۰ نفر
۴ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۵

با توجه به قدرت نرم ایران در عرصه دیپلماسی و تاثیر آن در تحولات بهار عربی (خاورمیانه و شمال آفریقا) مدیریت موضوعات منطقه‌ای باید در رأس موضوعات اجلاس شانزدهم سران عدم تعهد قرار گیرد.

پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکل‌گیری نظام دوقطبی در عرصه بین‌الملل، تلاش‌هایی از سوی برخی از کشورهای مستقل برای ارائه الگوی نوینی در سیاست بین‌الملل صورت گرفت. این کشورها اصطلاحاً به عدم تعهد یا عدم وابستگی (نم) شهرت یافته‌اند؛ در واقع گروهی از ملل نو خاسته آفریقایی و آسیایی که به منظور کناره‌گیری از دسته‌بندی‌های سیاسی – نظامی و اقتصادی درصدد برآمدند ضمن احیای هویت مستقل از شعله‌ور شدن آتش جنگ جدید در جهان نیز جلوگیری کنند.

قصد بانیان این جنبش این بود که ضمن تضمین استقلال کشورهای خود بلوک‌بندی‌های ناشی از تصمیمات دو ابر قدرت را نیز از بین ببرند. گرچه این جنبش از زمان بنیانگذاری توفیقاتی را در عرصه‌های مختلف به همراه داشته، ولی ابرقدرت‌ها از زمان شکل‌گیری آن تلاش نمودند که از وحدت رویه میان اعضا جلوگیری کنند چراکه این سیاست مستقل از سوی جنبش عدم تعهد با سیاست جنگ‌طلبانه دو ابر قدرت به ویژه آمریکا مغایرت داشت بطوریکه وزیر خارجه وقت آمریکا دالس اظهار می‌داشت «آنها که با ما نیستند علیه ما هستند».

به طور کلی در طول چند دهه گذشته آمریکا و شوروی سابق تلاش داشتند با تقویت جناح‌هایی در چارچوب جنبش عدم تعهد، سیاست‌ها و تصمیماتی که غیرمتعهدها اتخاذ می‌کنند با استراتژی‌ها و اهداف سیاست خارجی خود تطبیق بدهند، بطوریکه برخی بر این باورند که در عرصه عمل به تعداد انگشت‌شمار هم کشور غیرمتعهد نداریم. پس نفوذ قدرت‌های بزرگ در جنبش از عامل اصلی ناکامی این گروه سیاسی در اتخاذ مواضع مستقل در چند دهه گذشته بوده است.

ضمناً عدم ضمانت اجرایی قطعنامه‌های صادر شده از جنبش نیز توانایی اثرگذاری آن را در معادلات بین‌المللی کم‌اثر کرده همچنین ترکیب ناهمگون اعضاء با ساختار سیاسی و اقتصادی متفاوت مانع تلاش‌های گروه نم گردیده است. ولی با تمام ضعف‌ها و ناکامی‌هایی که این جنبش داشته و دارد ، با توجه به تحولاتی که در عرصه بین‌المللی به وقوع پیوسته است، اعضای نم راهی جز همبستگی و اتحاد درونی ندارند؛ از آنجا که فلسفه شکل‌گیری این جنبش محصول جهان دوقطبی و فضای جنگ سرد بوده است.

با توجه به تحولات اخیر جهانی و منطقه‌ای و سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه آمریکا، جنبش عدم تعهد باید معیارهای جدید و دقیق را بر اساس نیازها و مقتضیات روز برای اثربخشی تصمیمات در عرصه جهانی تدوین نماید. از آنجا که در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پس از خیزش‌های اسلامی و مردمی شاهد بر هم خوردن معادلات قدرت هستیم و شکل‌گیری نظام‌های مردم‌سالار در این حوزه آسیب‌هایی را متوجه منافع غرب و اسراییل نموده است. لذا آمریکایی‌ها با استراتژی چندگانه در راستای مدیریت بحران و بهره‌برداری عملی از فضای موجود هستند، به نظر می‌رسد ترس غرب از سرایت دامنه تغییرات به حوزه کشورهای خلیج فارس باعث شده که آنها تلاش خود را برای ایجاد فشار و اجماع بین‌المللی علیه سوریه متمرکز نمایند.

