به گزارش خبرآنلاین، حجتالاسلام و المسلمین مصطفی پورمحمدی در سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور در پاسخ به سوالات متعدد دانشجویان که معتقد بودند برخی اطلاعاتی که از سازمان بازرسی کل کشور بیرون میآید، شائبه سیاسی بودن دارد، به بیان مقدمهای درباره روند خروجش از وزارت کشور پرداخت و افزود: بعد از آن من اصرار داشتم که به اقتضای یکسری علایق شخصی به دنبال کارهای فرهنگی و سیاسی بروم. آیتالله شاهرودی نیز بعد از مدتی مرا خواستند و به من گفتند که به سازمان بازرسی بیایم، اما من به دلایلی گفتم که به این سازمان نمیآیم، گفتم مصلحت نیست؛ چراکه من از دولت بیرون آمدم حالا چطور بازرس دولت شوم، وقتی این اتفاق بیفتد ممکن است عده ای بگویند که پورمحمدی میخواهد تلافی کند و در این صورت شائبه ایجاد خواهد شد. با این حال گفته شد که فلانی به سازمان بازرسی برود.
وی خطاب به دانشجویان با تاکید بر اینکه «من با چنین پیشینهای به سازمان بازرسی آمدهام» اظهار کرد: ببینید من بازرس کل کشور هستم و لازم است تا آنچه باید را به اطلاع مردم برسانم، من الان بعضی موارد را سانسور میکنم و شما از من باید بپرسید که چرا سانسور میکنی؟ اتفاقا چون شائبه سیاسی است، من فیتیلهاش را پایین میکشم.
اهم صحبتهای رییس سازمان بازرسی کل کشور را در ادامه به نقل از ایسنا بخوانید؛
- آنهایی که با من برخورد میکنند، کسانی هستند که نمیخواهند فضای اداری و نظارت کشور فضای سالمی باشد، اینها میخواهند کارد نظارت را کند کنند و اتفاقا چنین حرکتی یک حرکت سیاسی است.اتفاقا من چند بار به دولت گفتم که یکی از گزارشهای مرا نقد کنید و معتقد به این مساله هستم؛ چرا که به نظر من باید حکومت شفاف و پاسخگو باشد و ما اجازه نداریم حقوق عامه را در پستوها، حصارها و دیوارها قرار دهیم. حالا اینکه گفته میشود، دشمن سوءاستفاده میکند بحث دیگری است، ما باید مواظب این بحث نیز باشیم.
- من یک عنصر سیاسی کشور هستم و تفکر سیاسی دارم. من اصولگرای معتقدی بودم که زمانی وزیر کشور شدم. آقای احمدینژاد به من میگفت، چرا میگویی اصولگرا و من میگفتم معتقد به آرمانهایم هستم.
- من برای اولینبار دیوارهای ستاد انتخابات را شیشهای کردم تا خبرنگاران از آنچه در ستاد رخ میدهد، باخبر شوند. حتی به تعداد زیادی برای بحث نظارت کارت وزیر کشور را دادم و همه اینها به این خاطر بود که نشان دهیم اصولگرایان پاکدست هستند و جا خالی نمیکنند.
- دیدگاه خاص سیاسی من در بعضیجاها معلوم میشود مثلا در جاهایی که بخواهم به عنوان اصولگرا علیه اصلاحطلبان پروندهسازی کنم. برخی میگفتند که این درست نبود برای بعضی پرونده بسازیم که من در جواب این عده گفتم؛ دوستی ما مرز دارد، ما با دوستانمان دوست هستیم تا آنجا که قوانین و مقررات وجود دارد.
- پول و قدرت در دولت و قوه مجریه است، من بازرس قوه قضاییه و قوه مقننه نیستم، بلکه بازرس دولت هستم برخی این را به من میگویند که تو چرا در قوه قضاییه و مقننه نظارت نمیکنی، که من در جواب میگویم من مسوولش نیستم.
