۰ نفر
۱ تیر ۱۳۹۱ - ۰۳:۰۶

"اثر پروانه‌ای" The Butterfly Effect فیلمی به کارگردانی اریک بروس و جی مکی گروبر و با بازی اشتون کاچر و امی اسمارت، محصول سال ۲۰۰۴ا آمریکا است. داستان فیلم از اثر پروانه‌ای مطرح شده در نظریه آشوب استفاده می‌کند. نسخه دوم این فیلم هم با نام اثر پروانه‌ای ۲ در سال ۲۰۰۶ ساخته شده است.

"اثر پروانه‌ای" The Butterfly Effect فیلمی به کارگردانی اریک بروس و جی مکی گروبر و با بازی اشتون کاچر و امی اسمارت، محصول سال ۲۰۰۴ا آمریکا  است. داستان فیلم از اثر پروانه‌ای مطرح شده در نظریه آشوب استفاده می‌کند. نسخه دوم این فیلم هم با نام اثر پروانه‌ای ۲ در سال ۲۰۰۶ ساخته شده است.

داستان

در این فیلم، شخصیتی به نام ایوان، از دوران کودکی خاطره‌هایش را از دست می‌داده. پس شروع به یادداشت خاطرات روزانه اش می‌کند. اتفاقات بسیار عجیبی می افتد که زندگی آنها را زیر و رو می‌کند، و ایوان تمام آنها را از یاد می‌برد. اما زمانی که بزرگ می‌شود، روشی پیدا می‌کند که با استفاده از همان خاطراتی که یادداشت کرده، به خاطره‌های فراموش شده برسد و این توانایی را پیدا می‌کند تا گذشته را عوض کند. اما با عوض کردن گذشته، آینده زیرو رو می‌شود و هر بار زندگی یکی از این دوستان خراب می‌شود. ایوان هیچ نمی‌دانست که عوض کردن یک چیز کوچک در گذشته هزاران برابر آینده را تغییر می‌دهد.

نقد فیلم

شیوه‌ی روایت فیلم، شیوه‌ای است مابین روایت سرراست کلاسیک و آثار ضد روایی معاصر. سکانس نخست داستان از انتها آغاز می شود و ما به گذشته‌ی شخصیت اصلی فیلم یعنی "ایوان" بازمی‌گردیم. در ادامه فیلم، این رفت و برگشت به حال و گذشته، به دفعات تکرار می‌شود تا مخاطب کنجکاوانه داستان را دنبال کند.

این شیوه‌ی روایت بسی کامل‌تر و دقیق‌تر در فیلم یادآوری (Memento)، مورد استفاده قرار گرفته است. فیلم یادآوری با پلان انتهایی سکانس آخر فیلم آغاز شده و دلایل حادثه روی‌داده را در ابتدای همان سکانس جستجو می‌کند. سپس سکانس ماقبل آخر به همان شکل قبلی پرداخت می‌شود. اینگونه است که فیلم از انتها شروع شده و تا ابتدای فیلم پیش می‌رود تا به نخستین سکانس ‌برسد.

ایراد قابل توجه در روایت "اثر پروانه‌ای"، فراموشی فیلمنامه‌نویس در ادامه دادن نقش راوی اثر (ایوان) تا انتها داستان است. از ابتدای فیلم، داستان از زاویه‌ی دید "اول شخص" که داستان را برای مخاطب بازگو می‌کند روایت می‌شود.

ایوان به عنوان راوی در آخرین قسمت که به گذشته بازمی‌گردد تا تغییراتی ایجاد کند و از ناگوازی‌های آینده در امان بماند؛ بهترین تغییر را در مردن خود در زمان جنینی و در شکم مادرش می‌بیند. ایوان می‌میرد، اما حال که راوی مرده است، راوی دانای کل یا سوم شخص، که بر همه چیز در داستان احاطه دارد و حتی نسبت به احساسات و افکار شخصیت‌ها دارای دانش کاملی است، جایگزین ایوان می‌شود! تغییر راوی قصه در انتهای فیلم، مخاطب را که حالا با قهرمان داستان و روای اول شخص،  همذات پنداری می‌کرد و با نگرانی به عاقبتش انتظار پایانی پیروزمندانه را داشت، مایوس و ناامید می‌کند.

"پایان خوش" (Happy End)، برای آثاری از این دست که سرشار از اتفاقات ناگوار به همراه خشونت‌های گوناگون اعم از خشونت علیه کودکان تا خشونت جاری در روابط آدمهاست، نیازی مبرم به شمار می‌رود. زیرا بیننده در انتهای این همه فشارهای عصبی و روحی ناشی از حوادث نامطلوب، انتظار اتفاقاتی را می‌کشد تا ریسمان دردناک و پیچیده‌ به روان او را پاره کند و نفس راحتی را به واسطه موفقیت‌های شخصیت‌های و قهرمانان اصلی داستان بکشد.

تم اصلی اثر، سرشار است از موقعیت‌های جبرگرایانه، که گریزی از آن نیست الا به مرگ. ایوان، به هر شکل ممکن سعی دارد حوادث آینده را با ایجاد تغییر در حوادث گذشته، به سمت دنیایی شیرین و به دور از تلخی و ناکامی سوق دهد. اما فقط می‌تواند با شیوه‌ا‌ی تلخ‌تر، از وقوع اتفاقات منفی آینده پیشگیری نماید: "مرگ" خود در زمان جنینی.

جامعه‌ی مورد اشاره فیلم‌ساز، جامعه‌ای است ناگزیر از ناملایمات و شکست‌های قهرآمیز که هیچ روی خوشی را برای مردمان آن، مقدر نساخته است. چنین اجتماعی، همگان را به نوشیدن جام زهر زندگی برزخی وادار  می‌کند که شرارت را ذات غالب انسانی قلمداد می‌نماید. چنین انسانی همزاد شرارت و مستوجب عقوبتی این جهانی است که مستحق هیچ نوع عاطفه و مهری نخواهد بود و بایستی بین جهنم پلیدی‌ها و نیستی پس از مرگ یکی را برگزیند.

تم دیگر حاکم بر اثر را می‌توان با استفاده از این بیت مثنوی مولوی توصیف نمود: "این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا" و یا به تعبیری، دنیا دار مکافات عمل ماست، هر چه کشت کنیم حاصلی جز آن را درو نخواهیم کرد.

نگاه تک بعدی فیلمساز به این مقوله، فضای یاس‌آلود و سهمگینی را خلق می کند که هیچ امیدی به بهبود آن نیست. حتی زمانی که کودکان به دلیل رفتارهای غیراخلاقی بزرگسالان آسیب‌ می‌بینند، باید در آینده تاوان گناهان غیرانسانی سایرین را نیز بپردازند.

جهان فیلم جهانی است هولناک که باید از آن گریخت، و هیچ نجات‌بخشی نیست الا "مرگ".

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 222253

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • َآرزو EU ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
    0 0
    ممنون از زحمات شما