محمد مهدی بهکیش

جهانی شدن از اوایل قرن بیستم شروع شد. پیش از جنگ جهانی اول، جهانی شدن به مفهوم آزادسازی تجارت، گسترش تجارت و تجارت به عنوان یک فعالیت اقتصادی که می‌تواند به ثروت جامعه بیافزاید، مطرح شد. این مفهوم در گذشته ایران و در زمان شاه عباس نیز مطرح بود. شاه عباس این مهم را فهمید که تجارت به خودی خود می‌تواند منشاء ایجاد ثروت شود؛ در نتیجه راه ترانزیت کالا از ایران را ساخت. آن‌چه که شاه عباس انجام داد، مجموعه ای از ابزار را برای این‌که تجارت بتواند به روانی صورت گیرد و موجب افزایش ثروت بشود، فراهم کرد. شاه عباس ذهن منسجمی داشت و به این نتیجه رسید که تجارت می‌تواند منشاء ثروت باشد و به اعتقاد شرق‌شناسان ثروت موجود در دهات اطراف راه‌های ترانزیتی بسیار فراوان‌تر از حتی ممالک اروپایی بود. به هر حال تجارت به مفهوم آزادسازی تجارت در اوایل قرن 20 در جهان شروع شد. البته در ایران شاه عباس در قرن 17 این کار را شروع کرد. اما بروز جنگ جهانی اول، این روند را متوقف کرد و شکل دنیا تغییر یافت. سوسیالیسم و اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد و عملاً نیمی از دنیا را به خود جلب کرد؛ در نتیجه جهانی شدن بین جنگ اول و دوم جهانی در محاق رفت. در دوره بین دو جنگ آن‌قدر موج سوسیالیسم قوی بود که حتی کشورهای کاپیتالیست نیز که تجارت حرف اول را می‌زد، به کمپ سوسیالیسم نزدیک شدند، ‌حتی خود آمریکا و اروپا با شدت بسیار زیاد، به طوری که نیمی از اروپا سوسیالیست شد. پس جهانی شدن به معنی گسترش تجارت متوقف شد.
بعد از جنگ جهانی دوم دنیای غرب فهمید که گرایش به سوسیالیسم به رفاه مردم ضربه زده است و در نتیجه بعد از جنگ جهانی دوم یک گردش به طرف راست ایجاد شد. در کنفرانس برتن وودز در آمریکا دو، سه تصمیم اساسی گرفته شد و در آن بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و گات به وجود آمد. وظیفه این 3 سازمان آزاد‌سازی و ایجاد تعادل در ارتباط تجاری بین کشورها بود؛ از آن‌جایی که دولت ها امر توسعه را در کشور خود به نوعی کنترل می کنند تا مشکل زا نشود. سوالی که شاید مطرح باشد این است حالا با آزاد شدن مرزها چه کسی می‌خواهد این پدیده را در سطح دنیا کنترل کند؟در پاسخ باید گفت که درست است که ما تجارت را جهانی کردیم، اما نمی تواند افسار گسیخته باشد، بنابراین باید یک سری نظام‌های کنترلی شکل می گرفت. در سال 1945 تصور بر این بود که این 3 سازمان برای کنترل و نظارت کافی است، البته بحران 2008 بعد از 60 سال نشان داد که نظارت های موجود کافی نبوده است. سپس جنگ سرد بین دنیای غرب ، که دوباره ‌و به سرعت به سمت جهانی شدن حرکت کرده بود و دنیای سوسیالیسم که تنها در درون خود کار می‌کرد، ایجاد شد.
مرحله اول جهانی شدن قبل از جنگ جهانی اول بود که جنگ اول آن را متوقف کرد و بعد هم که سوسیالیسم به وجود آمد. سوسیالیسم هم با جهانی شدن موافق نبود و تنها در درون خود نوعی جهانی شدن داشت. این وضعیت تا جنگ جهانی دوم ادامه یافت و جهانی شدن ‌تا جنگ سوم متوقف شد. تا قبل از جهانی شدن اقتصاد هر یک از کشورها در درون همان کشور بود، اما یک مرتبه با انفجار جهانی سازی، تجارت آزاد شد.
در WTO تعرفه‌ها کاهش یافت تا رقابت بیشتر شود، به‌گونه‌ای که متوسط تعرفه‌ها 5/3 درصد یعنی معادل هیچ است. این به این معنی است که یک قدرت بسیار بزرگ مانند آمریکا با یک کشور کوچک مثل سنگاپور باید رقابت کند. حالا در این دنیایی که به یک باره تعرفه‌ها برداشته شده است، ‌مشخص است که امکانات و توانایی آمریکا از دیگران بیشتر است. اروپایی‌ها برای این‌که به قدرت بیشتری در مقابل آمریکا دست یابند آمدند یک اتحادیه بین خود درست کردند.