- من آدمی جدی هستم و با دوستانم تعارف ندارم و اتفاقا سختگیریام نسبت به همفکران و دوستانم بیشتر است، اتفاقا برخی افراد در پروندهها دوستان کاری من در دورههای مختلف هستند، ولی این موضوع دلیل نمیشود که من روی چنین پروندهای ضعیف کار کنم.
- اگرچه بایدها و نبایدهایی در منشور اصولگرایی تدوین شد، اما باید بدانیم که همه انسانها از نظر تقید، التزام، عمل، باور و گرایش و اخلاق در یک سطح نیستند و همه در یک قالب خاص قرار نمیگیرند و ما نمیتوانیم بگوییم تو باش و تو نباش و من در 7+8 نقش مستقیمی نداشتم. همه در این روند سهم داشتند و اینطور نبود که فقط یک نظر قالب باشد.
- در مورد ریاست جمهوری بحث متفاوت است، برخی خوبند، اما خوبتر هم وجود دارد من معتقدم تا وقتی خوب است، نباید به سراغ متوسط رفت و تا وقتی خوبترها هستند، نباید سراغ خوبها را گرفت. به هر ترتیب به نظر من ما هنوز رفتار همسان و همشکلی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده نداریم و بعید است از سازوکار گذشته برای انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده شود.
هماکنون وقت قیمت گذاری، اندازهگیری و نمرهدادن نیست، به آقای قالیباف و دیگران نقدهایی وجود دارد که برخی از این نقدها جدی است، اما به هر ترتیب لازم است تا ما شاخصگذاری کنیم و چهرههایی را مدنظر قرار بدهیم که واجد شرایطی باشند.
- من بازرس هستم و باید نقاط ضعف و آسیب را بیان کنم این رویکرد انتقاد نیست، بلکه وظیفه من است، به هر حال من بعضی کاستیها را بگویم یا نه؟ وضع اقتصاد خیلی خوب است آیا باید من مشکلاتش را بگویم یا نه؟ ببینید من اگر یک روزنامهنگار و یا دبیرکل حزب سیاسی بودم آنموقع میتوانستند به من بگویند که من نقد سیاسی کردم، اما من بازرس کل هستم و به نظرم هنوز جایگاه من حذف نشده است.
- من باید بلندگوی بلند و قاطع جامع در بیان مشکلات اداری و اجرایی کشور باشم. البته آدم جسوری هستم و در صحنههای سخت حضور زیادی داشتم و از کار زیاد نمیترسم و از ماموریت سنگین فراری نیستم و جا نمیزنم. اگر سکوت میکنم و خیلی چیزها را نمیگویم به خاطر مصلحت کشور است به این خاطر است که دشمن سوء استفاده نکند.
- پروندههای بد اقتصادی در دست من بوده، اما ما کلی انسان پاکدست در این دولت داریم. من در مورد هرآن کس که شما نام میبرید، اطلاع دارم، اما دولت را به فساد گسترده متهم نمیکنم. دولتمردان پاک دست داریم و این همه خدمات در کشور میشود. اما متاسفانه عدهای هم فساد و تخلف دارند و دیگران از قبل آنها به جایی رسیدهاند این موضوع از دردهای ما است که ما البته آن را تعقیب میکنیم.
- من مسوول کنترل و پیشگیری گرایشهای فکری نیستم، اما متاسفانه هرکجا انحراف میآید لغزشهای عملی فراوان، سوءاستفاده و فساد مالی هم وجود دارد، اتفاقا برخی پروندهها نیز مربوط به این آدمها است که ما به گرایش فکریشان کاری نداریم.
- به نظر ما کشور باید با یک نظم و تصمیم روشن اداره شود و نه با تصمیم من، من یک کارگزارم که سعی کردم کار خود را دقیق انجام دهم. بسیار هم تحت فشار قرار گرفتیم، اما به هرترتیب معتقدیم که کشور باید با یک اراده روشن و هوشمند اداره شود و اگر میگوییم وفادار و ولایی هستیم باید این موضوع را به اثبات برسانیم.
