تازه‌ترین شماره هفته‌نامه «نگاه پنجشنبه» با مطالبی در باب معضلات آموزشی، خاطرات فرار از مدرسه، مروری بر مدارس عشایری، علل مرگ استعدادها در مدارس ما، مقایسه بین نظام آموزشی در ایران و انگلیس، جایگاه دارالفنون به عنوان اولین مدرسه مدرن ایران، مکاتب مدرسه‌داری، نقش و جایگاه مراسم صبحگاه در مدارس دهه شصت و... منتشر شد.

به گزارش خبرآنلاین، در بیست و پنجمین شماره مجله «نگاه پنجشنبه» یادداشت ها و گفتارهایی از سیداحمد محیط‌طباطبایی، رضا امیرخانی، فریدون مجلسی، صادق زیباکلام، سیدعبدالجواد موسوی، احمد طالبی‌نژاد، حسین چرم‌شیر، شاهرخ تندروصالح، جواد طوسی و... به چشم می خورد.

 

پایان‌بخش پرونده ویژه شماره اخیر «نگاه پنجشنبه» گفت‌وگویی است با دکتر عباس‌پور؛ رئیس سابق کمیسیون آموزش مجلس. عباس‌پور در این گفت‌وگو از مشکلات و معضلات تغییر نظام آموزشی و حذف دوره راهنمایی، و عدم تطابق عملکرد وزارت آموزش و پرورش با سند تحول نظام آموزش و پرورش سخن گفته‌ است.

 

در «هفت روز هفت یادداشت» هم عباس عبدی به بهانه فجایعی که در حاشیه معافیت از خدمت سربازی رخ می‌دهد، یادداشتی نوشته‌ است. حسین علایی به بهانه سالروز آغاز هفته دفاع مقدس، علل و عوامل ادامه جنگ را بررسی کرده است. محمود جوانبخت به بهانه توهین‌های اخیر یک فیلم آمریکایی به مقام شامخ حضرت رسول، نحوه عملکرد رسانه‌های داخلی را در این باب بررسی و تحلیل کرده است. در حاشیه همین فیلم کذایی، در صفحه اخبار اغیار، سیدحمید متقی عملکرد افراطی‌های سلفی و دوستداران گروه کمونیستی القاعده را به نقد کشیده است. همه آنچه می‌توان درباره خیابان ولیعصر؛ طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه، دانست در پرونده «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» به قلم احمد پورنجاتی، مرتضی کاظمی و... آمده است.

 

شعرهای منتشرنشده‌ای از امیر اکبرزاده، شهاب مقربین و مجید صالحی و نیز داستان‌هایی از فیلیپ کلودل و یوسیپ نوواکویچ به ترجمه اصغر نوری و پوپه میثاقی که برای نخستین بار در ایران منتشر می‌شوند، از دیگر بخش‌های شماره جدید «نگاه پنجشنبه» هستند.

 

در بخشی از یادداشت رضا امیرخانی درباره مدرسه داری که در پرونده ویژه این هفته منتشر شده، می خوانیم:

«در فقدان مکاتب مختلف آموزش و پرورش، آیا می‌توانیم نظام واحد آموزش و پرورش داشته باشیم؟
جای طرح این سوال چند فوریتی، نه صحن علنی مجلس است، نه پستوی نهان اتاق وزیر محترم. اصل سوال، سوالی است کلیدی، که از زمان پاسخگویی به آن دست کم 30 سال گذشته است. یک نظام واحد آموزش و پرورش، بر مبنای چه تجربه‌ای شکل می‌گیرد؟ آیا می‌توانیم سرنوشت میلیون‌ها دانش‌آموز را –در بهترین حالت- به یک شورای عالی بسپاریم؟
پیش از انقلاب اسلامی، در گفتمان عدم اعتماد به نهادهای دولتی وقت، مدارس اسلامی شکل گرفت که راجع به آنها بسیار نوشته شده است. در دل سنت مدارس اسلامی، البته بعدتر مدارسی معتدل‌تر در دهه 50 شکل گرفتند که متاسفانه این مدارس از خاطره‌ جمعی آموزش و پرورش حذف شده‌اند. مدارس اسلامی، (جامعه تعلیمات، علوی و رفاه و امثال اینها) در میان امتیازات مثبت‌شان نظیر آموزش‌های دینی، قطعاً نکات منفی قابل شمارشی نیز داشتند.