ابتدا فولادی‌ها دور هم جمع شدند و اتحادیه فولاد را بین 6 کشور ایجاد کردند. این شش کشور که آلمان و فرانسه و انگلیس و اتریش بودند، این اتحادیه را به سرعت به سمت یک اتحادیه‌ای که همه کالاها در آن مبادله می‌شود هدایت کردند و اکنون می‌بینیم که تبدیل به یک بازار مشترک شده است و از 6 کشور به 27 کشور افزایش یافته‌اند.
حال نکته مهم در اتحادیه اروپا این است‌ که 65 درصد از تجارت خارجی این کشورها در درون اتحادیه صورت می‌گیرد. از نگاه اقتصادی این حجم از تجارت بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا به معنای این است که اقتصاد این کشورها مکمل یک‌دیگر هستند.
آمریکا نیز که حجم بالایی از تجارت آن در درون خودش و بین ایالت‌های خودش است، یک مجموعه و زنجیره کامل دارد؛ درواقع در دنیای امروز یک اقتصاد باید خیلی بزرگ و رشد یافته باشد که بتواند چنین خصلتی داشته باشد، برای مثال چین و هند هم اقتصادهای بزرگی هستند، اما این خصلت را ندارند. آمریکا این ویژگی را دارد، به ویژه این‌که ذخایرانرژی زیادی هم دارد، درحالی که خیلی از کشورها به علت نداشتن منابع انرژی نمی‌توانند چنین خصلتی داشته باشند.
به هر حال اروپا این اتحادیه را ایجاد کرد تا در دنیای رقابت آینده بتواند با آمریکا به رقابت بپردازد و ضمن این‌که با هم دوست هستند، اما رقابت هم دارند.
بعد از اروپا کشورهای آسیای جنوب‌شرقی احساس کردند که اگر به سمت منطقه گرایی حرکت نکنند،‌ نمی‌توانند در آینده‌ای نزدیک با اقتصادهای بزرگ رقابت کنند؛ در نتیجه آن‌ها هم (آ.سه.آن) را ایجاد کردند.آمریکا هم هم‌زمان با این‌که خود به تنهایی یک اقتصاد بزرگ بود، با کانادا و مکزیک یک اتحادیه به نام (نفتا)‌ایجاد کردند.
به یک‌باره 3 اتحادیه بزرگ ایجاد شد و کشورهای دیگر مجبور شدند خود را به یکی از این اتحادیه‌ها متصل کنند و همه فهمیدند که اگر خودشان را در یک مجموعه بزرگ‌تر تعریف نکنند، نخواهند توانست در اقتصاد آینده به رقابت بپردازند.
عرب‌ها در جنوب خلیج فارس یک اتحادیه به نام (GCC) تعریف کردند که 6 کشور عضو آن هستند و از آن پس اتحادیه‌های دیگری در منطقه مانند اکو، سازمان کشورهای اسلامی و خیلی از اتحادیه‌های کوچک و بزرگ دیگر در دنیا ایجاد شد.
اما آن‌چه که تا امروز شکل مناسب و منسجمی به خود گرفته و موفق عمل کرده، اتحادیه اروپا، نفتا و «آ.سه.آن» است. این 3 اتحادیه در حال تبدیل شدن به قدرت های بزرگی هستند و ضمن این‌که اروپا مشکلات جدی دارد، اما این اتحادیه جایگاه خود را حفظ کرده و از ثبات برخوردار است.
« آ.سه.آن» هم با وجود این‌که تجارت در درونش به اندازه اروپا نیست و هنوز موفق نشده یک اقتصاد مکمل را شکل دهند، اما در حال تلاش هستند و این وضعیت امروز جهان است.
*دبیرکل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌الملل

3939

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 217791

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فریدونی FR ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
    3 2
    شش کشوری که در سال 1957 جامعه اقتصادی اروپا را به وجود آوردند عبارت بودند از آلمان، ایتالیا، فرانسه، هلند، بلژیک و لوکزامبورک. انکلستان و اتریش بعد ها به این اتحادیه پیوستند. لطفا در نوشته آقای بهکیش این نکته را اصلاح بفرمایید. از طرف دیگر مرحله اول جهانی شدن در اواسط قرن نوزدهم میلادی آغاز شد و با جنگ اول به پایان رسید. آقای بهکیش آغاز جانی شدن را اوایل قرن بیستم ذکر کرده اند و این، به نظر من، نادرست است.
    • مهدی بهکیش IR ۲۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۱
      0 0
      با تشکر از شما نام کشورهایی که اعلام کرده اید کاملا درست است. و جهانی شدن در دهه آخر قرن 19 آغار گردید که در این مورد هم فرمایش شما صحیح می باشد. بار هم تشکر میکنم. البته این بحت در کتاب من به نام "اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن" مفصل آمده است و لی در آنجا اشتباه لفظی بالا وجود ندارد.