مخالفان رژیم در جشن شب یلدا گردهم آمدند/ ساواک با خیال راحت گزارشش را نوشت!

جشن از ساعت ۷ بعدازظهر آغاز شد و طبق سند، «تقریباً کلیه دانشجویان مخالف بغیر از نوشیروان حاتمی (به علت مریضی)، محمد نخشب و محمود اشرف‌زاده» در آن شرکت داشتند. این حضور گسترده دانشجویان، نشان‌دهنده موفقیت برگزارکنندگان – عمدتاً مرتبط با جبهه ملی ایران – در جذب نسل جوان مخالف رژیم است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند ساواک مورخ ۲۳ آبان ۱۳۴۶ شمسی، گزارش مشروح و دقیقی از جشن شب یلدا در «خانه ایران» نیویورک ارائه می‌دهد که در روز ۸ آذر همان سال (معادل ۲۹ نوامبر ۱۹۶۷ میلادی) برگزار شده بود. این رویداد در ظاهر یک گردهمایی فرهنگی برای گرامی‌داشت سنتی ایرانی بود، اما در باطن، صحنه‌ای از پویایی‌های پیچیده سیاسی اپوزیسیون رژیم پهلوی در خارج از کشور را به نمایش می‌گذاشت. سند نه‌تنها جزئیات سازماندهی جشن را ثبت کرده، بلکه گفت‌وگوهای سیاسی، تنش‌های ایدئولوژیک و حتی حالات روحی شرکت‌کنندگان را با دقت گزارش داده است. این گزارش، که ظاهرا توسط یک منبع نفوذی (احتمالا همان «رفیع‌زاده» که در بحث‌ها فعال است) تهیه شده، یکی از هزاران سند ساواک است که عمق نفوذ اطلاعاتی رژیم در میان ایرانیان مقیم آمریکا را نشان می‌دهد.

حضور نمادین علی شایگان و نشانه‌های افول نفوذ رهبران قدیمی

ورود دکتر علی شایگان – از برجسته‌ترین یاران دکتر مصدق و یکی از رهبران اصلی جبهه ملی دوم – همراه با همسر و دخترش در ساعت ۸:۳۰، نقطه اوج نمادین جشن بود. او در صدر مجلس نشست و عده‌ای برای احوال‌پرسی نزد او رفتند. اما سند جزئیات مهمی استخراج می‌کند که از ضعف موقعیت او حکایت دارد: پس از ملاقات کوتاه با رفیع‌زاده (که شایگان به او گفت «از زیارت جنابعالی خوشوقتم شدم») شایگان ناراحت به نظر رسید، دیگر با کسی احوال‌پرسی نکرد و حدود ساعت ۱۰ شب جلسه را ترک کرد.

مهم‌تر این‌که «افراد توده‌ای برای ادای احترام نرفتند، فقط مصدقی‌ها می‌رفتند» این جزئیات کوچک، شکاف عمیق ایدئولوژیک میان ملی‌گرایان جبهه ملی و چپ مارکسیستی حزب توده را حتی در تبعید آشکار می‌کند. همچنین، برخی حاضران مانند سیروس یگانه بعدا گفتند «دیدی این پیرمرد [شایگان] را محل ندادیم و زود بلند شد رفت؛ حنای او دیگر رنگی ندارد.» این اظهارات نشان‌دهنده کاهش نفوذ رهبران نسل اول نهضت ملی (مانند شایگان) در میان دانشجویان جوان‌تر است که بیشتر به سمت فعالیت‌های رادیکال‌تر کنفدراسیون دانشجویان ایرانی گرایش داشتند.

گفت‌وگوهای سیاسی: خوش‌بینی مفرط، توجیه وابستگی خارجی و پیش‌بینی سقوط رژیم

بخش اعظم ارزش سیاسی سند در ثبت گفت‌وگوهای صریح شرکت‌کنندگان نهفته است که ذهنیت اپوزیسیون سکولار-ملی در سال ۱۳۴۶ را به خوبی بازتاب می‌دهد:

۱دکتر محیط اعلام کرد کارش در آمریکا تمام است و قصد بازگشت به ایران دارد، با استدلال‌هایی چون: الف) مخالفان داخلی زیادند و رژیم نمی‌تواند همه را بازداشت کند؛ ب) اوضاع تغییر کرده و ساواک جرأ اذیت امثال او را ندارد چون «سروصدا راه خواهد افتاد چه در داخل و چه در خارج»؛ ج) سیاست بین‌المللی اجازه نمی‌دهد. او رژیم را فاسد و ضعیف توصیف کرد و گفت «علاج آن گلوله است و بس»، اما اگر گلوله نشد، «طول زمان آنها را نابود می‌کند» زیرا اکثریت ناراضی‌اند و اطرافیان رژیم «ابداً ایمان ندارند».