از زمره‌ این نکات، اولی بی‌توجهی به خلاقیت و پرورش هوش خلاق بود، دومی فقدان آموزش کار جمعی، و سومی حذف خانواده‌ها بود. که این سومی باعث شد، از میان همین دانش‌آموزان مذهبی بسیاری‌شان به گروهک‌ها بپیوندند. در حذف خانواده‌ها، مثلاً سازمان مجاهدین خلق به‌راحتی می‌توانست با برجسته کردن تناقضات آموزش سنتی، و در جذابیت‌های کار جمعی، عده‌ کثیری از این دانش‌آموزان مدارس دینی را جذب کند؛ که کرد. در دهه‌ 50 دو تجربه‌ مدرسه‌داری دخترانه و پسرانه، به صورتی بسیار معتدل‌تر شکل گرفت که متاسفانه مقهور غلبه‌ زمان و اقتدار تندروان ‌یکسان‌ساز پس از انقلاب شد. مجتمع آموزشی روشنگر و مجتمع پسرانه‌ کمال و البته مفید. (البته کمال پیشینه‌ای قدیمی‌تر دارد.) جالب اینجاست که تجربه‌ ارجمند مدرسه‌داری و عملاً مکتب روشنگر را سرکار خانم دکتر لعیا افشار مدیریت می‌نمود که امروز نیز متاسفانه‌ سبک‌دوش به اموری غیر از آموزش و پرورش می‌پردازد و شاید مدیریت محتوایی کمال را نیز بایستی مرهون توجه مرحوم دکتر یدالله سحابی دانست که ایشان نیز بعدتر در این کار نماند. این هر دو مدرسه البته پس از انقلاب، دو نماینده‌ اصلی در عالی‌ترین سطح وزارت آموزش و پرورش داشتند؛ مرحوم شهید سیدکاظم موسوی و مرحوم شهید محمدعلی رجایی. این هر دو شهید، به گمان اینکه تجربه‌ مدرسه‌داری‌شان را می‌توانند در نظام واحد آموزش و پرورش پیاده کنند، مدارس خود را رها کردند و به آموزش و پرورش پیوستند که متاسفانه روزگار فرصت کافی به ایشان نداد تا ببینیم آیا مکتب مدرسه‌داری‌شان قابلیت تبدیل به نظام واحد را داشت یا نه...


به گمان من امروز در فقدان مکاتب متعدد مدرسه‌داری، عملاً رقابت، همان رقابت کنکوری است که به مدارس نیز سرایت کرده است. دهه‌ 80 را باید بدترین دوره‌ آموزش و پرورش کشور دانست. دوره‌ای که در آن حتی یک مکتب مدرسه‌داری به مکاتب مرده‌ پیشین اضافه نشد و البته تک مکتب مدرسه‌داری نیز که متعلق بود به سمپاد تهران، از بین رفت.
مکتب مدرسه‌داری در علامه حلی تهران (زیر نظر سمپاد دکتر اژه‌ای)، از شروع انقلاب اسلامی تا پایان دوره‌ مهندس جعفری به گمان من تنها مکتب زنده‌ پیشرو در امر مدرسه‌داری بود که متاسفانه و سربسته، به دلیل عدم ثبت نام بدون ضابطه‌ یک نور چشمی، طومار ربع قرنی‌ش در هم پیچیده شد.
از آن مکتب 25 ساله‌ نزدیک و از آن مکاتب چند ساله‌ دهه‌ 50، چه مستنداتی داریم؟ مستندنگاری مکاتب مدرسه‌داری، امروز بزرگ‌ترین ضعف کلان آموزش و پرورش ماست. تا این مستندنگاری انجام نشود، متنی برای مقایسه نخواهیم داشت... و تا مکاتب مدرسه‌داری مقایسه نشوند، نظام واحد معتدل طراحی نخواهد شد.»

 

 

ساکنان تهران برای تهیه این شماره  و شماره های پیشین و تمام هموطنان برای اشتراک نگاه پنجشنبه کافی است با شماره های 88557016 الی 20 تماس بگیرید. همچنین این هفته نامه در دکه های روزنامه فروشی و کتابفروشی های معتبر تهران توزیع شده است.
6060

 

کد خبر 245251

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین