن است به هنجارشکنی فرهنگی تبدیل شود.
سؤال اساسی اینجاست:
چگونه میتوان برای آینده از عشق به وطن گفت، وقتی امروز نمادهای آن به سخره گرفته میشود؟
چگونه میتوان از هویت سخن گفت، وقتی بخشی از جامعه ارزش آن را نمیداند یا به عمد نادیده میگیرد؟
فراموش نکنیم:
ملتی که گذشته خود را بیارزش بداند، آیندهای برای افتخار کردن نخواهد داشت.
از این رو، از دستگاههای نظارتی و نهادهای فرهنگی انتظار میرود با جدیت و بدون تعارف، در برابر این روند ایستادگی کرده و از تخریب آگاهانه یا ناآگاهانه میراث فرهنگی جلوگیری کنند. این مطالبه تنها یک درخواست نیست؛ دفاع از شناسنامه یک ملت است.
میراث فرهنگی ما وسیله سرگرمی، مسابقه و محتوای چند دقیقهای نیست؛هویت ماست.






نظر شما