۲دکتر پارسا در مناظره طولانی با رفیع‌زاده (که او را به وابستگی خارجی متهم کرد)، ابتدا بر اتحاد تأکید کرد: «هدف ما آزادی و آبادی ایران است... باید نیروها را کنار هم گذاشت». اما وقتی متهم شد که با «دست خارجی و پول خارجی» می‌خواهید حکومت ملی بسازید، پاسخ داد: «بقول دکتر شایگان اگر اژدها به من حمله کرد با هر وسیله کثیفی که دست بیاید او را نابود می‌کنم. شاه مار است باید از هر وسیله که بشود او را نابود کرد». او تغییر سیاست را توجیه کرد و گفت مبارزه مقدس است حتی اگر وسیله کثیف باشد. این اعتراف ضمنی به دریافت کمک خارجی (مالی یا سیاسی)، یکی از نقاط ضعف تاریخی جبهه ملی بود که رژیم پهلوی همیشه بر آن مانور می‌داد.

۳دکتر گیلانی (گرداننده برنامه) پیش‌بینی کرد «تا دو سال دیگر انشاالله رژیم عوض میشود و همه ما ایران خواهیم رفت». این خوش‌بینی – که حدود ۱۲ سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ابراز شده – نشان‌دهنده برآورد نادرست اپوزیسیون سکولار از شرایط رژیم است.

۴اشاره‌های مکرر به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ («۱۵ خرداد را فراموش نکن») و سیاست تفرقه‌اندازی شاه (مثلاً دشمن کردن فرماندهان نظامی با یکدیگر) نشان می‌دهد که مخالفان به ضعف درونی رژیم اعتقاد داشتند، اما نتوانستند این تحلیل را به عمل مؤثر تبدیل کنند.

این جشن شب یلدا، بیش از یک گردهمایی فرهنگی، آینه‌ای از وضعیت اپوزیسیون جبهه ملی در دهه ۱۳۴۰ است: تلاش برای حفظ هویت ایرانی در تبعید، نظارت شدید برای جلوگیری از درگیری، خوش‌بینی بیش از حد به سقوط قریب‌الوقوع رژیم، توجیه عمل‌گرایانه وابستگی به حمایت خارجی، و شکاف‌های عمیق با چپ‌گرایان که نهایتاً مانع از ایجاد جبهه متحد شد.

سند همچنین قدرت نفوذ ساواک را نشان می‌دهد: منبع گزارش نه تنها جزئیات مالی و سازمانی را ثبت کرده، بلکه حتی حالات چهره (مانند سفید شدن صورت خانم پارسا و دختر شایگان در بحث تند پایانی) را توصیف کرده است. چنین گزارش‌هایی به رژیم کمک می‌کرد تا فعالیت‌های مخالفان خارج‌نشین را خنثی کند و از هماهنگی آنها با داخل جلوگیری نماید.

در نهایت، سند نمایانگر آن است که چرا اپوزیسیون سکولار-ملی نتوانست رهبری جنبش نهایی ضدشاه را به دست گیرد: رهبران پیر و کم‌ نفوذ، شکاف‌های ایدئولوژیک، وابستگی به خارج، و برآورد غلط از قدرت رژیم، همه در این جشن کوچک یلدا در نیویورک قابل رؤیت است – سال‌ها پیش از آن‌که نیروهای دیگری تاریخ ایران را دگرگون کنند.

مخالفان رژیم در جشن شب یلدا گردهم آمدند/ ساواک با خیال راحت گزارشش را نوشت!

مخالفان رژیم در جشن شب یلدا گردهم آمدند/ ساواک با خیال راحت گزارشش را نوشت!

مخالفان رژیم در جشن شب یلدا گردهم آمدند/ ساواک با خیال راحت گزارشش را نوشت!

مخالفان رژیم در جشن شب یلدا گردهم آمدند/ ساواک با خیال راحت گزارشش را نوشت!

۲۵۹

کد مطلب 2159495

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین