اگر جنبش عدم تعهد 53 سال پیش بر اساس «نیاز» تشکیل شد اما امروز استمرار قدرتمندانه آن یک «ضرورت» غیرقابل انکار است.
شاید هنگامی که جمال عبدالناصر، جواهر لعل نهرو، احمد سوکارنو، تیتو و نکروما رهبران مصر، هند، اندونزی، یوگسلاوی و غنا بنا بر نیازهای جهان دوقطبی و پیمانهای نظامی دوران جنگ سرد با انگیزه رهائی از دو ابرقدرت آمریکا و شوروی اندیشه شکلگیری تشکلی از کشورهای غیرمتعهد را با همتایان همفکر خود مطرح میکردند تا سرانجام این جنبش را با 25 کشور در سال 1961 در بلگراد بنیانگذاری کنند، هرگز تصور نمیکردند با گذشت نیم قرن از این اقدام، جنبش آنها به بزرگترین سازمان بینالمللی پس از سازمان ملل تبدیل شود و در عصر جدیدی که پس از پایان جنگ سرد پدید آمده یک «ضرورت جهانی» بشمار آید.
در عصر کنونی که کاخ سفید داعیهدار «رهبری جهانی» است و میکوشد با روشهای فراقانونی و سلطهگرانه هژمونی آمریکا را بر جهان تحمیل کند وچشمانداز نظم نوین جهانی را «تک قطبی» ترسیم میکند، جنبش عدم تعهد میتواند پتانسیلی بینظیر برای ایجاد چالش در برابر یکجانبهگرائی و تضمین صلح وامنیت جهانی در پرتو خرد جمعی تلقی گردد و اعضای این جنبش هرگز نباید از آن غفلت کنند.
برگزاری اجلاس شانزدهم سران جنبش عدم تعهد در تهران _ عضو دیرهنگام اما فعال و تاثیرگذار این جنبش، فرصتی بینظیر برای کشورهای غیرمتعهد بشمار میرود تا از ظرفیت ریاست 3 ساله عضو 33 ساله - اما انقلابی - این جنبش، برای احیای اهداف فراموششده «نم» بخوبی بهره گیرند و نقش سازمانی با عضویت بیش از 60 درصد کشورهای جهان در تحولات جهانی را افزون سازند.
برای اجلاس شانزدهم میتوان پیامها ودستاوردهائی را متصور بود که یادآوری برخی از آنها در آستانه برگزاری نشست تهران ضروری مینماید:
1- مهمترین پیام جنبش عدم تعهد برای ملتها تبیین این واقعیت است که «جامعه جهانی» در چند کشور مدعی - که بناحق برای خود در شورای امنیت «حق وتو» قائل شدهاند - خلاصه نمیشود و این کشورها حق ندارند اراده خود را بنام جامعه جهانی بر تحولات بینالمللی و منطقهای تحمیل کنند. بلکه جنبش «نم» میتواند و باید با 120 عضو، تاثیرگذارترین نهاد بر تحولات جهانی باشد.
2- جنبش عدم تعهد میتواند پرچمدار «نظام چندقطبی» در نظم نوین جهانی باشد و پدیده یکجانبهگرائی در معادلات بینالمللی رابا مانع جدی مواجه سازد. مهمتر از آن میتواند در بازسازی ساختار سازمان ملل نقش اساسی وموثر ایفا کند و این سازمان بینالمللی را از ناکارمدی کنونی - که بخاطر نفوذ قدرتهای بزرگ و حق وتوی غیرقانونی دچار آن شده است - رها کند. جهان در انتظار ساختار نوین و دموکراتیک در بزرگترین سازمان جهانی و نهادهای وابسته به آن هستند.
3- اکنون دوعضو جنبش عدم تعهد – فلسطین وسوریه - گرفتار توطئهای هستند که مدعیان کم تعداد جامعه جهانی! متهمان اصلی این توطئه هستند. فلسطین و قدس سالهاست در دام یک رژیم غاصب اسیر هستند و وحشیانهترین جنایات ضد بشری در سایه سکوت مجامع بینالمللی علیه ملت مظلوم فلسطین در جریان است. در همین حال سوریه به عنوان کشور خط مقدم جبهه مقاومت، تاوان پیروزی جنگ 33 روزه در لبنان و 22 روزه در غزه را در یک جنگ داخلی تمام عیار - که توسط تروریستهای تحت حمایت قدرتهای جهانی و رژیم صهیونیستی و جنگ روانی رسانههای غرب طراحی شده است میپردازد. جنبش عدم تعهد میتواند مساله قدس و فلسطین را به سطح مسائل اول و مهم جهانی ارتقا دهد و برای حل آن تدبیر اساسی بیندیشد و نیز با مقابله با دخالت خارجی در امور داخلی سوریه بر اساس اهداف مصوب جنبش عدم تعهد، امکان حل مسئله توسط دولت و ملت سوریه را فراهم کنند و البته بسترهای اصلاحات واقعی در سوریه و انتخابات آزاد در این کشور را فراهم نمایند.
4- بحران اقتصادی در آمریکا و غرب بطور روز افزونی دامنه خود را بسوی سایر کشورهای جهان گسترش میدهد و میتواند آثار زیانبار خود را بر کشورهای نم نیز تحمیل کند. از آنجا که «توسعه اقتصادی، اجتماعی و بازسازی سیستم اقتصادی بینالمللی» از اهداف اولیه جنبش نم بشمار میآید اجلاس تهران میتواند بستر همکاریهای گسترده اقتصادی بین کشورهای عضو و ایجاد یک تشکل اقتصادی وابسته به جنبش برای مقابله با گسترش بحران اقتصادی غرب را فراهم آورد.
5- تحریم غیر قانونی ایران - که تا 3 سال ریاست این جنبش را بر عهده خواهد داشت- به اتهامات واهی، غیرقانونی، غیر حقوقی و غیر فنی در خصوص پرونده هستهای قطعا تاوان غیرمتعهد بودن و استقلالطلبی جمهوری اسلامی است. جنبش غیرمتعهدها که پرچم مقابله با اقدامات غیرقانونی غرب را با بیانیه این جنبش در اجلاس سران در شهریور 85 در هاوانا برافراشت باید برای مقابله با تحریمهای غیرقانونی از طریق گسترش همکاریهای اقتصادی با رئیس جنبش و تلاش برای لغو این تحریمها، نقش واقعی و موثر خود را در یکی از مهمترین چالشهای بینالمللی ایفا کنند.
اگر جنبش عدم تعهد 53 سال پیش بر اساس «نیاز» تشکیل شد اما امروز استمرار قدرتمندانه آن یک «ضرورت» غیرقابل انکار است و ریاست ایران میتواند این اقتدار و ضرورت را بشتر از هر زمان دیگری آشکار سازد. شاید به همین دلیل آمریکا و رژیم صهیونیستی و رسانههای وابسته به نظام سلطه با اهمیتزدائی ناشیانه از جنبش عدم تعهد با برگزاری اجلاس سران در تهران و ریاست ایران آشکارا، بیمحابا و مداخلهجویانه مخالفت میورزند.
/2727
سید جلال فیاضی
کد خبر 238224
نظر شما