- فضای اداری و اجباری از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است، از یک طرف متهم میشویم که چرا دفاع میکنیم و از طرف دیگر گفته میشود که چرا متهم میکنیم. ببینید من مسوول دستگیری، بازداشت و محاکمه نیستم من باید پرونده را طبق مستندات به طور کامل بفرستم. شما هم به من به عنوان یک مدیر در قبل و بعد از انقلاب که در صحنههای سخت حضور داشته و پای همهچیزش انشاءالله میایستد اعتماد کنید و بدانید احساسات ما تندتر از شما است و مطمئنم اگر شما با همین سن فعلیتان به جای من بنشینید کارهایی را که من انجام میدهم، انجام خواهید داد، چنانچه دوستان شما هماکنون همکار ما هستند و دقیقا خروجی ما یکی شده است.اینکه زمانی من خدمت مقام معظم رهبری نظراتم را صادقانه بگویم و از ایشان بخواهم مرا معاف کنند، گناه است؟حق ندارم این را بگویم که در نوع نگاهم به تردید افتادهام؟
- من یک عمری در جدال با مخالفین داخلی و خارجی نظام، پروندهام بسته شد و موضعم با این حرفها تغییر پیدا نمیکند، برگ برگ پروندهها با اسنادش وجود دارد و معلوم میکند که ما در مقابل دشمنان این نظام و رهبری چه مراحلی را سپری کردهایم، شما خیلی راحت میگویید که من با ساکتین فتنه بر سر یک سفره نشستم، اما این را بگویم که معتقدم کشور باید با فکر و کمترین هزینه و آسیب به امان رسانده شود، شما فکر میکنید که همه مشکلات با مشت در خیابان حل میشود، باید مشکلات را قدم به قدم و با برنامه طی کرد. کارهای زیادی در آن برهه وجود داشت، حجم دستگیریها بالا بود و به پروندههای مجرمان و بیگناهان باید جداگانه رسیدگی میشد. جلسات پی در پی برگزار شد و ما باید طرف مقابل را سر جای خود مینشاندیم شما فکر میکنید وقتی کسی دو تا شعار میدهد و سخنرانی میکند همه چیز تمام میشود.
- من قبل از سخنرانی حضرت آقا در نماز جمعه یک نامه سرگشاده و علنی خدمت آقای موسوی فرستادم و گفتم این راهی که شما میروید، باعث ایجاد بحران میشود و خطرناک و مسوولیتش به پای خودتان است و اصرار هم داشتم که این نامه علنی شود. حتی یکبار که در دفترم نشسته بودم دیدم که بیرون آتش روشن کردند، پیگیری کردم و به دفتر آقای موسوی زنگ زدم و به ایشان گفتم که اینها به پای شما نوشته میشود و همه چیز را باید قانونی عمل کنید. در واقع من عکسالعمل نشان دادم، نه اینکه فقط سخنرانی کنم حتی وقتی آن اتفاقات در روز عاشورا افتاد، بعد از آن روز اولین مصاحبه در صداوسیما برای من بود و در آنجا وجود پرونده کشتهسازی و کشتهگیری را مطرح کردم و این موضوع را برای کسانی که که یک رگهای از صداقت و سلامت داشتند، به صورت علنی بیان کردم و گفتم ما دوست نداریم شما از کشور حذف شوید، رهبری هم چنین چیزی را دوست ندارد.
- در مورد احتمال کاندیداتوریام در انتخابات ریاستجمهوری آینده من نمیخواهم نماینده گروهی خاص باشم، اگر تکلیف باشد میآیم و اگر نباشد نمیآیم. ما به همهچیز فکر میکنیم و قرار نیست بدون فکر وارد شویم.
/29220
نظر شما