با توجه به رویکرد دوگانه غرب نسبت به تحولات منطقه یعنی تلاش برای دخالت آشکار در سوریه و سکوت مطلق در برابر قیام های مردمی در بحرین و عربستان، باید جنبش عدم تعهد در راستای اصول و معیارهای بنیانگذاران آن در نشست تهران نسبت به این مواضع تصمیم‌گیری کنند، جنبش عدم تعهد در آزمون سختی قرار گرفته است که نباید نسبت به رسالت تاریخی خویش در ارائه الگوی غیرمتعهد که در قالب حاکمیت ملی استقلال و تمامیت ارضی کشورها است، بی‌تفاوت عمل کنند. در واقع فرایند تحولات منطقه‌ای و جهانی فرصت مناسبی برای جنبش در شانزدهمین نشست آن در تهران بوجود آورده تا ضمن تاکید بر استقلال فکری و ارائه هویت مستقل درجه آسیب‌پذیری خود را در مقابل سیاست‌های توسعه‌طلبانه قدرت‌های بزرگ نشان دهد. با توجه به اهمیت این نشست و میزبانی آن توسط ایران باید گفت:

1- با توجه به قدرت نرم ایران در عرصه دیپلماسی و تاثیر آن در تحولات بهار عربی (خاورمیانه و شمال آفریقا) مدیریت موضوعات منطقه‌ای باید در رأس موضوعات اجلاس مذکور قرار گیرد. در این عرصه نسبت به هر گونه مداخله خارجی و نقض آشکار حاکمیت ملی کشورها از سوی قدرت‌های خارجی موضع‌گیری علنی شود.

2- از آنجا که در سایه مداخلات خارجی در منطقه، تنش‌ها میان کشورهای منطقه به ویژه در میان کشورهای مسلمان فزونی یافته است ایران بایستی ضمن اعلان مواضع شفاف در دفاع از منافع ملی و اصولی خود در منطقه، ضرورت منطق گفتگو و تنش‌زدایی به جای منطق زور در مسائل منطقه‌ای مطرح سازد. بی تردید افزایش سطح مناسبات کشورهای اسلامی و جهان سوم و رایزنی‌های دیپلماتیک می‌تواند در خنثی‌سازی توطئه دشمنان که برای انزوای ایران در منطقه و بین‌الملل صورت می‌گیرد موثر باشد.

3- فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران طبق اصول بند 4 و 6 پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای معروف به (NPT) با رویکردهای بسیاری از کشورهای غیرمتعهد نظیر هند، مصر، اندونزی، آفریقای جنوبی و کوبا منافاتی ندارد. لذا ایران می‌تواند از نقش این نهاد بین‌المللی برای اثبات حقانیت خویش و بی اثر گذاشتن تحریم‌های همه جانبه غرب و اسراییل استفاده کند.

4- ایران به اهمیت حضور کشورهای اثرگذار این جنبش - در رأس آن مصر - واقف است. از آنجا که «محمد مرسی» پس از مدیریت بحران داخلی گام‌هایی را برای اتخاذ سیاست مستقل و بازگشت مصر به هویت اسلامی برداشته است، غرب و اسراییل در تلاش‌اند که از نزدیکی این دو کشور مهم در خاورمیانه جلوگیری کنند. بی تردید حضور محمد مرسی در این جلاس و رایزنی آن با مقامات کشورمان گامی بزرگ در زدودن غبارهای گذشته و آغاز فصل نوین در روابط فیمابین قلمداد می‌شود.

5- ایران به همراه مصر در سال 1974 طرح خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای ارائه نمود و این طرح در سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شد از آنجا که مناقشه هسته‌ای در خاورمیانه بدلیل امتناع رژیم صهیونیستی از پذیرش پادمان‌های بین‌المللی و پیمان NPT به اوج خود رسیده است، اجلاس تهران می‌تواند با طرح مجدد این موضوع فضا را برای کاهش مناقشات و اقدامات عملی برای جلوگیری از سیاست تبعیض‌آمیز غرب در این ارتباط هموارتر سازد.

6- پوشش رسانه‌ای این نشست بسیار حائز اهمیت است. بنابراین فارغ از هر گونه اختلافات میان گروه‌های مختلف سیاسی، باید فضای همدلی و اتحاد برای دفاع اصولی از منافع ملی در میان مسوولین و آحاد مردم و حوزه رسانه مدنظر قرار گیرد.
 
کد خبر 238365

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =